قرار بود فروریختن دیوار برلین علامت ظهور جهان وحدت‌یافته آزادی و دموکراسی باشد

قرار بود فروریختن دیوار برلین علامت ظهور جهان وحدت‌یافته آزادی و دموکراسی باشد. بیست سال پس از آن واقعه روشن شد که دیوار مقسم جهان فقط [نود درجه] چرخیده است. همان دیواری که زمانی شرق را از غرب جدا می‌کرد اینک شمال سرمایه‌‌سالار غنی را از جنوب فقیر و محروم جدا می‌کند و تازه در سرتاسر جهان امروز دیوارهایی جدید در دست احداث‌اند: ‌بین فلسطینی‌ها و اسراییلی‌ها، بین مکزیک و ایالات متحد، بین آفریقا و برون‌بوم‌های اسپانیا، بین لذات اغنیا و امیال فقرا، خواه دهقانان روستانشین و خواه تهیدستان شهری، ساکنان «فاولاها» (حلبی‌آبادهای برزیل)، «بنلیوها» (حومه‌های شهرهای فرانسه)، شهرک‌ها، خوابگاه‌ها، خانه‌های تصرف‌شده و محله‌های فقیرنشین و زاغه‌ها. بهای دستیابی به جهان وحدت‌یافته کذایی سرمایه همانا تقسیم سبعانه هستی و حیات بشری به ناحیه‌هایی است که با سگ‌های پلیس، برجک‌های دیدبانی، گشت‌های دریایی، سیم‌های خاردار و اخراج اتباع بیگانه از هم جدا شده‌اند. راستش را بخواهید، «مساله مهاجرت» از این حقیقت پرده برمی‌دارد که اگر از منظر انسانی بنگریم اوضاع و احوال کارگرانی که از کشورهای دیگر می‌آیند شاهد زنده‌ای است بر این مدعا که «جهان وحدت‌یافته» محصول فرآیند جهان‌گستری افسانه است و افسون.

🔹آلن بدیو
🔸ترجمه‌ی صالح نجفی

@Kajhnegaristan