هگل در نوشته اى با عنوان «منطق صغیر» در انتقاد به رهیافت کانت در نقادى عقل محض از استعاره اى سود مى جوید که شاید کاراترین افزار بر

هگل در نوشته اى با عنوان «منطق صغير» در انتقاد به رهيافت كانت در نقادى عقل محض از استعاره اى سود مى جويد كه شايد كاراترين افزار براى نقد تفكر انتزاعى باشد. او مى نويسد «شناخت پيش از شناخت يافتن همان قدر باطل است كه تصميم خردمندانه اسكولاستيكوس [نماد حكيمان مدرسى] به خوددارى از داخل شدن در آب پيش از شنا آموختن» (پيتر سينگر، «هگل»، عزت الله فولادوند، ص ۱۰۴) خوددارى از تن به آب زدن و در ضمن تلاش براى فراگيرى شنا دقيقاً همان كارى است كه ذهن در حين انتزاعى فكر كردن انجام مى دهد، براى يادگيرى شنا بايد دليرانه به آب زد، براى شناخت واقعيت (حقيقت) _ هدفى كه تفكر دنبال مى كند- بايد با شهامت خود را در سيلان آگاهى غوطه ور ساخت. تفكر انتزاعى، به تعبير هگل، نشانه «نافرهيختگى» است. اهميت اين نوشته زمانى روشن تر مى شود كه يادمان باشد در تاريخ فلسفه به ناحق، هگل را قله «تفكر انتزاعى» دانسته اند. به زعم هگل، بدترين آلودگى تن زدن از آلوده شدن به جريان واقعيت/ آگاهى يا همان جدايى «ماده» از «صورت» در منطق كلاسيك و حتى فلسفه نظرى كانت است، كارى كه ذهن هاى نافرهيخته هم براى گريز از «آلودگى» رويارويى با واقعيت مى كنند.


مقاله چه کسی انتزاعی فکر می کند؟
نوشته گئورگ ويلهلم فردريش هگل
مترجم : صالح نجفی

👇👇👇👇👇
@Kajhnegaristan