خلاصه‌ای از سخنرانی محمدمهدی اردبیلی با عنوان «راه‌های فرار جامعه از مواجهه با خود»

خلاصه ای از سخنرانی محمدمهدی اردبیلی با عنوان «راه های فرار جامعه از مواجهه با خود»
منبع: روزنامه شرق

"بخش سوم و آخر:"

الگوی ششم؛ جراحی پلاستیک و زیبایی
اما یکی دیگر از نمونه‌ها، بحث میل مفرط به زیباسازی خود است و نمونه اعلا و ملموسش در جامعه ما، یعنی جراحی زیبایی. فرد احساس می‌کند در زندگی‌اش دچار مشکل است، از ریشه‌های حقیقی این مشکلات آگاه نیست، برای یافتن ریشه مشکلاتش ساده‌لوحانه‌ترین کار را انجام می‌دهد و برای یافتن ایرادات خود، در مقابل آینه قرار می‌گیرد. خودی که در اینجا مورد نظر است، خودی سطحی و فروکاهیده به بدن بیولوژیک است. فرد در این مقام احساس می‌کند که اگر فلان مشکل موجود در بدن او حل شود، تمام مشکلات اطراف او برطرف خواهند شد. در حالی که بنا به تجربه، این مشکلات، پس از عمل جراحی او به قوت خود باقی هستند. یکی از مصادیق این مساله نیز می‌تواند افراط در آرایش باشد. در اینجا نیز «من» دایما به بدن جسمانی‌ام تقلیل می‌یابم. در این میان البته نباید نقش نهادها یا شرکت‌هایی را فراموش کرد که در این حوزه مشغول به فعالیتند. آنها با سلطه مافیای رسانه‌ای و تبلیغاتی خود، عملا همان خدمات قابل عرضه خود را از پیش به عنوان تعریف زیبایی به اذهان تلقین می‌کنند.
الگوی هفتم؛ سریال‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای
زندگی انسان امروز ذاتا ملال‌انگیز است. هرچند همان‌گونه که فروید می‌گوید منشأ این ملال در ذات تمدن نهفته، اما انسان می‌کوشد تا به‌‌نحوی آن را فراموش کند. در این مورد، خصوصا رسانه، سریال‌ها و صنعت فیلم و سرگرمی با شتاب از راه می‌رسند تا به قول «راجر واترز» ما را «تا سرحد مرگ» سرگرم سازند. سریال‌ها می‌توانند با گروگانگیری ذهنی فرد در طول چند ماه، وی را در چنبره‌ خود قرار دهند و به‌ظاهر تنش میان میل و ملال، ارضا و سرکوب، را از میان بردارند و باعث شوند فرد حتی در میان اعضای خانواده‌اش نیز، با تنش و ملال وضعیت مواجه نشده و به میانجی یک سریال و همذات‌پنداری ذهنی با قهرمان آن، در جایی دیگر، کشوری دیگر، خانواده‌ای دیگر و وضعیتی دیگر زندگی کند.
الگوی هشتم؛ خرید و مصرف بی‌رویه
زمانی که فرد امکانات موجود خود را برای پاسخگویی به نیازهایش کافی نمی‌داند، نیاز به خرید احساس می‌شود. مشکل این است که فرد مدل خاصی از خانه و ماشین و لباس را دارد، اما این برایش کافی نیست و می‌خواهد بیشتر داشته باشد و فکر می‌کند با این بیشتر داشتن، مساله‌اش حل می‌شود. برای همه ما بارها پیش آمده است که وقتی کالایی را می‌خریم، معمولا چند صباحی به آن دلخوش هستیم و احساس می‌کنیم مشکلمان برطرف شده است. اما در درازمدت درمی‌یابیم که مشکل سر جایش است. ما دایما خرید می‌کنیم تا ملال موجود را برطرف سازیم، اما همواره شاهد آن هستیم که ملال سر جای خود باقی می‌ماند. در واقع ما با خرید بی‌رویه می‌کوشیم تا هربار، ملال ناشی از شکست در خرید قبلی را جبران کنیم و این دور باطل همچنان ادامه دارد. «آدورنو» در دیالکتیک روشنگری اشاره می‌کند که در این مقطع دو توهم جدی وجود دارد؛ اول این تصور غلط که ما واقعا برای رفع نیازهایمان خرید می‌کنیم. با اندکی توجه می‌توان دریافت که نیازهای پیشین ما نسبت مستقیمی با خریدهایمان ندارد و در واقع نیازهای ما توسط همان محافل و شبکه‌های مالی‌ای تعریف می‌شود که به ظاهر در حال برآوردن این نیازها هستند و در مقام یک منجی یک کالا را به ما می‌فروشند. در اینجا نیز ما با دور باطل تبلیغ، احساس نیاز کاذب، خرید، احساس ارضای کاذب و باز هم تبلیغ بعدی و خریدهای متعاقب آن مواجه هستیم. دومین توهم آن است که می‌پنداریم محصول جدید واقعا با محصول قدیمی متفاوت است. آدورنو می‌گوید: «این نکته که تفاوت میان طیف محصولات کارخانه «کرایسلر» و فرآورده‌های «جنرال موتورز» اساسا امری موهوم است برای هر کودکی که از این تنوع و تفاوت کیف می‌کند، معلوم و بدیهی است». امروز قضیه حتی از دوران آدورنو روشن‌تر است. مثلا فلان نسخه موبایل جدید واقعا چه فرقی با نسخه قبلی دارد؟ تنها تفاوت این کالاها در نمایش تنوع آنهاست. ما به دنبال خود این تنوع هستیم، نه آنکه نیازی را در ما پاسخ داده باشد. دورزدن در میان سیلان خریدها و مصرف‌های بی‌رویه، از دیگر نمونه‌های فرار است.
بی‌تردید هشت نمونه فوق، تنها نمونه‌های فرار از مواجهه با خود نیستند. می‌توان فهرستی بلندبالا از این راه‌ها به دست داد. اما به نظر می‌رسد ذکر خشن نمونه فوق می‌تواند تلنگری برای ما باشد. مهم این است که خود ما در میانه سیلان بی‌وقفه امور ظاهرا مهم و جدی، در میان جریان سریع زندگی‌هایمان، بتوانیم یک لحظه درنگ کنیم و دیگر به سیلان کاذب امور به ظاهر ضروری، تن ندهیم، به خود و جهان بنگریم و از خود بپرسیم: اصلا کجا می‌روم، چرا می‌روم و واقعا چه کسی مرا می‌برد؟

@Kajhnegaristan