✍ مسعود زمانی مقدم …شکل‌گیری و رشد هر رشتۀ علمی حاصل تلاش و فعالیت متفکران بسیاری است

✍ مسعود زمانی مقدم


شکل‌گیری و رشد هر رشتۀ علمی حاصل تلاش و فعالیت متفکران بسیاری است. باوجوداین، برخی از این متفکران تأثیر و نقش بیشتری در یک قلمروی علمی بر عهده داشته و دارند. در بین متفکران کلاسیکِ جامعه‌شناسی، سه شخصیت – کارل مارکس، امیل دورکیم و ماکس وبر- تأثیر چشمگیر و ژرفی بر جامعه‌شناسی بر جای نهاده‌اند. آن‌ها اندیشه و نظریۀ اجتماعی و بینش جامعه‌شناختی را در مسیر تازه‌ای وارد کردند و بر گسترۀ تفکر اجتماعی افزودند. ازاین‌رو، می‌توان گفت؛ بدون فهم اندیشه و نظریات این سه تن، آن‌چنان‌که لازم است نمی‌توان نظریات معاصر را درک کرد.

این سه مرد بزرگ سنت‌هایی فکری به وجود آورده‌اند و هر کدام رویکرد خاصی را نسبت به جامعه و واقعیت‌های آن ارائه کرده‌اند که تا امروز نیز از آن‌ها استفاده می‌شود و بسیاری از متفکرین معاصر در جامعه‌شناسی و دیگر رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی از آن‌ها سود جسته‌اند. به‌طورکلی، مارکس با ماتریالیسم تاریخی، دورکیم با جامعه‌شناسی اثبات‌گرا و وبر با جامعه‌شناسی تفهمی به تکوین و تداوم جامعه‌شناسی و شناخت علمی جامعه کمک ماندگاری کرده‌اند. اندیشه‌های آن‌ها در شکل‌گیری حوزه‌های خاص جامعه‌شناسی نیز مؤثر بوده است.

مارکس از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین متفکران و نظریه‌پردازان اجتماعی، مردی که جهان را در قرن بیستم لرزاند. آرمان و دغدغۀ اصلی او جامعه‌ای عادلانه‌تر بود و در راه اندیشه ورزی از شور و انگیزه و اراده‌ای کم‌نظیر برخوردار بود. هرچند آرمان‌ها و پیش‌بینی‌های اجتماعی او آن‌چنان‌که خود در نظر داشت تحقق نیافت و حتی با انحراف و با استفاده از اندیشه‌های او جهان در قرن بیستم با حکومت‌های توتالیتر کمونیستی که در خلافِ جهت عدالت اجتماعی حرکت می‌کردند روبرو شد، اما این‌ها از شخصیت بزرگ، نبوغ فوق‌العاده و به‌ویژه حس انسان‌دوستی بی‌نظیر او چیزی کم نمی‌کند. افزون بر این، مارکس را می‌توان از بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی معرفت، جامعه‌شناسی قشربندی و نابرابری‌های اجتماعی، جامعه‌شناسی توسعه و جامعه‌شناسی اقتصاد در نظر گرفت.

دورکیم نیز بدون شک از بانیان جامعه‌شناسی دین است. او همچنین در مباحث اخلاق، خودکشی، تقسیم‌کار و جامعه‌شناسی آموزش‌وپرورش نیز صاحب‌رأی است. دورکیم برای نخستین بار رشتۀ جامعه‌شناسی را دانشگاهی کرد. و می‌توان او را به‌حق، یکی (شاید مهم‌ترین) از بنیان‌گذاران اصلی جامعه‌شناسی در نظر گرفت. او تلاش فراوانی برای دفاع و اعتبار بخشیدن به جامعه‌شناسی به‌عنوان یک علم به عمل آورد. نوشته‌های دورکیم هنوز هم خواندنی و باارزش هستند و به‌عنوان آثار برجستۀ کلاسیک در جامعه‌شناسی از اعتبار و جایگاه بالایی برخوردارند.

ماکس وبر نیز از سرآمدان جامعه‌شناسی دین، جامعه‌شناسی قشربندی و جامعه‌شناسی سیاسی به شمار می‌رود. او اندیشمندی جدی و دقیق و با بینشی عمیق و گسترده بود و آثاری از خویش بر جای گذاشت که درکی عمیق‌تر از جامعه و پدیده‌های اجتماعی و همین‌طور بسیاری از نظریه‌های اجتماعی برای ما فراهم می‌کند. توجه وبر بر تبیین تفهمی در جامعه‌شناسی و فردگرایی روش‌شناختی‌اش پایه‌گذار مکتبی مهم در جامعه‌شناسی شد.

به‌هرحال، تأثیرگذاری آن‌ها به حدی است که از آن‌ها به‌عنوان تثلیث سکولار جامعه‌شناسی نام برده می‌شود که خود نشانگر احترامی است که آن‌ها در بین تحصیلکرده­های علوم اجتماعی دارند. رد پای نظریه‌های آن‌ها را به‌وضوح می‌توان در بین اندیشمندان بزرگ معاصر مشاهده کرد. در اندیشۀ نظریه‌پردازان بزرگی مانند پیتر برگر، یورگن هابرماس و پی­یر بوردیو می‌توان اندیشۀ این سه غول کلاسیک جامعه‌شناسی را باهم ردیابی کرد. خلاصه اینکه، برای فهم کامل‌تر و منظم‌تر از جامعه و پدیده‌های اجتماعی و برای دستیابی به بینشی عمیق‌تر نسبت به مسائل جامعه، لازم است که این سه متفکر بزرگ را شناخت و آثار آن‌ها را تا آنجا که امکان دارد خواند. خوشبختانه اکثر نوشته‌ها و آثار آن‌ها به فارسی ترجمه‌ شده‌اند و ما می‌توانیم به آن‌ها دسترسی داشته باشیم.


@Kajhnegaristan