«سیاست به مثابه امر پورونوگرافیک»

"سیاست به مثابه امر پورونوگرافیک"
✍🏻احمد غلامی‌‌ /دکترای جامعه شناسی


روز یکشنبه ژنرال «جوزف وتل» رئیس فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا با احساس نگرانی نسبت به عملیات نظامی ترکیه در عفرین در شمال سوریه بیان کرد که ترکیه روز شنبه به ائتلاف آمریکایی درباره تصمیمش برای آغاز مرحله اول عملیات شاخه زیتون در شمال سوریه اطلاع داده بود. این فرمانده نظامی در ادامه سخنان خود اذعان داشت که: «نمیدانم قصد ترکیه چیست». این نوع فهم سیاسی که در عمل فهم ناپذیری قصد ترکیه و عدم پیشبینی مداخلات سیاسی/نظامی این کشور را نشان میدهد، بیش از آنکه یک فاکت سیاسی قابل ارجاع باشد، سوالی است که شاید فهم آن بتواند لایه های ناآشکار این موضگیریهای سیاسی را روشنتر کند. «نمیدانم قصد ترکیه چیست»ی را که وتل مطرح کرده است، شاید بهترین فانتزی برای تحلیل بحرانهای ناشی از حمله ترکیه به عفرین و دیگر مناطق تحت سلطه سوریه و کردها باشد. این فانتزی در واقع تمام ضعفها، برنامه ها و پلانهای سیاسی را که به میانجی آنها می توان نوعی نقشه یابی سیاسی در باب تاریخ و رویدادهای پشت پرده حاکمیتها را طرح کرد، می‌‌پوشاند.
این نادانستگی و اظهار ناتوانی در درک قصد و نیت ترکیه از حمله به عفرین را می بایست حجابی دانست برای پوشاندن اساسیترین کارویژه و فونکسیون دولتها در گفتمان سیاسی/تاریخی مدرن. این گزاره امرِ بدیهیِ حضور ترکیه در عفرین را به شکل امری پیچیده، ناشناخته و غیرقابل شناخت ارائه می دهد به طوری که توانایی شناخت را از افراد ضبط کرده و از سوی دیگر مانع مفصل بندی نظری/تحلیلی در باب خود مسئله و پدیده مذکور می شود. بکارگیری این گزاره ممانعت کننده، در واقع بخشی از گفتمانی سیاسی است که مخاطب و تحلیلگر را از شناخت کامل و درک جزئیات ممانعت می کند. در واقع چنین گزاره ای مفهوم انحراف معنا را به شکلی ایدئولوژیک بر دوش دارد تا پدیده مداخله نظامی را که به شکلی پورونوگرافیک چنان واضح است که دیگر چیزی برای پوشاندن ندارد، به امری غامض و غیرقابل شناخت جلوه دهد. این پدیده از حیث پورونوگرافیک بودن آن چنان لذت سیاسی و حض دیپلماتیکاش را از دست داده است که تنها به میانجی چنین گزاره ای که «نمیدانم قصد ترکیه چیست» می بایست آن لذت و حض را بدان برگرداند. پیشتر غربیها برای مداخله در کشورهای خاورمیانه، بازگرداندن الگوهای انسانمدارانه و دموکراتیک به مردم را به مثابه همان لذت و حض مداخله نظامی خود قلمداد می کردند تا امر مداخله اینچنین پورنوگرافیک و عریان نشود. اما اکنون تنها به میانجی این گزاره است که حاکمان سیاسی می توانند اضمحلال و تقلیل دستگاه سیاسی و رهیافتهای دیپلوماتیک تا حد یک عملیات وقیحانه در برابر یک شهر را بپوشانند و عریان شدگی و تلاش قهقرایی دولت ترکیه برای نابودیِ امر اجتماعی و حیات مردم و توده ها را زیر حجاب امر نمادینی چون این گزاره پنهان کنند. در واقع این گزاره، تنها حبل المتینی است که می تواند سیاست را از ورطه و مغاک دهشتناکی که در آن افتاده است اندکی برهاند. مغاکی که سیاست به عنوان یک برنامه پالیتیک و تدبیر منزل، در آن به وضعیت هولناک خشونت ناب مبدل شده است. سیاست بیش از آنکه تدابیر و الگوهای مدیریت عمومی و اجتماعی باشد، جایگاه سرکوب و تجاوز در عریانترین وضعیت خویش است. این گزاره از سوی سیاستمداران بیش از آنکه یک کج فهمی و یا دیرفهمی از تاکتیکهای ترکیه باشد، درست برعکس بیانگر وضوح و عریان بودن برنامه ای است که از فرط مشخص بودن و لخت بودن تهوع آور است. بیان چنین گزارهای از سوی جوزف وتل بیشتر مانند تکه پارچه ای است برای پوشانیدن عورت عریان سیاستمدارانی که از سیاست چیزی جز تعدی و تخاصم باقی نگذاشته اند. پس بهتر است برای پوشاندن این هجمه پورونوگرافیک و بیشرمانه ترکیه ما هم بگوییم، «نمی‌دانم قصد ترکیه چیست».


@Kajhnegaristan