به نظرم در شرایط کنونی، یکی از بزرگترین مشکلات رفتاری مردم ما ادا بازی است

به نظرم در شرایط کنونی، یکی از بزرگترین مشکلات رفتاری مردم ما ادا بازی است. ادای چیزی را درمی‌آوریم که نیستیم. یعنی یک شکاف عمیق بین عینیت و ذهنیت ما ایجاد شده. همه می‌خواهند مطابق مد رفتار کنند در حالی‌که ساختار فکری و روحی آن‌ها از اساس چیز دیگری است. البته این ادعا منافی تغییر انسان‌ها نیست ولی تغییر زمانی تغییر است و واقعی است که با مطالعه، تمرین و باور به دست آمده باشد و واضح است که در بسیاری موارد چنین نبوده‌ایم. این زمانی آشکار می‌شود که دغدغه‌های واقعی کسی را با عملکردش مقایسه می‌کنیم. مثلا می‌بینیم او چنان در چارچوب‌های غلط سنت گرفتار است که نمی‌تواند حتی به کوچکترین آزادی‌ها، مثلا نحوه‌ی انتخاب همسر، معتقد باشد ولی ادعای روشنفکری دارد. طرف اهل مطالعه نیست، کتاب آخرین چیزی است که در زمره‌ی فعالیت‌های روزانه‌اش ممکن است قرار بگیرد ولی ادای کتاب‌خوانی درمی‌آورد. چرا؟ که در نمایش روشنفکری عقب نماند. مثال‌هایی که از رفتارهای تقلیدواری که در مورد روش زندگی، دکوراسیون خانه‌هایمان، آرایش و لباس پوشیدنمان، تفریحاتمان و حتی نگهداشتن حیوانات خانگی داریم بماند.
میشل فوکو می‌گوید: «ما فقط آن چیزی را‌ می‌دانیم که ساختار فکری یک عصر، اجازه‌ی فکر کردنش را به ما‌ می‌دهد.» با این حال خوب است کمی به رفتارهایمان توجه کنیم. ببینیم کدامشان پشتوانه‌ی فکری دارد، به کدامشان واقعا اعتقاد داریم و کدام‌هایشان تقلید و اداست؟ بیایید اگر کاری را قرار است انجام دهیم خودمان به آن رسیده باشیم، نه با تقلید صرف از کسانی که ممکن است پشتوانه‌های فکری و فرهنگی کاملا متفاوتی از ما داشته باشند.

@Kajhnegaristan