اکتبر ۱۹۱۷: امکان پیروزی

اکتبر 1917: امکان پیروزی
آلن بدیو/ ترجمه: صالح نجفی


در عمر کوتاه یک آدم، مشاهده پیر‌شدن، چروک‌خوردن، پلاسیدن و سپس مردن یک رخداد تاریخی همیشه تجربه تاثیرگذاری است. مردن برای یک رخداد تاریخی یعنی تقریبا عالم و آدم همه از یادت می‌برند: وقتی آن رخداد، به جای نوربخشیدن و راه‌نمودن به زندگانی توده مردم، دیگر هیچ‌جا نمودی نداشته باشد مگر در کتاب‌های تخصصی رشته تاریخ، و حتی در آن‌ها هم جلوه خاصی برایش نماند. آری، رخداد مرده در گردوغبار آرشیوها دفن می‌شود.
راستش من می‌توانم بگویم در طول زندگی‌‌ام، با چشمان خودم اگر نه مردن انقلاب اکتبر 1917 را دست‌کم جان‌کندن و نفس‌های آخر آن را دیده‌ام. حتما خواهید گفت: ای آقا، آخر شما آن‌قدر جوان نیستید و تازه، شما بیست سال پس از آن انقلاب به دنیا آمدید. با این‌همه، این انقلاب سرگذشت زیبایی داشته! هرچه نباشد، همه‌جا حرف از صدمین سالگرد آن است.
در جواب این حرف‌ها خواهم گفت: این صدمین سالگرد، عملا همه جا، محل نزاع واقعی انقلاب اکتبر را می‌پوشاند و از قلم می‌اندازد؛ چرا؟ چون، دست‌کم در شصت سال گذشته، ‌این انقلاب در رگ میلیون‌ها انسان در سراسر کره خاکی خونِ شوق و امید جاری کرده است، ‌از اروپا تا آمریکای لاتین، از یونان تا چین، از آفریقای جنوبی تا اندونزی. و البته که طی همین دوره انقلاب اکتبر وحشت به جان گروه اندک‌شمار اربابان واقعی دنیای ما، یعنی الیگارشی مالکان سرمایه‌های کلان، انداخته است و در عین حال بر اثر بدبیاری‌های مهمی در سراسر جهان با محدودیت‌هایی مواجه شده است.
آری، آدم باید حاق واقعیت را تغییر دهد تا بتواند مرگ یک رخداد انقلابی را در حافظه مردم ممکن سازد و آن را به داستانی شوم و پر از کشت‌وکشتار بدل کند. مرگ یک رخداد به یاری افترازدنی عالمانه و فاضلانه حاصل می‌شود. آدم درباره‌اش حرف می‌زند، مراسم صدمین سالگردش را برگزار می‌کند، بله! منتها به شرطی که صاحب‌نظران بدین وسیله بتوانند به این نتیجه برسند: دیگر هرگز!
متن کامل مقاله را در پی دی اف زیر بخوانید 👇
@Kajhnegaristan