منتظربودن بدون افق انتظار، منتظربودن برای چیزی که هنوز دیگر توقعش را نداریم، مهمان نوازی بی قیدوشرط، استقبالی گرم، پیشاپیش، از غاف

منتظربودن بدون افق انتظار، منتظربودن براي چيـزي كـه هنـوز ديگـر تـوقعش را نـداريم، مهمان نوازي بي قيدوشرط، استقبالي گرم، پيشاپيش، از غافلگيري مطلق منتَظَـري كـه از او چيزي طلب نخواهد، و كسي از او انتظار نخواهد داشت كه قواعـد داخلـي هـيچ قـدرت پذيرا، اعم از خانواده، دولت، ملت، سرزمين، خاك، وطن، خون، زبان، فرهنگ به طـوركلي، و حتي بشريت را گردن نهد؛ گشايشي عادلانه كه هيچ حقي براي مالكيت و هيچ حقـي را به كلي گردن نمي نهد؛ گشايشي مسيانيك (منجي باورانه) به روي آنچه مي آيد، يعني بـه روي رخـدادي كـه نمي تواند، به معني دقيق كلمه، مورد انتظار باشد يا از قبل شناسايي شـود؛ گشـايش بـه روي رخداد به مثابة خود خارجي؛ به روي كسي كه بايـد بـرايش جـايي خـالي در نظـر گرفـت؛ هميشه براي اميد. و اين خودمكانِ شبح گونگي است .

ژاك دريدا- اشباح ماركس
--------
يك خاخام، يكي از آنان كه به راستي اهل كاباله اند، روزي گفـت بـراي اسـتقرار حكومـت صلح، نه ويران كردنِ همه چيز ضرورت دارد و نه آغازيدن جهاني سراسر تازه؛ فقـط كـافي است كه اين فنجان، يا اين بوته، يا اين سنگ و در نتيجه، همه چيز اندكي جابه جا شود. امـا همين جابه جاييِ اندك بسيار مشكل است و مقدارش را نيز به سهولت نمي توان تعيين كرد. حال، با توجه به ابعاد جهان، مي توان فهميد كه انسانها از اين كار عاجزند و آمـدن مسـيح ضروري است.

والتر بنيامين به نقل از ارنست بلوخ

@Kajhnegaristan