🎬زن به چه وفادار می‌ماند؟ سیمای زن در سینمای بهرام بیضایی (۲). ✍احمد سلامیه

🎬زن به چه وفادار می‌ماند؟ سیمای زن در سینمای بهرام بیضایی (2)
✍احمد سلامیه

تا آن جا که که می‌پذیرد به اربابش خیانت کند و کلید صندوق او را به گلرخ بدهد. این زنی نیست که بیضایی ارجش نهد بلکه خوارش می‌کند تا زن ارجمندش(گلرخ) در فراز بایستد. در «وقتی همه خوابیم» این رویارویی زن و نازن، روان‌شناختی نمایانده می‌شود: دو شخصیت یک زن(مژده شمسایی): یکی زن باوقار و استوار و فرهیخته‌ی همیشگی و دیگری لَوَندی مبتذل که آدامس می‌جود و نازِ زمخت می‌فروشد: میل در برابر آگاهی؛ پیمان‌شکنی در برابر پیمانگزاری. این رویارویی در آن فیلم چهره‌ی دیگری هم دارد: زن در برابر نازن ایدئولوژی‌زده. شخصیتی که شقایق فراهانی بازی می‌کند همان پلنگ آشنای خیابان‌های تهران است؛ دختری که با تَنَش راه کامیابی‌اش را باز می‌کند؛ خود را به فروش می‌گذارد تا آوازه و توجه همگانی بخرد. گویی بیضایی می‌خواهد بگوید این همان زن امروزینی است که «سرمایه‌داری» ساخته است و چیزی نیست مگر متعلق میل مردانه و زن وفادار به خویش نباید این گونه باشد. در این جا و از پس این شیوه، زن خیال بیضایی کسی است که از متعلق میل بودن تن می‌زند و این چنین مردان را اخته می‌کند. ولی این نیز نمی‌تواند پرسش مرا پاسخ دهد؛ زیرا تن زدن از میل مردانه گویای این است که وفاداری زنانه چنان که او می‌پندارد خود‌بنیاد نیست و از پیوند و نسبت با مردان زاییده می‌شود‌.
پس همچنان می‌پرسم: زن به چه وفادار می‌ماند؟ اکنون که زنان در فرجام مردانی سرسخت هستند (سیمای چوبین سوسن تسلیمی و مژده شمسایی در برای رساندن مراد من بس است) یا کسانی که از میل مردانه تن می‌زنند و ناز نمی‌کنند پس براستی زن کیست که باید از حقش در برابر مردان دفاع کرد؟
خیال بهرام بیضایی ارجمند و هنرش بهانه‌ای بود برای پرسیدن همین پرسش مهم و سرنوشت‌ساز روزگار ما؛ پرسشی که همه‌ی زن‌باوران باید بکوشند بدان پاسخ دهند و آن را در پس پشت شعارها و ایده‌های به‌ایدئولوژی‌پذیرفته پنهان نکنند و بی‌پاسخ نگذارند. اهمیت این پرسش را در‌ و دیوار گواهی می‌دهند: زنی از گشت ارشاد که همجنس خودش را لگدمال می‌کند؛ دختران خیابان انقلاب و همه‌ی خیابان‌های در آستانه‌ی انقلاب؛ هرزه‌نگاری؛ صنعت مد و کتاب‌هایی با نام اخلاق زنانه.
پی‌نوشت: گوشزد این نکته بسیار بایسته است که بی‌پاسخ‌ماندن این پرسش نباید دستاویزی بشود برای زیر‌پا‌گذاشتن برابری حقوقی زنان و مردان و یا به‌پس‌افکندن پیگیری این حقوق. افزون بر این باید دانست که این نوشتار تنها یک آغاز است و بس.


@Kajhnegaristan