ترانه های پاییزی🍁

ترانه های پاییزی🍁

انگار مثلِ ترانه هام لبریزِ احساسی اینگونه بمان، بگذار ترانه ام از تو باشد... #عیسی_دورقی @Eisa_Doraghi اینستاگرام: Https://instagram.com/eisa_doraghi پیام ناشناس: https://telegram.me/dar2delbot?start=send_319NqAP

خیال مرا.. شانه می‌کنی.. پریشان است …!

….

درد دارد. حال خرابت را ببینند و. برای خفه کردنت

بگویند خوبی‌. کاش این آدمها کمی‌ لطف کنند و. حال کسی‌ را نپرسند …♡.

در انتظار. آمدن کسی بودن. که می‌دانی نمی‌آید

حماقت نیست،. عشق است …! ….

ما «تن، هایی». با یک عطر خاص داشتیم. با رفتنت این تن , گرفته بوی «تنهایی» …!

….

محبوب من. تمام چیزی که. ذهنم را مشغول کرده است

این است که. حال تو. و حال. چشمهایت. خوب باشد …! ❤️ ….

زندگی را ورق بزن …. هر فصلش را خوب بخوان ….. با بهار برقص …

با تابستان بچرخ …. در پاییزش عاشقانه قدم بزن …. با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش …. زندگی را باید زندگی کرد،. آنطور که دلت می‌گوید …مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری! ….

هوا آرام. شب خاموش. راه آسمان‌ها باز

خیالم. چون کبوترهای وحشی می‌کند پرواز. رود آنجا. که می‌بافند کولی‌های جادو، گیسوی شب را ….

اینگونه که مرا صدا می‌زنی،. درخت پیر حیاط را هم صدا کن،. شکوفه می‌دهد!

می دانم … ….

می‌خواهمش. در این شب تنهایی!. با دیدگان گمشده در دیدار،

با درد،. درد ساکت زیبایی. سرشار، از تمامی خود سرشار!. می‌خواهمش … ….

‍ …هوا آرام. شب خاموش. راه آسمان‌ها باز

خیالم. چون کبوترهای وحشی می‌کند پرواز. رود آنجا. که می‌بافند کولی‌های جادو، گیسوی شب را. تنم را. از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت. برایت شعر خواهم خواند. برایم شعر خواهی خواند … …

همدیگر را. دوست داشته باشیم. به همدیگر

عشق بورزیم. اما نه چسبیده به هم،. بگذاریم. باد میان ما بوزد …! ….

ما بر در عشق حلقه کوبان. تو قفل زده کلید برده …! …

ز عشقت. بند بند. این دل

دیوانه. می لرزد!. خرابم. می کنی اما،. خرابی. با تو. می ارزد 💛 ….

همه باغ دلم آثار خزان دارد. کو؟. آن که سامان بدهد،

این همه ویرانی را … ….

منش خوب. از حسن شهرت بهتر است،. زیرا که منش خود واقعی شماست،

اما شهرت،. صرفا آن چیزی است که. دیگران راجع به شما فکر می‌کنند …! ….

از دیگران تقلید نکن،. خود را بشناس. و آنچه هستی باش،

بدان که در دنیا. کسی مثل تو نیست …! ….

تجربه‌ام را باور کن،. عشق باید خودش بیاید. ناگهان و بیصدا،

آمدنش دست ما نیست. هیچکس آدرس عشق را ندارد …! ….

بعضی صبح‌ها از خواب پا میشی. با خودت فکر می‌کنی. نمی تونم از پسش بر بیام

بعد تو دلت می‌خندی. چون یاد تمام صبح هایی می‌افتی که این فکر رو داشتی! ….

الان. فقط نیاز دارم. بغلم کنی …

حرکتی به قدمت خود بشریت. که معنایش خیلی فراتر از تماس دو بدن است …. در آغوش گرفتن. یعنی. از حضور تو احساس تهدید نمی‌کنم،. نمی ترسم این قدر نزدیک باشم،. می توانم آرام بگیرم،. در خانه‌ی خودمم،. احساس امنیت می‌کنم. ...

خدا میداند. چند نفر. همین ساعت‌ها

توی اتاقشان بارانی می‌آید. سیل راه می‌افتد. و. فردا صبح. مجبورند. لبخند بزنند. تا همه فکر کنند. دلشان برای کسی. تنگ نشده …!