#نوشتن_در_فضای_مجازیواقعیت این است که نوشتن در فضاهای مختلفی که جهان مجازی در اختیار ما گذاشته است
#نوشتن_در_فضای_مجازی
واقعیت این است که نوشتن در فضاهای مختلفی که جهان مجازی در اختیار ما گذاشته است هر کدام برای من تجربهای بوده. منی که نوشتن و خواندن هنوز در کاغذ برایم معنای خاصی دارد اما نوشتن در فضای مجازی را با وبلاگ شروع کردم. نخستین وبلاگم نام فارسیاش پسر نوح بود. بعد آن را بستم و کمی بعد که دوباره به وبلاگنویسی برگشتم تا همین الان - که البته تقریبن متروکه شده- وبلاگ مکتوبهای خشتی را دارم. مکتوبهای خشتی با خاطرات بسیار شیرینش اولین تغییرات را در نوشتن من ایجاد کرد، هر چند که هنوز کاغذ بر نوشتنم حاکم اول بود. بر کاغذ مینوشتم و بعد در وبلاگ منتشر میکردم. کمتر پیش آمده بود که بنشینم پشت کامپیوتر و شروع کنم به نوشتن. دکمهها مرا به نوشتن وادار نمیکردند. دکمهها واسطه بودند برای رسیدن به فضایی که به من امکان انتشار میداد.
دومین تجربهام گودر بود. اولین بار آنجا بود که شکلی از نوشتن را تجربه کردم که متفاوت بود. مخاطبان نزدیک بودند اما من هنوز نتوانسته بودم کنار بیایم. نمیدانستم این فضا چه تفاوتهایی با کاغذ دارد. پس شعری از این و از آن و گاهی چیزکی از خودم. حکومت سفید کاغذ رها نمیکرد.
مهمترین تجربهام اما در نوشتن خارج از کاغذ، در جایی که حتا دکمهها هم حذف شده بودند با تلفندستی و در فیسبوک اتفاق افتاد: نامههای آلی. یعنی من مسیری را طی کرده بودم تا برسم به این ربط و نوشتن. بعد سرکی هم کشیدم به اینستاگرام. از اولش با اینستاگرام نتوانستم راحت باشم. اما در این بین فضای دیگری هم مهیا شده بود: تلگرام، جایی که راحتیاش برای سهیم شدن نوشته و صوت و تصویر، بسیار باب دل من است. از طرفی با شکلی از یادداشتنویسی من مناسبت بیشتری دارد. برای همین وسوسهاش مدام در سرم میچرخید. چیزی که اذیتم میکرد این بود که میگفتم: با داشتن کانال تو تقریبن در همه جا هستی. در همه جا بودن هم یعنی هیچجا نبودن. حضور زیادی شکلی از غیاب است. تا اینکه تصمیم گرفتم در سیری معکوس، اینستاگرام و بعد فیسبوک و بعد وبلاگ را ترک کنم و نوشتههایم را هم به کانال تلگرام منتقل کنم. اینطور از این پراکندگی و در همه جا بودنی که اذیتم میکرد هم، رها میشوم. پس حالا اینجایم. من با خواندن شما عیشم مدام میشود. به عیش مدامم خوش آمدید.
#فریاد_ناصری
@faryad_naseri