پیروزی اسد.. هفته نامه‌ی اشپیگل، شماره‌ی ۵۲، ۲۳ دسامبر ۲۰۱۷

پیروزی اسد

هفته نامه ی اشپیگل، شماره ی 52، 23 دسامبر 2017

نویسنده مقاله: سوزانه کولبل Susanne Koelbl
برگردان: محمد زارعی/ پژوهشگر مطالعات آلمان و اروپا

دولت اسد جنگ در مقابل معارضین را تا اندازه ای زیادی پیروز شده است. مردم در دمشق به آینده ی سوریه فکر می کنند. برای اسد و دولت او جنگ از منظر نظامی به پایان رسیده است، اما تا رسیدن به صلحی که تمام کشور را در برگیرد، راه زیادی باقی مانده است.
اوایل دسامبر پوتین برای دیدار با اسد به سوریه سفر کرد. سفر پوتین این پیام را به همراه داشت: نبرد نظامی به پایان رسیده است. نیروهای روسی باید برخی از مناطق را ترک کنند. روسیه در سال آینده می خواهد فرآیند صلح تازه ای را آغاز کند و غرب را جهت کمک در بازسازی سوریه به حرکت وا دارد و کمک کند تا این کشور دوباره بر روی پای خود بایستد. پس پس از دیدار پوتین مشخص شد که روسیه قصد دارد مقر نیروی هوایی خود در سوریه را گسترش دهد.
امریکایی ها نیز با شمار بسیاری از نظامیان شان به طور رسمی در سوریه حضور دارند. تا الان حضور دو هزار سرباز تأیید شده است. روس ها، ایرانی ها و نیروی حزب الله همچنان حضور دارند. اسرائیلی ها مقرهای احتمالی نیروهای حزب الله در دمشق را بمباران می کنند. اما این موضوع چگونه قابل فهم است که اسد جنگ را از لحاظ نظامی پیروز شده ولی نبرد کماکان ادامه دارد؟ و اینجا دعوای اصلی بر سر چیست؟ چه کسی چه هدف و منافعی دارد؟ مردم در سوریه خسته و بی رمق هستند و می پرسند این جنگ بالأخره پس از شش سال کی تمام می شود؟
تراژدی سوریه در این خلاصه می شود که هر کس تنها واقعیت خود را می پذیرد.
کسانی که در دمشق ماندند، مطمئنا افرادی هستند که آن زمان علیه اسد دست به شورش نزدند. اغلب اهالی دمشق اگر فردا قرار باشد انتخابات برگزار شود، احتمالا اسد را انتخاب می کنند. چیزی که در دمشق کاملا معمول است پوسترهای اسد است که در آرایشگاه ها، سر چهارراه ها با یونیفورم نظامی و عینک آفتابی و جلوی سوپرمارکت ها با لباس رسمی به عنوان مسئول دولتی دیده می‌شود. مردم دمشق به اسد وفادار ماندند، بر خلاف اهالی اطراف دمشق، در شمال سوریه، در حلب و یا جنوب غرب در درعا که ساز مخالف می زدند. اغلب افراد می گویند ممکن است اسد دیکتاتور باشد اما جایگزین او کسانی هستند که سر و گردن می برند. "اگر اسد برود، ما هم ساک مان را جمع می کنیم و می رویم." برخی می گویند اسد بهترین گزینه در بین بدترین هاست.
در حال حاضر دغدغه‌ی اصلی بیشتر مردم این است که آیا با ماندن اسد صلح در سوریه حاکم می شود؟ و یا پس از پایان مذاکرات او کنار خواهد رفت؟ و یا اینکه سوریه در قالب همین "دولت شکست خورده" failed state باقی می ماند که در آن هر واحدی برای خود جداگانه عمل حکومت می کند. مملکتی منزوی و ویران با دولتی مطرود!
فیصل مقداد جزء مدافعان سرسخت اسد به شمار می آید. او در تمام این سالها حتی در دوران تاریک و مبهمی که در سال 2013 سرنگونی اسد از سوی غربی ها تضمین شده بود، دست از حمایت از او بر نداشت. مقداد از پیروزی هایی که در سوریه به دست آمده، کاملا راضی است. او می گوید: اسد با کمک ایران و روسیه شهرهای مهمی مانند دیرالزور و پالمیرا را از دست داعش نجات داد و این واقعیت باید پذیرفته شود. اما مقداد در مورد اینکه غرب داعش را بمباران می کرد و با کمک کردها آنها را از رقه بیرون کرد، سکوت می کند و چیزی نمی گوید.
فیصل مقداد، معاون وزیر خارجه سوریه می پرسد: آیا اروپایی ها بالاخره حاضرند بپذیرند که در طرح سرنگونی اسد و جایگزین کردن یک عروسک خیمه شب بازی با آن شکست خوردند؟ مقداد طوری صحبت می کند که انگار جنگ تمام شده است و می گوید "اکنون باید برای بازسازی آماده شویم."
اما از چه طریق و چه وسیله‌ای؟ سوریه ای که آقای معاون وزیر از بازسازی آن صحبت می کند با سوریه ی قبل از جنگ تفاوت زیادی دارد. سوریه کنونی دو تکه شده، میان حامیان اسد و کسانی که از اسد متنفر هستند. ملتی که فقط از چند جزیره ی کارا تشکیل شده و در دریایی متلاطم و نابودی گیر افتاده است.