اگرچه در دمشق بیمارستان‌ها، مدارس و دانشگاه‌ها باز هستند، اما اطراف آن مناطق و روستاهای مختلف مملو از نظامیانی است که در خلاء نیرو

اگرچه در دمشق بیمارستان‌ها، مدارس و دانشگاه ها باز هستند، اما اطراف آن مناطق و روستاهای مختلف مملو از نظامیانی است که در خلاء نیروهای امنیتی علیه شورشی ها و داعش در حال مبارزه هستند. مقداد از مشکلاتی مانند غارت اموال خانه ها توسط نیروها صحبت نمی کند. آنها پس از اینکه مناطق را از دست داعش و شورشی ها نجات دادند، اموال را غارت کرده و در بازار سیاه فروختند. امروز سران برخی نیروها "ثروتمندان جنگی" پدید آمدند. فیصل مقداد به جای ذکر این اتفاقات از "پیروزی" حرف می زند و جنگ را "توطئه‌ی بین المللی" می نامد. وی در ادامه عنوان می کند: " برای هر قطره خونی که اینجا ریخته شده، امریکا، اروپا، کشورهای خلیج و ترکیه مسئول هستند. آنها از تروریست ها حمایت کردند و مردم سوریه را علیه اسد به شورش وا داشتند." مقداد در ادامه در پاسخ به اینکه آیا قتل و شکنجه مخالفان توسط دولت را می پذیرد، جواب داد: "این قصه ها تنها در ذهن کسانی وجود دارد که آنها را طرح کرده اند. قتل و شکنجه‌ی سیستماتیک وجود ندارد. ما از مردم خود دفاع می کنیم."
دولت های غربی اغلب بر این نظر هستند که مسلح کردن نیروهای اپوزیسیون اقدام مشروعی بوده است. از نگاه آنها شورش ها در پی سرکوب خونین اعتراضات صلح آمیز در سال 2011 به وجود آمده‌اند. برخلاف آنها دولت و مردم در دمشق بر این باورند که امریکا، کشورهای حوزه خلیج و رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان از ابتدا هدف شان سرنگونی اسد بوده است.
دمشق در تمام دوران قلعه ای امن به شمار می رفته است. این شهر که سرچشمه ی بسیاری از فرهنگ‌های کهن است، زخمی شده و درد آن همه جا قابل رویت است. وضعیت فوق العاده در زیباترین شهر مشرق زمین همه جا دیده می شود. مردم دمشق در میان ایستگاه های بازرسی فراوان با کیسه های شن و یا کوچه های مسدود و خیابان های مملو از نظامیان زندگی می کنند. اما قلب این شهر همچنان می تپد.
تمام کسانی که در دمشق زندگی می کنند افرادی هستند که نتوانستند از آنجا خارج شوند و یا نخواستند آنجا ترک کنند. مردم اغلب نوستالژی هایی را همراه خود دارند و امیدوارند شرایط به حالت قبل بازگردد. مردم شکنجه‌های زندان اسد را به اندازه‌ی رفتار داعش وحشتناک و قابل مقایسه نمی دانند.
امروز دمشق تقریبا پایتختی است بدون مردان جوان. زنان جوان کمتر مردی را پیدا می کنند که با او تشکیل خانواده دهند. ارتش تعداد مردان و سربازان کشته در جنگ و تعداد زخمی ها را اعلام نمی کند.
در برخی از مناطق دمشق مردم خانه های خود را از دست داده اند، چه کسانی که مخالف اسد بوده اند و چه کسانی که موافق او. آنها اکنون در اقامتگاه‌های اضطراری که سایر مردم سوریه از مناطقی مثل ادلب، حلب، دیر الزور و یا بو کمال حضور دارند، ساکن هستند. هیچ شغلی وجود ندارد. کارخانه‌ها تخریب شده‌اند. اغلب مردم از طریق موسسات خیریه گذران عمر می‌کنند. بسیاری گدایی می کنند.

به همین دلیل است که مردم دمشق وقتی پای میز صبحانه تلویزیون دولتی را روشن می کنند، باور می کنند که همه چیز خوب است. اینکه نیروهای ارتش سوریه با کمک سپاه پاسداران ایران نیروهای داعش را راندند و ابو کمال را آزاد کردند، آوارگان به محل زندگی خود باز می گردند، بازار حلب در اندازه ی نیاز بازسازی می شود و یا مدرسه ای که در حمس تخریب شده بود دوباره احیا می گردد. اسد در دیدار خود با پوتین در سوچی گفته بود که ما دیگر نمی خواهیم به عقب نگاه کنیم.

چه کسی هزینه‌های بازسازی سوریه را پرداخت می کند؟ رژیم اسد روی ایران و روسیه حساب نمی کند.

در تلویزیون‌های دولتی سوریه مصاحبه های ساختگی نشان داده می شود. افسران شورشی را نشان می دهند که می گویند "ما اشتباه کردیم و از دولت متشکریم که دوباره ما را پذیرفته است."
علی حیدر وزیر آشتی ملی سوریه در مورد شورشی ها می گوید: "ما پولی برای پرداختن به مبارزان نداریم. اما زندگی را به آنها و خانواده شان باز می گردانیم. از هر چیز مهمتر این است که روح و جان را به آنها بازگردانیم."
علی حیدر در خصوص پناهندگان و اپوزیسیون سیاسی در سوریه حرفی نمی زند. او به آوارگان سوری در کمپ های کشورهای همسایه ترکیه، اردن و لبنان سخن می گوید. "بیش از 530 هزار کودک سوری در لیست تحت حمایت سازمان ملل قرار دارند که میلیون‌ها دلار هزینه صرف آموزش آنها می شود. این کار را می توان در سوریه با هزینه‌ی کمتری انجام داد."