سیاست، جامعه، فرهنگ، اقتصاد و دانشگاه در آلمان و اتحادیه اروپا ✔ همین آی دی در اینستاگرام 📚مشاوره تحصیلی و اجرای طرحهای پژوهشی، ترجمه کتب و مقالات تخصصی در حوزه علوم انسانی ✔ تبلیغات ارتباط با ما: @dachstudien1
✍ شام شومی که آلمان را از ریشه دگرگون ساخت
✍ شام شومی که آلمان را از ریشه دگرگون ساخت
چهارصد سال پیش در چنین روزی جنگی ۳۰ ساله در سرزمینهای آلمانینشین آغاز شد. این جنگ سپس سراسر اروپای مرکزی را فراگرفت و همه جا را به ویرانی کشید. جنگ ۳۰ ساله که جان بیش از ۹میلیون نفر را گرفت، با صلح وستفالیا پایان یافت.
۴۰۰ سال پیش در چنین روزی (۲۳ مه) جنگی ۳۰ ساله بر سر قدرت و دیانت در سرزمینهای آلمانینشین آغاز شد که سراسر اروپای مرکزی را دچار هرج و مرج و ویرانی ساخت اما پیمان صلحی که در سال ۱۶۴۸ به این جنگ پایان داد به قدری تأثیرگذار بود که حتا شاید بتوان آن را پایهای برای یافتن راهحلهای کاهش تنشهای کنونی در جهان، بهویژه خاورمیانه شمرد. در روز ۲۳ مه ۱۶۱۸ نجیبزادگانی از پیروان مذهب پروتستان که صد سال پیش از آن توسط مارتین لوتر بنیان نهاده شده بود به کاخی در پراگ پایتخت بوهمیای آن زمان که جزو "امپراتوری مقدس روم و آلمان" به شمار میآمد، هجوم بردند و از ماتیاس امپراتور که نماینده پاپ وقت بود، آزادی مذهب خود که توسط امپراتور محدود شده بود را خواستار شدند.
نجیبزادگان در آن گیر و دار، نمایندگان امپراتور را از پنجره کاخ به پایین پرتاب کردند و آن قربانیان تنها بر حسب تصادف و به قول خودشان به یاری مریم مقدس از آن حادثه جان بهدر بردند. امپراتور اما این رویداد که به عنوان "پرتاب از پنجره پراگ" شناخته شد را به عنوان اعلان جنگ پروتستانها علیه کاتولیکها قلمداد کرد و بر آن شد که این شورش را در نطفه خفه کند ولی شورش و ضد شورش چنان بالا گرفت که "جنگ سی ساله" درگرفت و مرکز اروپا را به کام مرگبار خود کشاند و آلمان را دچار یک کابوس تاریخی ساخت. هِرفرید مونکلر تاریخدان دانشگاه هومبولت برلین که به تازگی کتابی درباره جنگ سی ساله منتشر کرده میگوید: «اگر جنگهای جهانی سده بیستم را کنار بگذاریم، تأثیرات این جنگ از همه جنگهای پس از آن در آلمان ژرفتر بوده است.»
🔸دستآویز دین
آمیزهای از علتهای ستیزآور باعث شد که تنش محلی در سرزمین بوهمیا به آتشی فراگیر تبدیل شود: سرمای دیرپای شدید، کشاورزی را فلج کرده و به مردم خرافاتی باورانده بود که آخرالزمان نزدیک شده است. صد سال پس از اصلاحات لوتر، رقابت مذهبی میان پروتستانها و کاتولیکها در کشاکش انشعاب کلیسا هرچه بیشتر رخ مینمود و تفاوتهای مذهبی و مسلکی را عمیقتر نشان میداد. اِلیزابِت فُن هامِرشتاین کارشناس سیاسی از بنیاد کوربِر وابسته به دویچه وله مینویسد که در این میان سیاستمداران، دین را ابزار هدفهای قدرتجویانه خود ساختند: «افزون بر امپراتور و دستنشاندگان او که بر سر قدرت حاکمه و فائقه میجنگیدند، نیروهای خارج از امپراتوری روم و آلمان هم به کارزار آمدند تا یا سروری و فرماندهی این سرزمینها را از آن خود سازند یا دستکم از نفوذ امپراتور در این سرزمین بکاهند. افزون بر سران آلمانیزبان دودمان هابسبورگ، فرانسویها، سوئدیها، بریتانیاییها و حتا عثمانیان این منطقه را برای حفظ امنیت خود بسیار مهم میدانستند و در نتیجه بر سر دستیابی سروری در این سرزمین با یکدیگر رقابت میکردند و به گفته هامِرشتاین "دین را در این میان به عنوان سوخت قدرتهای خود در آن آتش میریختند".
🔸بُعدهای تازه هراس
تاریخدانان و سیاستشناسان، تنشهای جنگهای سی ساله را با تنشهای کنونی نظیر جنگ در سوریه میسنجند و همانندیهایی در آنها میبینند. جنگ سوریه هم نخست شورش محلی اهل سنت علیه خاندان علوی اسد بود. اما این کشمکش به گفته هامِرشتاین به سرعت به جنگ قدرتهای خارجی تبدیل شد که در آن ایران، عربستان سعودی، ترکیه، روسیه و سر انجام ایالات متحده دخالت کردند و برای حفظ منافع خود کار و راه برونرفت از آن را بیاندازه مشکلتر ساختند. جنگ سی ساله هم با مداخله نظامی قدرتهای خارجی، بُعدهای سهمگینتری یافت و "مزدوران غنیمتجو مانند تودههای ملخ در آخر الزمان از هرسو به شهرها و روستاها حمله کردند، همهجا را به آتش کشیدند و به کشتار مردان و تجاوز زنان دست زدند و به کودکان نیز رحم نکردند. جمع بیشماری، قربانی گرسنگی یا طاعون گردیدند و توده بیشتری آواره شدند".