✅ آن بالینی بلاسوخته چسبیده روان‌شناسی. مهرنوش شیخی | بی قانون

✅ آن بالينی بلاسوخته چسبيده روان‌شناسی
مهرنوش شیخی | بی قانون

@bighanooon
@DastanBighanoon

توي هر خانواده‌اي حداقل يك نَفَر هست كه رشته‌اش روان‌شناسي نيست ولي مي‌خواهد كنكور روان‌شناسي بدهد. آن يك نَفَر در خانواده ما پرستو، دختر خاله‌ام است؛ داراي ليسانس حسابداري با سابقه خواندن كتاب‌هاي راز و قورباغه‌ات را قورت بده به همراه يك تابلو عكس از فرويد. كه البته وقتي اينارو كنار هم مي‌گذارد از نگاه فرويد مي‌توان فهميد چقدر غريبي مي‌كند. يك ماه مانده به كنكور بود و ما مهمان خاله مهري بوديم. پرستو از من كه كارشناسي را روان‌شناسي باليني خوانده بودم پرسيد: «خب حالا چه كتابي بخونم روان‌شناسي باليني قبول شم؟» از بالاي عينكم با تعجب نگاهش كردم: «توي اين يك ماه؟ حالا چرا روان‌شناسي باليني؟» گفت: «آخه هم ميخوام خودم رو بهتر بشناسم، هم بهتر با اطرافيانم ارتباط برقرار كنم. چطور مگه؟» شانه بالا انداختم و گفتم: «همينجوري، آخه روان‌شناسي باليني براي شناسايي و ارتباط با بيماراي رواني نسبتا شديده». دهانش را به طول گردنش باز كرد: «وااا يعني ميگي من ديوونه ام؟» منم گفتم: «واااا يعني ميگي اونايي كه بعدا ميان پيش تو ديوونه‌ان؟ زشت نيست به مراجعينت ميگی ديوونه؟» در حالي كه پلك‌هايش مي‌پريد به من نگاه مي‌كرد. خاله مهري در حال انجام يكي از تست‌هاي روان‌شناسي مجلات انگيزشي بود كه تفسيرش مثل فال حافظ است. يه چيزی تو مايه‌هاي شما قطعا الان زنده هستيد، احتمالا تست روان‌شناسي دوست داريد و به دنبال موفقيت هستيد. يعني ديگر كم مانده بگويد پول اشتراك ماه بعد هم ١٠ تومن مي‌شود كه براي‌تان بهتر است اينترنتي واريز كنيد. خلاصه خاله مهري در همان حال گفت: «راستش دوستاي پرستو جون هميشه بهش ميگن تو خيلي خوب ما رو ميشناسي». اون لحظه كه خاله مهري به دوستاي پرستو اشاره كرد شايد تنها لحظه‌اي بود كه احساس كردم شاخه باليني مي‌تواند براي پرستو و روابطش مفيد باشد. پرستو در حالي كه به دستانش نگاه مي‌كرد گفت: «در ضمن همه ما يه نوع مشكل رواني رو داريم به هر حال، مثلا خود من رگه‌هايي از وسواس رو دارم». من كه فقط اميدوار بودم دنبال اون رگه تو دستاش نگرده، گفتم: «بله گويا اكثرا هم اين بيماري گوگولي و باكلاس افسردگي و وسواس رو دارن. از هر كس هم ميپرسي بزرگ‌ترين ايرادت چيه، همه يا زيادي مهربونن يا زيادي صادق. اين همه شخصيت خودشيفته و جامعه‌ستيز هم كه شما رو از مهربوني زيادتون پشيمون ميكنن همه‌ش منم. اصلا از اين به بعد هر كي رگه‌هاش رو نشون بده منم رگه‌هام رو نشونش ميدم. فقط حواستون باشه مال من مثل مال شما خيلي گوگولي نيست». بعد از اين اوجي كه داشتم يه نگاه به چهره پرستو كه ماشين حسابش را با بغض بغل كرده بود و خاله مهري انداختم و مطمئن شدم كه به درستي، به دشواري اين رشته به اندازه شيريني‌هايش پي برده‌اند. در همين حين نگاهم به عكس فرويد افتاد ديدم استاد جوري كه انگار عقده اديپش رگ به رگ شده باشد خم شده و پيپ معروفش را به من تعارف مي‌كند. من هم كه ديگر رگه‌هايم داشت بيرون مي‌زد، «برو بابا با آن ناخودآگاهت» گويان مجلس را ترك كردم.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)

👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon