📍انسان به شخصیت خود شکل می‌دهد📍

📍انسان به شخصیت خود شکل می دهد📍

🌐 تا انتها بخوانید؛ در اینجا به تدریج تصویری از جامعه یونان باستان را بر اساس پژوهش یگر؛ یونان شناس آلمانی خواهم آورد.

💠 در دوره ای از تاریخ یونان، انقلابی در نوسازی دولت بر پایه قانون شکل گرفته است. «دولتشهر» جدید یونان همه آرمان گذشته را در خود حل کرد و حماسه وسیله ای برای بیان آرمان جدید شد‌. باتحولی که در ساختارهای سیاسی یونان صورت گرفته بود، «نثر» همچون وسیله ای برای ابلاغ قانون به شمار می آمد که می توانست آرمان «عدالت» و «مساوات» را مکتوب کند. دولتشهر جدید یونان مبتنی بر تفکر منطقی ای بود که در بطن خود زبان شعر را برنمی تافت. «آرخیلوخوس» شاعری در دوره ای از تحول یونان است که در آن «فردیت» و احساسات شخصی شاعر بنای کار قرار گرفته است. اما باید به این نکته اشاره کرد که اشتباه است اگر گمان کنیم پیش از او «شعر» وسیله ای برای بیان احساسات شخصی نبوده است. در این دوره «فردیت» انسان یونانی دوباره کشف می شود و او در می یابد که جزئی از جامعه است. برای انسان یونانی، «من»، جدای از جهان نیست. بلکه آزادی و آگاهی حتی در پیوست با جهان و کشف قوانین درونی روحی حاصل می شود. لذا شاعر هم مرد «جنگ» است، آنگونه که هومر آن را وصف کرده بود و هم «شاعر» است. از این جهت شاعری همچون «#آرخیلوخوس» به شخصیت خود از این مقام شکل می دهد. اما اگر گمان کنیم که شاعر، یکسره خود را با حماسه پهلوانی می سنجد اشتباه است. او گاهی در می یابد که زره حماسه های هومری برای جثه کوچکش گشاد است.

💠 با این مقدمه، شاعر ما که همان پهلوان است، این نارسایی خود را با ذهن نقاد و البته طنزآمیز یکی می کند تا نارسایی خود را جبران کند. در حماسه هومر از دست دادن «سپر» ننگ است. اما این شاعر می گوید: «من سپری بهتر خواهم خرید». این اشاره به این معنا است که پهلوانی هم حدی دارد؛ «همه ما انسان هستیم».

💠 نکته دیگر بریدن شاعر از افکار عمومی است. در آن دوره حتی اشراف نمی توانستند از افکار عمومی به دور باشند. از این روی شاعر در برابر آن توده حسود انقلابی به پا می کند تا با سرزنش آنها بگوید از این «پشه های یک روزه چه انتظاری می رود؟!» هومر گفته است که عقیده مردمان تغییر می کند همان گونه که روز خدا قابل تغییر است. آرخیلوخوس در برابر این افکار قد علم می کند و به کسانی که به بزرگان توهین می کنند می گوید:

💠 «اراجیف و ترهات توده عیب جو و حسود که آرمان های مردان بزرگ را با افکار حقیر خود می سنجند چه ارزشی می تواند داشته باشد؟». به نظر ما هیچ!

🌐 مخاطب گرامی ما با خواندن این سطور علی رغم طولانی بودن آن تصویری منسجم از جامعه یونان به دست می آورد. من مطالب را مستند و با ارجاع دقیق می آورم تا بدانیم گذشتگان چگونه و با چه عقایدی زیست می کرده اند؟ بدیهی است که این بازگشت نقادانه می تواند چراغی فروزان برای آینده ما باشد.

💠 بامهر؛ #بهروززواریان
💠 ذکر متن با منبع بلامانع است
💠 #فلسفه_به_زبان_ساده.

💠 جایی برای آنان که می اندیشند؛ چاه به چشمه ای که از آن آب می نوشیدیم حَسرَت می بُرد
🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/denkenfurdenken