📍تعریف تاریخ فلسفه📍

📍تعریف تاریخ فلسفه📍

💠 برای ما درک آن چیزی که بر ما گذشته است با آن چیزی که اکنون هستیم دارای اهمیت اساسی است. به نظر «هگل» فلسفه، توالی اذهان شریفی است که با نیروی عقل، در هستی اشیاء و ماهیت جهان و خدا تامل کرده است.

💠 ابتدا به ساکن به نظر می رسد که امر تاریخی چیزی بیرون از واقعیت ما است. اما این نگاه، ظاهری است. چراکه تاریخ با وجود ما پیوند خورده است. این، سنتی است که از نظر هگل، ۲۵۰۰ سال دوام آورده است و به مثابه امری که از قبل موجود است در دوره جدید حاضر است. سنت، امری بی جان نیست. بلکه همچون رودی خروشان است که هرقدر که از مرکز خود فاصله می گیرد طغیانش بیشتر می شود. از این روی، تاریخ فلسفه مقدمه ای بر خود فلسفه است. تاریخ و اندیشه ای که خود را باز می یابد و امری «واقعی» و «موجود» است. آفرینشی از دستگاه های فلسفی که ۲۵۰۰ سال دوام آورده است.

💠 بر خلاف این نظریه هگل، ما هنوز تاریخ فلسفه ایرانی از آن خود نداریم؛ تا کنون این پرسش برای ما به وجود نیامده است که بخشی از هویت ما از مجرای تاریخ محقق می شود. چنانکه اشاره رفت، هگل در پی این است که نظام اندیشگی غرب را در تاریخ بازیابی کند و نشان دهد که ذهن قدرتمند فلسفی می تواند باز پرداختی از سنت عرضه کند. جای تأسف است که تا کنون به این پرسش ها پرداخته نشده است و اساتید ما مست و ملنگ به جای پرداختن به هویت و سنت فلسفی «ایرانی_یونانی_اسلامی» از «ظن خود» یار «بخشی از سنت» شده اند. کنار زدن حجاب ایدئولوژی از اذهان مردم ایران امری به غایت دشواری و در وجوهی یادآور داستان_«سیزیف است که سنگی را به قله می برد و سنگ فرو می افتاد و مجدد همان عمل تکرار می شد». به نظر می رسد که امروزه ذهن ایرانی به ورطه «سرگرمی» فروافتاده و در این روزمرگی خودساخته امید داشتن و دعوت به تفکر امری به غایت دشوار است. عصری که من به تمام آن را قرینه عصر ناصری تلقی می کنم. آن اشاره هگل به تاریخ امری اتفاقی نیست بلکه:

💠 «چون مردم ایران از دگرگونی های نظام فکری و تاریخ کشور خود اطلاعی ندارند هربار حافظه آنها پاک می شود و حوادث را تکرار می کنند»

💠 من برای این گفته خودم استدلال دارم. از مجرای سفرنامه هایی که به غرب در عصر ناصری به دست آمده است برمی آید که مردمان فرانسه «فردفردشان» از جریان تاریخ کشور خود اطلاع داشته اند. آنها حتی استبداد لوئی شانزدهم را بهانه ای برای «ندانستن تاریخ» قرار ندادند. مقایسه کنید با روحیه عمومی مردم ایران.

💠 بامهر؛ #بهروززواریان

💠 جایی برای آنان که می اندیشند؛ چاه به چشمه ای که از آن آب می نوشیدیم حَسرَت می بُرد

۱. دکتر عبدالکریم سروش
۲. دکتر سیدجوادطباطبایی

🔻🔻🔻🔻🔻
https://t.me/denkenfurdenken