✅چرا مسکن مهر یک فاجعه است؟ (قسمت دوم)

✅چرا مسکن مهر یک فاجعه است ؟(قسمت دوم)
✍ دکتر علی سرزعیم


6- فقدان امکانات عمومی: فرق خانه با انبار آدم در این است که زیستن در یک خانه منوط به بهره مندی از امکانات عمومی نظیر نزدیکی به مدرسه، وجود امنیت از طریق ایستگاه های پلیس، وجود آتش نشانی، دسترسی به پزشک و بیمارستان، دسترسی به مراکز خرید و سهولت دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی برای تردد به محل کار است. دولت در حال حاضر منابع مالی برای تکمیل ساختمانهای مذکور را به سختی تامین می کند چه رسد به اینکه بخواهد امکانات یادشده را نیز تامین کند. طبیعی است که ساکنان این خانه ها مطالبات خود را در سالهای آینده نیز ادامه خواهند داد و دولت در آینده نیز مجبور خواهد شد تا بار مالی تامین این امکانات را بر دوش گیرد. اینکه تا چه زمان این امر طول کشد یک موضوع است و مساله دیگر این است که منابع صرف شده در این کار، به هزینه عدم اجرای طرح های عمرانی مفید برای کل جامعه فراهم خواهد شد. اگر مقایسه ای بین شهرک اکباتان که قبل از انقلاب ساخته شد و مسکن مهر که اخیراً ساخته شده صورت دهیم متوجه می شویم چگونه است طراحی شهرک اکباتان که 40 سال قبل صورت گرفته به مراتب از طراحی مجتمع های مسکن مهر که در دوران اخیر صورت گرفته به مراتب بهتر و پیشرفته تر است. طراحی مناسب شهرک مذکور این شهرک را هنوز هم به مکانی جذاب برای زندگی نسبتاً همراه با آسایش تبدیل کرده اما مسکن مهر فاقد کلیه عوامل ایجاد آرامش و آسایش است.
7- جایابی نامناسب: بیشتر طرح های مسکن مهر در خارج از شهر تعریف شده اند چرا که تصور می شده با این کار هزینه ای بابت تملک زمین توسط دولت پرداخت نمی‏شود. نتیجه این اقدام این شده که خانه ها در مناطق برهوتی ایجاد شده که فاقد کلیه امکانات زیرساختی و عمومی است. دولت اگرچه بابت تملک زمین هزینه ای نکرده اما چند برابر هزینه تملک زمین را ناگزیر شده تا برای کشیدن انشعاب آب، برق، گاز و مخابرات تقبل کند. علاوه بر اینها مطالبه امکانات عمومی پیش گفته نظیر پلیس، آتش نشانی، درمانگاه، مدرسه و ... نیز بر دوش دولت مانده است. اگر دولت این طرح را در بافت فرسوده انجام می داد که هم زیرساختهای آن موجود بود و هم از امکانات عموومی برخوردار بود، هم بخش فرسوده نوسازی می‏شد و خطر تلفات زمین لرزه در آینده کاهش می یافت و هم بافت شهری بهبود پیدا می‏کرد.
8- عدم استقبال از مسکن های ساخته شده: جایابی نامناسب خانه ها و کیفیت نامطلوب ساختمانها موجب شده تا بخشی از صاحبان خانه های مسکن مهر حاضر به زیستن در آن نمی شوند. گفته می شود چیزی بین 117 هزار تا 166 هزار واحد مسکن مهر به شکل خالی باقی مانده است. تدابیر دولت برای یافتن ساکنان جدید و یا واگذاری آن به دانشگاه ها یا نیروهای نظامی به عنوان خوابگاه نیز تا کنون موفق نبوده است و کسی حاضر به قبول آن نیست. بخشی از کسانی که 10 میلیون تومان بابت پیش ثبت نام پرداخت کرده اند هم اینک خواستار دریافت مبلغ مذکور –به رغم گذشت زمان و کاهش قدرت خرید این پول به دلیل تورم- هستند زیرا حاضر به قبول خانه های ساخته شده نیستند. این در حالی است که دولت در شرایط فعلی فاقد منابع لازم برای بازپرداخت این پیش پرداخت ها به صورت نقد است.
9- اثرات اجتماعی طرح: یکی از مهمترین آموزه های جهانی این است که نباید در یک محله و یک منطقه و حتی یک ساختمان، تمرکز فقرا صورت گیرد. توزیع فقرا در مناطق مختلف شهر موجب ایجاد روابط اجتماعی می‏شود که به کاهش فقر کمک می‏کند اما تمرکز فقر موجب ایجاد مراکز بزهکاری خواهد شد کمااینکه گفته می‏شود در برخی از این مجتمع‏های مسکن مهر چنین عوارض اجتماعی ایجاد شده است.
10- اثرات معماری و شهرسازی: از زاویه زیباشناختی هم به این پروژه نگاه کنیم در خواهیم یافت که زشتی و پلشتی خانه های مسکن مهر تا چه حد آزار دهنده است. خانه های مسکن مهر تا سالهای سال باقی خواهند ماند و نماد بی سلیقگی در شهرسازی، طراحی شهری و معماری قلمداد خواهند شد و سهمی قابل توجه در نازیبا ماندن بافت شهری ایران ایفا خواهد کرد. شاید در کوران بحث های سیاسی این عوامل زیباشناختی به چشم نیایند اما در بلندمدت سهم مهمی در آرامش روانی جامعه ایفا خواهند کرد. نازیبایی مسکن مهر قطعاً سهمی در فقدان آرامش ساکنان آن خواهد داشت.
با توجه به نکات پیش گفته اصرار نمایندگان مجلس برای تکمیل سریعتر این پروژه تعجب انگیز است. الزام به تهیه کردن امکانات عمومی برای مجموعه ها در شرایطی که بودجه عمرانی دولت بسیار کم است به معنای آن خواهد بود که نمایندگان مجلس قادر نخواهند بود دیگر طرح هایی که برای عمران و آبادانی حوزه های انتخابیه خود ضروری می شمارند به مرحله اجرا رسانند چرا که پولی برای آن پروژه ها باقی