در این کانال مطالبی در رابطه با فلسفه زبان نگرش ها بە مسائل زبانی زبان آموزی، تک زبانگی و چند زبانگی نشانە شناسی تحلیل گفتمان صرف و نحو و آواشناسی زباشناسی نظری و کاربردی رویکردهای زایشی، شناختی، نقشگرا .. د.میرمکری https://t.me/linguisticsacademy
۸- رویکرد حوزهای (modularity): در ذهن قوای مختلفی مانند، قوهی هوش، تفکر، استدلال منطقی، فرآیندهای روانشناختی دخیل در ادراک و گفت
8- رویکرد حوزهای(modularity): در ذهن قوای مختلفی مانند، قوهی هوش، تفکر، استدلال منطقی، فرآیندهای روانشناختی دخیل در ادراک و گفتار، حافظه طولانی مدت، و اصول کلی یادگیری و مفهوم سازی وجود دارد. قوهنطق هم یکی از این قوا است. از نظر چامسکی و زبان شناسی زایشی این قوا از هم مستقل می باشند. یعنی هر کدام یک module جداگانه هستند، که عملکرد مستقل داشته، اما در تعامل با هم می باشند. برای این که معنای تعامل را بهتر بدانی کافی است که قلب و ریه ها را به عنوان دو نظام عملکردی در نظر بگیری. قلب اندامی است که برای خونرسانی دارای نظامی مستقل از سایر اندام هاست. ریه هم همچنین. ریه اندامی است که عملکرد مستقل از قلب و سایر اندام ها دارد. اما هر دوی این دو اندام در روابطی خاص با هم می باشند، این رابطه رابطه ای متقابل و تعاملی است.
گفتیم که چامسکی خود را محدود به زبان فارغ از بافت می کند. این به این معنا نیست که او تاثیر عوامل دیگر را بر زبان انکار می کند. چامسکی منکر عوامل غیر زبانی بر زبان نیست. بلکه او وظیفه زبان شناس را تنها بررسی زبان فارغ از بافت می داند. او به تحدید حوزه زبان شناسی می پردازد. نه انکار تاثیر عوامل دیگر بر زبان . او اعتقاد دارد که بدون توجه به تاثیر عوامل غیر زبانی مثل بافت فرهنگی و اجتماعی هم می توان به ماهیت دانش زبانی که کودک با کمک آن زبان را فرا میگیرد، پی برد.
@linguisticsacademy
تا به اینجا که رسیدیم مهم ترین ویژگی ها زبان شناسی زایشی را دانستیم. قرار بود که کمی هم از زبان شناسی نقش گرا بگویم. اما گمان می کنم فقط کافی است که بدانی زبان شناسی نقش گرا بر عکس زایشی ها زبان را در بافت غیر زبانی یعنی بافت اجتماعی و فرهنگی و با توجه به نقش ارتباطی اش بررسی می کند. چامسکی چون اعتقاد دارد که زبان یک ماهیت و پدیده(phenomenon) ژنتیکی است دیگر به ماهیت ارتباطی بودن آن اهمتی نمی دهد. نقشگراها می گویند لزوم به ایجاد ارتباط میان افراد اجتماع باعث به وجود آمدن زبان شد. اما زایشی ها با ژنتیکی دانستن آن این خاستگاه را برای زبان رد می کنند. البته نظریان بینابینی هم در همین باره وجود دارد. که در این جا نمی گنجد، بیشتر از آن ها بگویم.
بازگردیم به مسئلهی چامسکی.
به طور خلاصه بدون آن که بخواهم به بسط هر کدام از نظریات چامسکی و بسط زبان شناسی زایشی در طول تاریخ بپردازم، سلسله وار جدولی را در زیر می آورم که در طی آن، می توانی به راحتی چگونگی بسط نظریهی زبانشناسی زایشی و نظریاتی را که در طول زمان از آن منشعب شده است، ببینید.
⬇️⬇️۲ص