📌پرونده‌ای برای علی دریکوندی؛ نویسنده نابغه ایرانی ٢.. 📢اتهام خیانت به خالق داستان گونگادین

📌پرونده ای برای علی دریکوندی؛ نویسنده نابغه ایرانی ٢

📢اتهام خیانت به خالق داستان گونگادین
@matikandastan

کَرَم‌رضا تاج‌مهر: علی از چیزی یا کسی واهمه داشته و می‌گریخته است و همان وادارش ساخته تا آواره‌ی بی‌نام و نشان بروجرد شود. شاید یک اتهام، اتهام یک خیانت. خیانتی که هرگز رخ نداده است، خیانت به میهن و هم‌وطن‌اش از این روی که افسر آمریکایی در حالت مستی به شوخی لقب گونگادین را به او می‌دهد و البت معنای این نام را همه خیانتکار می‌دانند. همین کافی است برای فرار، فرار از همه چیز و آواره شدن در شهری که هیچ‌کس‌اش آشنا نیست. وادارش می‌کند به دریوزه‌گی و کتمان هویت واقعی‌اش آن‌چنان که به هیأت بی‌خانمان‌ها درآید و کنج عزلت گزیند و تا زنده است کلامی از گذشته و خود واقعی‌اش برنیاورد و راز سهمگین‌اش را با خود به گور ببرد؛ در پاییزی که رو به انتها بود و مجال رسیدن‌اش را به بهشت نداد. بهشت شهرت، بهشت ثروت، بهشت نعمت و بهشت زندگی دور از فقر و گرسنگی، افسوس که او تنها چند ماه پیش از رسیدن به همه‌ی آنها تسلیم مرگ و سرنوشت شد تا فصل آخر این قصه در کنج امام‌زاده جعفر بروجرد رقم بخورد. تا هنوز جستجو برای یافتن چیزهای تازه‌تری از زندگی او ادامه داشته باشد. تصور آن روز پاییزی در ذهن‌مان شکل می‌گیرد و کارگران شهرداری را می‌بینیم که لحاف نیم‌سوخته‌ و کهنه‌اش را کمی دورتر از امام‌زاده می‌سوزانند تا جز یاد و خاطره، چیزی از او باقی نماند.
@matikandastan