جای خالی تبلیغ کتاب.. محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث: بله

جای خالی تبلیغِ کتاب

امیرحسن چهل‌تن، نویسنده: من به عنوان نویسنده از شما می‌پرسم از کتابی که هزار نسخه چاپ می‌کنید برای مطبوعات و آدم‌های صاحب‌نظر می‌فرستید؟

محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث: بله. می‌فرستیم.

چهل‌تن: این تعداد چقدر است؟

جعفریه: حدود بیست تا.

چهل‌تن: خُب خیلی کم است. از این بیست تا اگر یک مطلب بنویسند خیلی هم زیاد است. شما باید دویست تا بفرستی.

جعفریه: همه‌ی اینها برمی‌گردد به بازگشت درآمد یک کتاب. وقتی دویست نسخه بخواهی برای دیگران بفرستی سود آن هزار کتاب ـ اگر بفروشی‌شان ـ این دویست تا نمی‌شود.

چهل‌تن: منظورم این است که وقتی دویست تا بفرستی حتما ده تا نقد درباره‌اش نوشته می‌شود.

جعفریه: خُب این برای وقتی است که من از یک کتاب ده هزار نسخه چاپ ‌کنم. وقتی از کتابی هفتصد نسخه چاپ می‌کنم چه‌طور دویست نسخه برای تبلیغ بفرستم؟

چهل‌تن: خُب شما پنجاه نسخه را که دیگر می‌توانی بفرستی. تو از من نام بُردی که چرا درباره‌ی کتابِ جوان‌ها نمی‌نویسم. خُب حتی یک کتاب هم نفرستاده‌ای.

جعفریه: من مثال زدم.

چهل‌تن: من هم مثال زدم. ناشر خودم هم کتاب که چاپ می‌کند برای من نمی‌فرستد. وقتی بهش سر می‌زنم ممکن است کتاب جدیدی روی میزش ببینم و خودم آن را بردارم. در حالی که به خاطر همین مسئله‌ی تبلیغ ده درصد اضافه چاپ می‌کند. من دیده‌ام که ناشران اروپایی چقدر دست‌ودلباز هستند. آنها یک سری کتاب برای ژورنالیست‌ها می‌فرستند و یک‌سری هم با امضای نویسنده می‌فرستند برای کسانی که در مجامع فرهنگی آمدوشد دارند و درباره‌ی اتفاقات فرهنگی حرف می‌زنند. اما اینجا ناشر ایرانی زورش می‌برد که کتاب بفرستد برای مطبوعات. اصلاً تبلیغات را نمی‌شناسد.

رضیه انصاری، نویسنده: برخی جوایز ادبی هم فراخوان می‌گذارند و می‌گویند آثارتان را بفرستید. خب این کار را هم ناشر باید بکند، نه نویسنده.

چهل‌تن: این موضوع هم البته یک موضوع فرهنگی است. گاهی می‌بینید طرف ده تا سوپرمارکت دارد ولی به شیوه‌ا‌ی که برای اداره‌ی یک بقالی مناسب است، آنها را اداره می‌کند. در زمینه‌ی کتاب خیلی اعتقاد به تبلیغات وجود ندارد. ناشر خودم دستش باز است و ناشر بزرگی است ولی سال‌ها توی یک بالاخانه‌ای کار می‌کرد. من گاهی که مهمان فرنگی داشتم خجالت می‌کشیدم ببرمش آنجا و بگویم ناشر من ایشان است. می‌گفتم تشکیلات آبرومندانه‌ای درست کن و یکی را بگذار جواب تلفن‌ها را بدهد و سایتی راه بینداز و دفتر و دستکی درست کن. حالا البته به نصایح من عمل کرده است!!

بخشی از میزگرد شماره‌ی اخیر مجله‌ی تجربه درباره‌ی بی‌اقبالی به رمان ایرانی

کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan