ستان تالیف کرده است

ستان تالیف کرده است. یعنی هنگامی افرادي مانند گلشیری تاثیر مستقیم می‌گذارند گمانم با این مساله موافق هستید که تاثیر شخصیت‌هایی مانند میر صادقی غیر مستقیم است.
مهسا محبعلی؛ آره من کاملا موافقم و این‌جا سوء تفاهم پیش نیاد به شکل دقیق‌تر منظورم شاگردهايي هست که به کارگاه استاد می‌روند و کتاب‌هایش را نمی‌خوانند و آن دقت لازم را ندارند. خوب سال‌ها به کارگاه می‌رود اما متن‌های استاد را نمی‌خواند یا اگر هم بخواند، به شکل متني مقدس به آن نگاه می‌کند که چیزی دستش را نمی‌گیرد. ضرورت دارد چند صدایی باشد و با افراد مختلف و کارگاه‌های متعدد در ارتباط باشد، این نباشد که یک فرد تبدیل به همه‌ چیز آدم شود. مساله‌ی دیگری که تاسف‌انگیز است من شنیده‌ام در برخی از کارگاه‌ها می‌گویند کتاب نخوانید، کتاب تئوری خواندن به شما لطمه می‌زند. خوب وقتی به کسی توصیه می‌کنی کتاب تئوریک نخوان لابد طرف نگران این است که شاگردی که سر کارگاه حاضر می‌شود با مطالعه‌ی آثار دیگر ببیند که اصلا استاد دیگر چیزی برای عرضه ندارد. آن‌چه کارگاه براهنی و گلشیری را سرپا نگه داشت لزوما شخص آن‌ها نبود، گلشیری تا این پایه دموکرات بود وقتی مجله‌ی کارنامه را دست گرفت از همان اول هر هفته سر مقاله‌ها را یکی كسي مي‌‌نوشت و تک‌صدایی نبود. واقعن گفت‌وگو وجود داشت شاگردش نقدش می‌کرد با او بحث می‌کرد. متاسفانه ما مسیر را داریم مکتبی می‌کنیم که فرد اجازه‌ی چالش با استادش را ندارد، این مساله در سال‌های دهه‌ی شصت در موسیقی هم بود. خُب می‌دانید که من دانشگاه موسیقی خواندم این رویکرد دگمی که مجید کیانی و غیر داشتند، این رویکرد واپس‌گرایانه در دانشگاه‌ها بود خوب این موضوع در برخی از کارگاه های داستان‌نویسی الان هم هست