لاوی است و با تصاویری از انقلابیون عضو حزب کمونیست یوگسلاوی آغاز می‌شود

لاوی است و با تصاویری از انقلابیون عضو حزب کمونیست یوگسلاوی آغاز می‌شود. افرادی که گویی جز عیش و نوش کاری ندارند و حتی طوطی سخنگو آنان را ولگرد و عیاش می‌خواند. به عقیده‌ی نگارنده، کاستاریکا تصویری طنزآلود و به شدت تحقیرآمیز از انقلابیون کمونیست را از همان ابتدای فیلم به تصویر می‌کشد.

افرادی که در هنگام بمباران کشورشان در حال خودارضایی هستند به هیچ وجه نمی‌توانند نماینده‌ی آرا و عقاید مارکس باشند. در ادامه بر خلاف تمامی آثار جنگی سینما تصویری از کشتار مردم را نمی‌بینیم بلکه فضای سوررئال فیلم ایجاب می‌کند تا تصاویری متفاوت را مشاهده کنیم. بیننده با دیدن کشته شدن حیواناتی که تمام عمر خود را در قفس گذراننده‌اند و در ادامه یکرنگ شدن انسان و حیوان در شهر که همگی برای زنده ماندن تلاش می‌کنند به لایه‌ها و واقعیت‌های عمیقی از جنگ دست پیدا می‌کند.

در ادامه تصاویر مستند بسیاری از ورود متفقین به بلگراد، ماریبور و شهرهای دیگر یوگسلاوی سابق را مشاهده می‌کنیم و به موازات آن ویرانی‌ها و تصاویر رقت‌بار جنگ را می بینیم. نکته قابل توجه در تمامی تصاویر مستند، خوشحالی و سرخوشی مردم است که علیرغم کشتار و اشغال کشورشان توسط متفقین برای آنان هورا می‌کشند.

به سطوح آمدن کاستاریکا از توده‌ای که اسیر خوش باوری و عادت‌های خویش هستند در تمامی لحظات فیلم مشاهده می‌شود. شاید انگشت گذاشتن کاستاریکا بر باورهای توده که لنین از آن با عنوان «ایدئولوژی بورژوازی» که پرولتاریا برده‌ی آن است یاد می کند و آنتونیو گرامشی آن را سلطه‌ی عقاید و نظریه‌های بورژوازی می‌نامد خود نظریه‌ای مارکسیستی به نظر برسد اما انتقاد کاستاریکا زمانی چهره می‌گشاید که او با زبانی طنزآلود انتظار بیش از حد مارکس از توده‌ی مردم و کارگران را به هجو می‌کشد.

آنتونیو گرامشی می گوید: «فلسفه‌ی طبقه‌ی حاکم از صافی پیچیده‌سازی‌های عامیانه‌ی بسیاری می‌گذرد و به عنوان عقل سلیم آشکار می شود و این همان فلسفه‌ی توده‌هایی است که اخلاق، رسوم و رفتارهای عادی جامعه را می‌پذیرند.»

پس از اشغال یوگسلاوی توسط متفقین، حزب کمونیست یوگسلاوی به رهبری ژنرال تیتو به مبارزه با آنان پرداخت. در نهایت پارتیزان‌های یوگسلاو با همکاری متحدین آلمان‌ها را از یوگسلاوی بیرون راندند. سرانجام در ۱۹۴۳، در کنفرانس تهران، شاه پیتر دوم، روزولت رییس جمهوری آمریکا، چرچیل نخست وزیر انگلیس و استالین نخست وزیر شوروی، تیتو و پارتیزان‌ها را به رسمیت شناختند.

در فیلم، دو شخصیت اصلی، مارکو و بلاکی از جمله اعضای حزب کمونیست یوگسلاوی به فرماندهی تیتو هستند و یکی از آنان (مارکو) شاید نماد ژنرال تیتو و حکومت ۵۰ ساله ی کمونیسم بر یوگسلاوی باشد.

چهره‌ای که کاستاریکا از انقلابیون یوگسلاو به تصویر می‌کشد افرادی است که تنها به منافع خود می‌اندیشند و در موارد لازم هرگونه خیانت و دروغی را جایز می‌دانند که البته این موضوع بیشتر در مورد شخصیت مارکو صدق می کند و اقدامات این افراد به قاچاق اسلحه و عیش و نوش خلاصه می‌شود و اینکه چگونه قدرت را به دست می‌گیرند برای بیننده ایجاد سوال می‌کند.

جهل نهفته در شخصیت‌های فیلم این ذهنیت را برای بیننده به وجود می‌آورد که گویا آنان روایت کننده‌ی داستان نیستند و گویی سرنوشت زمانه به دست افراد دیگری رقم می‌خورد. شخصیت‌های فیلم بیشتر به عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی شبیهند که در کنفرانسی که توسط متحدین تشکیل شده بر مسند قدرت نشسته‌اند نه به واسطه‌ی قابلیت‌های انقلابی‌شان.

بدون شک کاستاریکا با قرار دادن نکاتی از این قبیل در لایه‌های زیرین اثر خود دیدگاه خود مبنی بر عدم مشروعیت نظام حکومتی یوگسلاوی سابق را ابراز می‌دارد.

در ادامه ی فیلم و در پی پیروزی حزب کمونیست یوگسلاوی به رهبری تیتو، مارکو به نزدیک ترین دوست تیتو تبدیل می‌شود. او عده‌ای از مردم را در زیرزمین خانه‌ای نگهداری می‌کند تا مبادا جنگ به آنان آسیبی وارد سازد و با تمام شدن جنگ و به قدرت رسیدن کمونیست‌ها همچنان رفقای خود را در زیرزمین نگه داشته و از بازگویی حقیقت برای آنان خودداری می‌کند چرا که از اسلحه‌های تولیدی آنها پول خوبی به جیب می‌زند.

استفاده از اِلمان و نماد در به تصویر کشیدن جامعه‌ی یوگسلاوی به همراه نگاهی هجوآلود، زیرزمین را به اثری بی‌بدیل تبدیل کرده است. مارکو نماد قدرت حاکم و زیرزمین نماد کشور یوگسلاوی است. مردمی که اسلحه تولید می‌کنند و در عوض مقداری غذا دریافت می‌کنند نماد نظام تولید و توزیع مارکسیستی هستند. در چنین جامعه‌ای حتی بچه‌ها را «بچه‌ی همه‌ی ما» می‌دانند چرا که مشخص نیست پدر بچه کیست و ماهیت همه چیز اشتراکی است حتی زن و فرزندان.

مهدی دوگوهرانی

بهتر است ابتدا ، خلاصه ی داستان این فیلم را برایتان بگویم :

مارکو)) و ((پیتر)) ، دوستان صمیمی هستند . پیتر معشوقه ای دارد ، به نام ((ناتالی)) که بازیگر تئاتر است . اما ناتالی ، به واسطه ی شر