ببینید وقتی یک اثر از یک نویسنده منتشر می‌شود، بعد خودش را از آن اثر جدا می‌کند و می‌تواند از بیرون به آن نگاه کند

ببینید وقتی یک اثر از یک نویسنده منتشر می‌شود، بعد خودش را از آن اثر جدا می‌کند و می‌تواند از بیرون به آن نگاه کند. این باعث می‌شود بتواند چیزهایی را در اثرش ببیند که پیش از آن نمی‌دید. این بر روی نویسنده تأثیر نمی‌گذارد که بخواهد تجربه‌های متفاوتی داشته باشد؟ یعنی هیچ تغییری بین دو مجموعه‌تان اتفاق نیفتاده؟
چرا، صد در صد تغییر هست. مثلاً من اگر بخواهم روال نوشتن را در نظر بگیرم، این‌ها پیوسته هستند. نمی‌توانم خط‌کشی کنم و بگویم از این داستان به بعد من عوض شدم یا تصمیم گرفتم که عوض شوم. اما خب همیشه کسانی که من را و داستانم را می‌شناسند به این موضوع اذعان دارند که آدمی هستم تجربه‌گرا. هیچ وقت سعی نمی‌کنم یک داستان را تکرار کنم. برای همین مطمئن باشید که اگر یک مجموعه نوشته بشود و خوب هم جواب بدهد، من باز آن را تکرار نمی‌کنم. این چیزی نیست که خودم را اول از همه راضی کند. مثلاً شاید داستان‌های فولکلور؛ داستان‌های بومی - محلی با فضای فولکلور در مجموعه اول زیاد باشند، شاید هم خیلی‌ها آن مجموعه را مجموعه فولکلور می‌دانند، ولی من الان که نگاه می‌کنم می‌بینم که دوست ندارم دوباره آنطور بنویسم. دوست دارم یک فضای دیگر را تجربه کنم.

فکر می‌کنم شاعران و نویسندگان بوشهری کمتر و دیرتر رو به انتشار آثارشان می‌آورند، شما نسبتاً فعال هستید در این زمینه.
بله، آدم‌های بسیار قوی‌ای هستند که متأسفانه هنوز هم آثارشان را منتشر نکرده‌اند.

فکر می‌کنید چه دلیلی دارد؟
یکی از دلایلش دور بودن از مرکز (تهران) است. یکی دیگر شاید برگردد به حس خودکمتر بینی‌ای که در میان مردم بعضی مناطق هست.

به نظر شما این خوب است؟
اگر آدم قوی‌ای باشید خوب نیست، ولی اگر آدم ضعیفی باشید چه بهتر که خودکمتربین‌تر هم باشید. می‌توانیم مثال هم بیاوریم برای کسانی که هنوز هم اثری منتشر نکرده‌اند یا بسیار دیر این کار را انجام داده‌اند.

مثلاً چه کسانی؟
نمونه اش «علی دیّری» است. کسی که شاعر توانایی است. من شاعر نیستم و شاید کارشناس شعر هم نباشم اما هرجا باشم از او دفاع می‌کنم. حتی اگر به عنوان یک مخاطب ساده هم به من نگاه کنید، من کسی هستم که با شعرهای او ارتباط برقرار می‌کنم و می‌بینم که شعرهای دیّری متفاوت است. آدمی هست که شاید در سن خیلی بالا، آن هم به زحمت، حاضر شد کتابش را چاپ کند، حالا به هر دلیلی که نمی‌دانم چرا.

مثال‌هایتان از میان شاعران بود. از میان داستان‌نویسان چطور؟
از میان دوستانم کسانی هستند که داستان‌های خوبی هم دارند، ولی نمی‌دانم تعداد داستان‌هایشان به اندازه یک مجموعه هست یا نه، ولی می‌دانم که خیلی قلم خوبی دارند. حتی بعضی از آن‌ها سال‌ها وقفه بین نوشتنشان افتاده است.