دوده. مرگمون رو بپذیریم؟؟. مرجان بصیری: من با آقای ابوالفتحی موافقم

دوده
مرگمون رو بپذیریم؟؟
مرجان بصیری: من با آقای ابوالفتحی موافقم. هر چیزی که درش اندیشه باشه انگار دیگه مخاطبی نداره. شاید برای تاتر و سینمای مستند هم همین اتفاق بیفته.
احمدابوالفتحي: هشتاد میلیون به سیصد نسخه....
نمیدونم
من چیزی که میبینم ترورِ طبقه‌ی متوسطه
سعید شریفی: شاید شیوه انتقال اندیشه و بیان اندیشه عوض شده. یادمون باشه در تمام دوران‌ها وقتی یه تغییری ایجاد میشه قدما جدیدها رو چیپ و سطحی می‌شمردن... ولی بالاخره دنیای جدید و ابزار جدید و شکل جدید جایگزین شکل قبلی شده. همون‌طور که ما رمانس نمی‌نویسیم و رمان‌های پهلوانی نمی‌نویسیم و ...
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۵ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: ترور هم به معنای وحشت‌آفرینی برای این طبقه و هم به معنای تلاش برای نابود کردنش
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۵ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: بعله... ولی احمد این مسئله جدی‌تر از اینه که فقط بحث ایران توش مطرح باشه
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۵ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: توفیقی هم حاصل شده و به گمانم ترور رخ داده.
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۵ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: در جهان کتاب و مطالعه استثناست
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۶ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: نه. تو هیچ جای دنیا نسبتها اینطوری نیست
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۶ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: از لحاظ اماری ممکنه درصدی بالا و پایین باشه ولی درکل این‌طوریه
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۷ قبل‌ازظهر] معینی میترا: من بانظر سعيد شريفي موافقم
شيوه انتقال و بيان انديشه عوض شده
بايد با رويكردهاي جديد اجتماعي رو در نظر گرفت شايد نياز به تغييرات اساسي در بيان و شكل بيان انديشه باشه
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۷ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: دوستی در نیویورک به ملاقات عمومی پل استر رفته. فکر میکنی چند نفر اومده بودند؟ کمتر از سی نفر
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۸ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: اونجا نیویورکه و طرف هم پل استره... اما سی نفر...
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۸ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: همین ترکیه نمونه خوبیه واسه بحث تیراژ
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۸ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: احمد بحث استثناها رو بذاریم کنار
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۸ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: ترکیه استثناست؟
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۹ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: و الباه اگه بحث ترکیه میکنی تیراژ کتاب رو با فیلم و مپسیقی خود اون مشور، ترکیه، قیاس حنیم و نسبت بگیریم
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۹ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: نه... بعضی نویسنده‌ها استثنان
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۹ قبل‌ازظهر] نظری وهاب: به نظرم يكي از علت هاش اينه كه موقع نوشتن مخاطب رو در نظر نميگيريم. اينكه ما براي كي داريم مي نويسيم. منظورم اينه شرايط و اجتماعي و زماني رو در نظر نميگيريم.
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۳۹ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: ولی میتونیم یه بحث اماری داشته باشیم
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۴۰ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: من زنگ انقراض خودمون رو به صدا درمیارم😜😜
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۴۱ قبل‌ازظهر] ابوالفتحی احمد: وهاب جان مخاطب رو در نظر گرفتن چطوریه؟ این بحث از اول دهه هشتاد هی داره مطرح میشه و همه هم مدعین دارن در نظر میگیرن مخاطب رو. به یه گفتمان مخاطب محوری دامن زده شده که فقط به چیپ شدن سطح کلی آثار انجامیده و مخاطبی هم جلب نشده
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۴۱ قبل‌ازظهر] منصورعليمرادي: منم در آستانه ی انقراضم سعید.دنبال وام مزرعه داری ام!
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۴۲ قبل‌ازظهر] شریفی سعید: منم موافقم که بحث مخاطب به اون شکل کاملا غلطه
[۱۰/۲۴،‏ ۱۲:۴۲ قبل‌ازظهر] بصيري مرجان: آقای نظری مخاطب باید هنرمند را در نظر بگیره😊
وهاب نظري: منظور من شرايط زماني هست كه درش هستيم. من نميگم بياييم چيپ بنويسيم. بايد قبول كنيم توي اين اوضاع مخاطب كمتر حوصله ميكنه يه داستان بيست صفحه اي رو بخونه. البته من نسخه نمي پيچم اما بايد با زمانه پيش رفت
احمدابوالفتحي: خب مگه موج داستانک برای چاره‌ی همین درد راه نیفتاد؟ کو تیراژ اونا؟
وهاب نظري: نه.من با داستانك هم موافق نيستم
داود آتش بیگ: دوستان ببخشيد كه يكهو ميپرم وسط بحث.
هم مشاهدات شخصي هم اماري به من ميگه كه كتاب خوني در غرب همچنان زندست.
تو لندن و در مترو و قطارهاي بين شهري اغلب جوونها مشغول خوندن رماني بودند. در مسكو براي خريدن كتاب موراكامي يك صف پونصد متري شكلي گرفته بود.
دختر خاله و پسر خاله من كه در امريكا بزرگ شدن تنها اعضاي كل فاميل هاي ما هستند (به جز من!) كه هنوز رمان ميخونند.
فكر ميكنم مورد پل استر مثال خوبي نباشه. محبوبيت استر در اروپا و ايران بيشتر از امريكاست.
مهمترين مساله به نظر شخص من اموزش و پرورشه. اين تنها كار موثره كه متاسفانه از عهده ما و مردم خارجه و اون اصلاح ساختاري اموزش در دوران دبستان و ... است. بايد از همون دوران ابتدايي با روشهاي خلاقانه و هوشمندانه اي فوايد كتابخوني رو در ذهن بچه ها نهادينه كرد و اونها رو به خوندن داستان عادت داد
جز اين هم هيچ راهكار موثري وجود نداره
بحثهاي اماري مثل سرانه مطالعه در غرب هم افت كرده به شدت كه با وجود گسترش رسانه هاي متنوع تصويري و مجازي طبيعيه ولي