📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
تصورم این است که به طور کلی ما ایرانیها و باز بویژه هنرمندان ایرانی چندان روحیه کار جمعی نداریم؛ دو نفرمان بشود سه نفر انشعاب می
تصورم این است که به طور کلی ما ایرانیها و باز بویژه هنرمندان ایرانی چندان روحیه کار جمعی نداریم؛ دو نفرمان بشود سه نفر انشعاب میکنیم! مسؤولان هم که بودن صنفی که بخواهد پیگیر حق هنرمند باشد، زمانی برایشان اهمیت دارد که در رزومه جناب مسؤول تأثیر مثبت بگذارد یا دستکم ضرری برای موقعیت شغلیاش نداشته باشد.
*بهتازگی بحثهایی درباره راهاندازی «خانه داستان» مطرح شده است، گمان میکنی این طرح میتواند موفق باشد و به جریان داستاننویسی کمک کند؟
بودن پاتوقی برای داستاننویسان اگر مسؤولان لایقی ادارهاش کنند و بودجه و برنامه ریزی مناسب برای برگزاری نشست داستانخوانی و برپایی اردوها و جشنوارههای نتیجه بخش و... داشته باشد، خیلی هم خوب است. روی این ویژگی لیاقت تأکید دارم تا مبادا کار بیفتد دست کسانی که تنها ویژگیشان تعامل با مسؤولان است.
*امروز پس از 10 جلسهگردانی، از این تجربه راضی هستی و گمان میکنی جلسه شما توانسته جریانساز باشد؟
در این دوازده سال داستاننویسهای زیادی در این جلسات حضور یافته و دانششان را با همدیگر به اشتراک گذاشتهاند یا به دانستهها و تجربهشان افزودهاند. خیلیها کتاب چاپ کردهاند و برخی با ناشران مطرح همکاری کردهاند. جلساتی هم از دل همین انجمن سر برآورده که خود، دیگرانی را پرورش دادهاند. مگر از جلسهای که متکی به علاقه شرکتکننده و گرداننده است و بودجهای از هیچ نهادی نمیگیرد، بیش از این انتظار میرود؟
*و پرسش آخر اینکه برنامهای برای چاپ کتاب نداری، کم کم بدون کتاب بودن، دارد به یکی از ویژگیهایت بدل میشود؟
مجموعهای از داستانکهایم را یکی از ناشران پایتخت در دست چاپ دارد. داستانهای کوتاه بسیاری هم نوشتهام که اگر خدا بخواهد با فراهم شدن شرایط مناسب نشر، برای چاپ گزیدهای از آنها اقدام خواهم کرد.