✅یکی از آخرین مصاحبه‌های انجام شده با مرحوم دکتر قانعی راد:.. ⚡️ خانه روحانیت فرهنگ است نه سیاست

✅یکی از آخرین مصاحبه های انجام شده با مرحوم دکتر قانعی راد:

⚡️نمی دانم پشت سر این نهضت پرورش طلبه چه مساله ای وجود دارد
⚡️ خانه روحانیت فرهنگ است نه سیاست
⚡️ روحانیت در قدرت و روحانیت بیرون از قدرت پروژه فکری مشخصی برای انسجام اجتماعی ندارند

✔️محمدامین قانعی راد عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در گفتگو با شفقنا🔻

🔹در مناطق مختلف، حوزه علمیه تأسیس می شود و بچه های نسبتاً نوجوان را در این حوزه ها به عنوان طلبه به کار می گیرند که نمی دانم پشت سر این نهضت پرورش طلبه چه مساله ای وجود دارد؛ من در سفری که به یکی از روستاها داشتم دیدم که حوزه علمیه ای تأسیس کردند، این حوزه علمیه یک ساختمان چند طبقه بود، حیات و منابع مالی داشت، طلبه جذب می کرد و یک نوع آموزش خاصی داشتند که لبه سیاسی این آموزش قوی بود و در کنار آن آموزش بسیجی هم طی می کردند گویا سیستم در حال ساخت نیرو برای خود است؛ در کنار آن مدرسه هم تشکیل می شود که چندین مدرس در این مدارس مشغول تدریس می شوند و حقوق دریافت می کنند و یک اقتصاد طلبگی شکل پیدا می کند که این اقتصاد طلبگی با اقتصاد طلبگی که به صورت خودجوش و مردمی در ۵۰ تا ۷۰ سال پیش وجود داشت، متفاوت است. در حقیقت این منابع مالی است که هدایت می شود و برنامه ریزی صورت می گیرد و مبتنی بر یکسری اهداف است که بخشی از آن اهداف، اهداف سیستم است نه اهداف فرهنگ. یعنی سیستم برای افزایش ایمنی خود، برای ساخت نیروی انسانی مورد نیاز خود نیروهایی را پرورش می دهد تا آنها در آینده به پیشبرد اهداف سیستم کمک کنند.

🔹تحول دیگر اینکه فعالیت دینی با فعالیت های اقتصادی ارتباط پیدا کرده است. قبلا حوزه و مدرسه در کنار بازار تشکیل می شد و بین مدرسه و بازار یک ارتباط پولی وجود داشت، بازاری ها خمس، زکات و سهم امام را می دادند و شخصیت مذهبی که در مدرسه دینی بودند، از این پول ها برای طلبه ها استفاده می کردند و هزینه طلبه ها، مدرسین و خرج مدرسه را می دادند، در این مدارس پول غلبه نداشت و حرف اصلی را نمی زد بلکه درس و طلبه بودن بود که در مدرسه جریان پیدا می کرد و در عین حال مخارجی هم بود که باید از طریق بازار تأمین می شد. در حال حاضر در بسیاری از موارد دیدیم که یکسری مجتمع های دینی – تجاری ایجاد شده است، مجتمع های دینی – تجاری جایی است که یک مسجد ساختند و دور تا دور آن واحد های تجاری است و این واحدهای تجاری هم در اختیار مسجد هستند و با نرخ های بسیار بالا اجاره داده می شوند و در آن لوکس ترین کالاها از پیتزا گرفته تا محصولات آرایشی و بهداشتی و محصولات سامسونگ و پاناسونیک به فروش می رسد و مدرسه و مسجد یک نقش اقتصادی پر رنگی در این مجموعه دارد.

🔹دیگر کسی نیست که به او پول دهد در حالی که در نظام قبلی بازار به مدرسه پول می داد، اما در حال حاضر نمونه هایی می بینیم که مدرسه از مردم پول می گیرد و گاهی هم به زور و تهدید نرخ را تغییر و افزایش می دهد و جابه جا می کند به بیان دیگر کاسب شده است، این در حالی است که در گذشته نقش کاسب را ایفا نمی کرد و کسی بود که با احترام دست او را می بوسیدند و به او پول می دادند، اما اکنون در این نمونه ها باید در یک چانه زنی پول ها را بگیرد و خرج کند؛ در این میان ممکن است که فضای درسی هم فراهم شده باشد. به نظرم این مساله تجاری شدن فعالیت های دینی را به همراه می آورد یعنی در این موقعیت مسجد یک سرمایه گذار، کار آفرین و هدایت کننده منابع مالی است و هدف او کسب سود بیشتر است یعنی یک بنگاه اقتصادی است منتها در این بنگاه اقتصادی فعالیت های دیگری هم صورت می گیرد.

🔹نداشتن یک پروژه فکری مشخص نه در بین روحانیتِ در قدرت بلکه حتی در بین بسیاری روحانیت منتقد را هم شاهد هستیم، آنان یک پروژه فکری مشخصی ندارند که بتوانند سامان اجتماعی ما را از حیث اخلاقی و مناسبات اجتماعی مردم با یکدیگر بهبود ببخشند. در حال حاضر مناسبات اجتماعی فقیر شده، زندگی اجتماعی؛ مادی شده، آدم ها از یکدیگر در حال فاصله گرفتن هستند، اخلاق در مناسبات اجتماعی در حال فراموشی است، ولی کجا هستند گروه های روحانی که برای تغییر این مسایل در جامعه دارای پروژه های فکری باشند؟ در حال حاضر برخی از گروه های روحانیون در مواردی منسجم شدند و یک شبه گروه سیاسی تشکیل دادند که در عرصه سیاست حرف بزنند، روحانیت مثل اینکه خانه اصلی خود را فراموش کرده، خانه اصلی او فرهنگ است نه سیاست.

نقل از کانال نامه های حوزوی

#سید_محمد_امین_قانعی_راد

@religionandsociety
کانال دین و جامعه مرجع محتوای تخصصی مطالعات اجتماعی دین