پدیده آخوند‌کشی را جدی بگیریم.. ️منتظر بلوچی؛ دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان..۱

🔻پدیده آخوند‌کشی را جدی بگیریم🔻

✍️منتظر بلوچی ؛ دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی اديان

🔹1. فضای سیاست زده جامعه و مدیران آن متاسفانه یک خلط و آشفتگی عظیمی را در همه ابعاد بوجود آورده است. ریشه این خلط همه جانبه و گسترده کجاست؟ شکی نیست که انقلاب 57 نظم اجتماعی سابق را با تمام حسن و قبحهای آن بهم ریخت که البته با حظور و خواست توده عظیم مردم بوقوع پیوست. اما انقلاب پدیده‌ای گذرا است و باید زمینه یک نظم نوینی را پی‌ریزی کند. اشتباه از آنجا آغاز گردید که حقیقت انقلاب نه در نظم غایی آن بلکه در آشوبهای خودش تفسیر شد. اجرای عدالت که مهمترین فضیلت دینی و انسانی است جای خود را به حفظ قدرت واگذار کرد. انقلابی‌گری مجالی برای عدالت که همان نظم طبیعی و الهی است نمی‌گذارد و این همه در تفسیری از گفتمان جهانی مهدویت و وظایف برخواسته از آن انجام گردید.

🔸2. انتخاب تعهد در مقابل تخصص در دوران اول انقلاب، بدلیل انقلابی‌گری ماندگار شد. اما در گذر زمان تعهد جای خود را به پوسته‌های قشری ظاهری داد. حضور هر کسی با هر تخصص و دانشی در هر پستی بشرط تایید تعهد خاص امکان‌پذیر شد. مدیران در طول چهل سال از پستی به پستی و خانواده‌های آنها به کشورهای دیگری مهاجرت می‌کردند. نظم و عدالت اجتماعی به فراموشی رفته و وضع اقتصادی و فرهنگی مردم شد آنچه شد.

🔹3. به تبع ساختار سیاسی نظام که رهبری کلی آن بدست دستگاه روحانیت است این تصور غلط ایجاد شد که رهبری کل جامعه در همه ابعاد آن باید توسط آخوندها صورت گیرد. نامی که قبل از انقلاب به آن افتخار می‌کردند و اکنون بدلیل تغییر ماهوی آنها از آن پرهیز می‌کنند. آخوندی که با مطالعه چند کتاب صرف و نحو قدیم عربی و اصول و فقه وارد جامعه می‌شود و از اتفاق از کم‌مطالعه‌ترین قشر فرهیختگان جامعه است مدعی دانش همه علوم بشری همزمان است. از جزئی‌ترین مسائل تئوری و عملی سکسولوژی، بیولوژی، تئولوژی، پداگوژی، میکروبیولوژی و ... گرفته تا علوم سیاست داخلی و روابط خارجی و تولید و تجارت و فوتبال و کاراته و ورزش بانوان و مسائل هسته‌ای و نفت و پتروشیمی و معادن و ... همه چیز و همه چیز. آخوندها در همه تریبونهای صدا و سیما، رسانه‌ها، شهرداریها، هیئت مدیره‌ها و ... حضور جدی دارند. آخوندها و آقازاده‌های آنها تمامی دستگاههای اجرائی و تقنینی و قضا را در اختیار دارند.

🔸4. جامعه اکنون در رنج فقر و بیکاری قرار گرفته است و روزنه‌ امیدی هم در مقابل مردم گشوده نیست. باید انصاف داد چگونه می‌توان نقش آخوند را در مصائب وضعیت فعلی جامعه کم‌رنگ نشان داد. باید توجه کرد که کنشگران اجتماعی ابتدا آخوندکشی را در فکر و جان خود اجرا می‌کنند. با واقع‌نگری می‌توان فراگیری این پدیده را در جامعه و حتی در خانواده‌ها و خود دستگاههای آخوندی مشاهده کرد و متاسفانه این نگاه توسط برخی بی‌خردان جان به لب رسیده به خشونت عملی می‌کشد. کسانی که مدعی هستند افرادی که حقایق جامعه را هشدار می‌دهند در خون بناحق ریخته این آخوند مرحوم شریک هستند در اشتباهند. باید حقایق اجتماعی بیان شوند و هر چه سریعتر درپی اصلاح ناهنجاریها باشیم. آخوند باید خود را از جایگاههای بناحق غصب کرده خود خارج کند و به جایگاه اصلی خود که محفل گرم معنویت اجتماعی است برگردد. با شرکت در کمک‌رسانی به سیل‌زده‌ها با لباس آخوندی و پخش عکس و فیلم در رسانه‌ها پدیده نفرت از آخوندها در جامعه کم نمی‌شود. مردم آگاهند و فریب تلاش برای حفظ موقعیت را نمی‌خورند. آخوند باید واقعا برای رضای خدا و بدون تابلوی لباس آخوندی به کمک مردم در همه عرصه‌ها بشتابد. کاری که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

1398/2/8

https://t.me/religionandsociety