گفت‌وگوی دو فیلسوف معاصر، نایجل واربرتن و پیتر سینگر درباره حیوانات.. مترجم: روح الله محمودی

گفت‌وگوی دو فیلسوف معاصر، نايجل واربرتن و پيتر سينگر درباره حیوانات

مترجم: روح الله محمودي
قسمت چهارم : اخلاقی زیستن یعنی چه ؟

منبع :تارنمای دین آن لاین
@sahatzist
ن.و: چيزي كه من در حرف‌هاي شما به آن علاقه دارم اين است كه آنها بسيار مستدل اند. هر قطعه‌ با قطعات ديگر سازواري دارد. شما به دنبال برهاني مي‌گرديد كه تمايزهايي را ايجاد كند. اما اين تمايزها صرفا بر احساساتتان در رابطه با كشتن حيوانات يا رنج‌رساني به آنها بنا نشده‌اند، بلكه بنيانشان بر نتايج و پيامدهاي عقلاني اي است كه مي‌توان از اين احساسات بيرون كشيد. بسياري از گياهخواراني كه من ديده‌ام خوردن گوشت حيوانات، يا آزار رساندن به آنها، را بسيار دشمن مي‌دارند، اما شايد نتوانند اين كارشان را با استفاده از اصول عقلاني توجيه كنند. پس آيا مي‌توان گفت كه شايد آنها از منظر اخلاقي [به معنای فلسفه اخلاق ] گياه‌خوار نباشند؟
پ.س: شايد برخي‌شان از منظر زيباشناسانه گياه‌خوار باشند: يعني كشتن حيوانات در نظرشان كاري به غايت ناپسند است. و من موافقم كه چيزي در اين كار است كه من را يقينا دچار انزجار مي‌كند. حتي اگر من خودم را به با كمك استدلال عقلاني متقاعد كرده باشم كه، صرفا در برخي شرايط خاص، شليك به حيواني - مثلا گوزن - كاري پذيرفتني است، باز هم من رغبتي به تماشاي اين صحنه ندارم كه حيواني زيبا ناگهان بر زمين بيفتد و بميرد و به نعشي مرده بدل شود و سر از كارخانه‌هاي بسته‌بندي گوشت در آورد. اما من اينجا در مقام فيلسوف اخلاق صحبت مي‌كنم، پس بايد بدانم كه آيا اين صرفا حالت انزجاري است كه ما شايد نسبت به بقيه‌ي پديده‌ها نيز داشته باشيم - پديده‌هايي كه كاملا قابل دفاع يا موجه‌ اند - يا اينكه دليل اخلاقي محكمي در نهي آن وجود دارد.
@sahatzist
ن.و: يعني شما فكر مي‌كنيد همه‌ ما بايد گياه‌خواري پيشه كنيم؟
پ.س: جواب مي‌دهم تقريبا همه. البته اگر كسي باشد كه زندگي‌اش بدوي و سنتي باشد؛ خواه اسكيمويي باشد كه براي زنده ماندن ناچار است ماهي‌ها را شكار كند، خواه از بوميان استراليا باشد كه هنوز به شيوه سنتي روزگار مي‌گذارند و اين سبك زندگي مستلزم آن است كه هر از گاه حيواني را بكشد، من به او نمي‌گويم كه بايد اين نوع زندگي را رها كني و به شهر بيايي، و آنجا مي‌تواني پول به دست بياوري و غذاي خود را از سوپرماركت‌ها تهيه كني. وضعيت آنها با ما فرق مي‌كند.
@sahatzist
ن.و: پس به يك معنا، آنهايي كه گياهخوار نيستند به درجاتي غيراخلاقي‌اند. اما چگونه مي‌شود كه خوردن گوشت غير اخلاقي باشد؟
پ.س: در مقايسه با چه؟ بله، در حالت متعارف چنين كاري اخلاقا خطاست. البته ما كجا و كمال اخلاقي كجا. من بر آن نيستم كه هر چه مي‌كنم بي‌عيب‌ونقص است. اما فكر مي‌كنم بخشي از زندگي اخلاقي اين است كه حواست به پيامدهاي اعمالت باشد. از جمله اينكه بايد حواست به حيواناتي باشد كه كنش‌هاي تو زندگي آنها را تحت تاثير قرار مي‌دهد. بر اين اساس مي توان گفت كه بسياري كسان در كشورهاي توسعه‌يافته زندگي‌شان اخلاقا پسنديده‌تر مي‌بود اگر گياه‌خواري پيشه مي‌كردند. زيرا آنها دستشان در انتخاب غذاهاي مغذي كاملا باز است و به سادگي مي‌توانند نيازهاي غذايي خود را، بدون خوردن گوشت، برآورده سازند.
@sahatzist
ن.و: به نظر من اين تلقي‌اي بسيار كلاسيك از فلسفه است؛ يعني اينكه به جاي صرفا فلسفي انديشيدن، تلاش كني تا فلسفي زندگي كني.
پ.س:‌ بي‌گمان. اگر من فكر مي‌كردم فلسفه‌ اخلاق صرفا يك بازي نظري است آن را تا حالا ادامه نمي‌دادم. وقتي نوجوان بودم به شطرنج علاقه داشتم، و زمان زيادي را صرف دست و پنجه نرم كردن با معماهاي شطرنج مي‌كردم؛ مسائلي از قبيل “سفيد آغاز مي‌كند و ظرف دو حركت مات مي‌كند.” جالب بود و ذهن آدم را به تحرك وا مي‌داشت، اما من دوست نداشتم تمام عمرم را به اين كار بگذارم. چيزهايي هستند كه اهميت بيشتري دارند. و گاه من با خود مي‌انديشم كساني كه به فلسفه مي‌پردازند تقريبا آن را تا حد حل معماهاي شطرنج پايين مي‌آورند.
#پیتر_سینگر
#نایجل_واربرتن
#گیاهخواری
@sahatzist
چیستی هنر یکی از آثار معروف واربرتون در ایران است که توسط نشر نی به چاپ رسیده ا