‌🔵نا مزه.. ✍🏻محمد زینالی اناری

‌🔵نا مزّه

✍🏻محمد زینالی اُناری

📍امروزه در ایران شکلات، شیرینی و … اغلب با یک دال مرکزی از معنا یا مزه ی شناخته شده مواجه هستند، کاکائو و احتمالاً قهوه. سرمایه داری کاکائو و قهوه، در سرتاسر جهان، نوعی یک شکلی در فرم و مدل شکلات ها ایجاد کرده و به تدریج بر شکلات هایی مانند گز، سوهان، ریس و … که در ایران تولید می شوند، برتری می یابند. اگرچه شکلات های محلی نیز تلاش وافری در گسترش خدمات خود دارند، اما آن چه که در سرتاسر فروشگاه های کشور دیده می شود، نشانه های بصری زیادی است که با عناصری چون کاکائو، قهوه، شکر و … به جای می ماند.

یک دستی و همگونی که در اکثر شکلات ها، بیسکویت ها، شیرینی ها و حتی بستنی ها وجود داشته و دهان های جویای طعم و اسانس را به طعم و مزه ی خود وابسته کرده، شبیه چیزی است که جورج ریتزر آن را به تهی شدن می نامد. وی در کتاب خود در این باره می نویسد: « جهانی شدن هیچ مانند مک دونالدی شدن، دلالت بر همگونی فزاینده ای دارد به طوری که ملت های بیشتر و بیشتری در اکناف جهان دارای شمار فزاینده ای از اشکال گوناگون هیچ می شوند. قرابتی انتخابی میان جهانی شدن و هیچ وجود دارد که یکی علت دیگری نیست، ولی تغییرات آن ها به دنبال هم بوده است ».

او مراکز فروش هم شکل، کارت های اعتباری و خدمات بازاریابی تلفنی و … را اشکالی از تهی شدگی جهانی می داند که به سرعت در جهان حاضر در حال تکثیر می باشند و و با گسترش آن ها، اشکال محلی که دارای محتوا و تمایز هستند، به تدریج به حاشیه رفته و جوامع محلی سراسر از اشکال تهی و به وجود آمدن نامکان، ناچیز، نامردم و ناخدمات می شوند.

یکی دیگر از این قبیل موضوعات، هیچ شدنی است که در طعم ها و مزه ها رخ داده و آن شکل گرفتن ناچیزهایی تحت عنوان طعم های یک دست و تهی شونده که می توان آن را با نا-مزّه عنوان کرد. نا-مزه، ناشی از جهان شدن کالاهای خوردنی و سرمایه داری کاکائو، قهوه، کوکا و … می باشد.

ریتزر می نویسد که « منظور من از هیچ، اشکال عمدتا تهی است؛ اشکالی که عمدتاً از محتوایی متمایز تهی هستند. برعکس، چیز را اشکال عمدتا پر تعریف می کنم، اشکالی که از محتوایی متمایز سرشارند. بنابر این صادر کردن اشکال تهی در سرتاسر کره از صادر کردن اشکال پربار از محتوا آسان تر است ».

جهانی شدن، امر محلی را به کالاهایی یک دست تبدیل کرده و رایحه های طبیعی و مزه هایی که می توانستند در بازارها به صورت صنعتی تولید و به فروش برسند، به حاشیه برده است. اگرچه عطاری ها در تولید سنتی و بدون بسته بندی سعی در زنده کردن سرمایه داری محلی خود هستند، اما آن چه که بیشتر عیان می شود، ویترین های سوپرمارکتی است که فروش عمومی نا-مزّه ها را پیشه ی خود قرار داده است.

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology