یکی نیست بهشان بگوید پدر جان تمام شد!

#یادداشت
✍ پویا ایمانی


🔶برایم مضحک است که بعضی جوان های مشتاق فلسفه در ایران (که البته سخت مایلند خود را "لیبرال" بنامند - لابد از در ضدیت با تفکر چپ) وقت شان را با اراجیف مبتذل و نخ نمای "فلسفه ی تحلیلی" یا "فلسفه ی تحلیل زبان" تلف می کنند. یکی نیست بهشان بگوید پدر جان تمام شد! "فلسفه ی تحلیل زبان" مرد، رفت پی کارش. ناقوس مرگ اش از قضا در همان خاکی به صدا در آمد که از آن تغذیه می کرد. در خاک انگلستان، و در دانشگاه محافظه کار کمبریج. با "پژوهش های فلسفی" ویتگنشتاین و "چطور با واژه ها کار انجام دهیم" آستین فلسفه ی تحلیلی پوست انداخت و وارد فاز تازه ای شد. فازی که دیگر فقط یک قدم با مرگ یا، به تعبیر دقیقتر، "انحلال" فاصله داشت. بماند که بذرهای نوعی نگاه آلترناتیو در بند بند همان "تراکتاتوس" ویتگنشتاین هم پیدا بود. سرنخ تفکرات آستین در باب تحلیل زبانی به جان سرل که رسید دیگر قضیه لوث شده بود. حضرات ماقبل تاریخ در دپارتمان های بی مصرف شان مشغول تحلیل گزاره ها و منطق بازی های لوس ارسطویی-گودلی بودند که جدل مشهور دریدا و سرل بر سر "کنش زبانی" و تقابل performative/constative همچون توفانی از راه رسید و نتیجه را هم که همه می دانند: سرل را باد برد!(علاقه مندان می توانند به کتاب فوق العاده ی Limited Inc و مقاله ی درخشان "شرکت الفبا با مسئولیت محدود" در همین کتاب مراجعه کنند. هرچند نقد بی سروته و گاه بی ادبانه ی سرل،به خواست خودش، در کتاب گنجانده نشده!) جالب اینجاست که در خود انگلیس و آمریکا هم این گرایش را به گور سپرده اند (و منظور از "گور" هم پیداست: سنت گراترین، قدیمی ترین و محافظه کارترین دپارتمان های فلسفه) و یکسر به فلسفه ی تروتازه و قدرتمند اروپایی روی آورده اند. نقدهای کوبنده ی دریدا بر پیکر بی جان تفکر تحلیل زبانی آنگلو-آمریکن تازه یک نمونه است. و گرنه این قصه سر دراز دارد. از نقدهای ساختارگراها و روانکاوی لاکانی تا هرمنوتیک مدرن ریکور و بحث جذاب اش در اولویت و تعیین کنندگی گفتمان نسبت به "گزاره" و البته "شیزوآنالیز" دلوز و گاتاری. خانم ها و آقایان! اهل فلسفه ی متجدد و فرهیخته ی انگلستان و آمریکا فلسفه ی قاره ای می خوانند. چیزی به اسم "فلسفه ی تحلیلی" دیگر جز در ذهن مشتی فسیل عقب مانده ی الکن وجود ندارد. قویترین دپارتمان های فلسفه در انگلیس و آمریکا آنهایی هستند که پدیدارشناسی و هرمنوتیک و نظریه ی انتقادی و روانکاوی و ادبیات تطبیقی و شالوده شکنی درس می دهند. شما را محض رضای هر گوساله ی سامری ای که می پرستید تمام کنید این نکته سنج های لوس ابلهانه در معنای فلان گزاره و تقدیس روستایی منطق انتزاعی و غیر تاریخی را.

@Kajhnegaristan