داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ زباننفهمِ روسزبان: پنجم مترجم روسی و دکتر محرمند. زهرا فرنیا | بی قانون
✅ زباننفهمِ روسزبان: پنجم مترجم روسی و دکتر محرمند
زهرا فرنیا | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
«در قسمتهای قبل گفتم از نظر خودم خوشبختانه اما از نظر اطرافیانم متاسفانه، در رشته زبان روسی دانشگاه تهران قبول شدم».
جا دارد تا هیچی نشده، صداقت بهخرج بدهم، دو روز دیگر نگویید همه حرفهایش الکیاست. در قسمت قبل گفتم مشکل من با فامیل تمامی ندارد اما مشکل من از یک جایی به بعد با فامیل حل شد. از همین چندوقت پیش که اول فکر میکردم به رفتار زشتشان فکر کرده و متحول شدهاند. اما قطعا هیچکس به رفتار زشتش فکر نمیکند، مگر اینکه رفتار زشتش جلوی کراشش باشد. وقتی یک دفعه رفتارشان با من خوب میشود، فقط یک معنی دارد. اینکه جدیدا کوفتی روسی خریدهاند یا دستشان رسیده، هرچه زور زدند حتی کلیات قضیه دستشان نیامده، این شده که فکر کردند میتوانند مزاحم من شوند.
اولش با یک پک شوینده شروع شد که نمیدانستند کدامش نرم کننده است، کدامش شامپو. وقتی ترجمه کردم، فهمیدم هرسهتایش فوم کف وان است که از هتلشان در گرجستان برداشتند. اصلا زیر بار نرفتند. بعد که ابعادش را دیدم و قدر یک انگشت بود، قضیه کاملا مشخص شد و شروع کردند به توجیه کردن. من نمیفهمم چرا از اولش نگفتند از هتل برداشتهاند؟ کی قرار است تابوی برداشتن شامپو، صابون،مسواک، خمیردندان، دمپایی، گوش پاککن، کبریت، جاسیگاری، باطری کنترل و اینجور چیزها از هتل، شکسته شود؟ من که پدر و مادرم مهندسند، در دانشگاه تهران درس میخوانم و به سه زبان مسلطم، با این پرستیژم، سه سال است که بهخاطر مسواکهایی که از هتل برداشتم، مسواک نخریدم. راحت باشید.
بار دوم ژورنال طراحی لباس عمهام بود که صادقانه فقط یک «ابتدا» و «سپس» و «پالتوی ما آمادهاست» از کلماتش فهمیدم. شما دکتری روسی هم داشتهباشید، سجاف یقه و حلقه آستین را نمیدانید به روسی چه میشود، حالا پلیسه را از روی عکسش تشخیص دادم اما واقعا چرا ژورنال روسی؟ خوش لباستر از روسها پیدا نکردید؟
دفعه بعد یک مدل پنیر برایم آوردند که فقط یک تاریخ رویش خوردهبود. میخواستند بدانند این تاریخ انقضايش است یا تولید. قسمتی که به طور اختصار نوشتهبود، پاک شده بود. مجبور شدم بالاترش را بخوانم. نوشته بود «پنیر پرچرب، مخصوص از بین بردن تلخی دهان» که البته اصرار داشتند برای نون و پنیر و سبزی صبحهای مدرسه بچهها خریدهاند. حالا من به شکل رندوم گفتم تاریخ تولید بوده، هروقت بچهها مسموم شدند میفهمیم درست حدس زدم یا نه!
در زمینههای پزشکی هم با روسیه همکاریهایی داشتیم و این کار من را سختتر میکند. مثلا چند روز پیش یک زوج جوان پیشم آمدند و باخجالت، دارویشان را دستم دادند. اول شک داشتند که به من نشانش بدهند یا نه، ولی بهنظر مترجم روسی برایشان محرم آمد و مشکلشان را گفتند. اگر منتظر یک قسمت جذاب واقعی هستید، باید بگویم من امین مردم هستم، بااینکه مثل پزشکان و وکلا و اینها قسم خاصی نخوردم اما نمیگویم!
از نظر برخی دیگر هم زبانهای خارجی کلا چندتا هستند. هرچه که جزو این چند زبان نباشد، میافتد دست من برای ترجمه. انگلیسی و عربی را که از شکلش تشخیص میدهند روسی نیست و نمیخواهند ترجمه کنم. جز اینها و به لطف جومونگ و سریالهای کرهای و اجناس چینی، زبانهای آسیای شرقی، بقیه را میدهند ترجمه کنم. آلمانی، اسپانیایی، فرانسوی و... اینها اصلا برایشان معنا ندارد. پس در آن دانشگاه به ما چه چیزی یاد میدهند واقعا؟
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon