⁠ماجرای ایمیل‌های کریس اسمیت. --------------

⁠ماجرای ایمیل‌های کریس اسمیت. --------------

ماجرای ایمیل‌های کریس اسمیت
--------------
قسمت اول


⁣کریس اسمیت Chris Smith یک کارآفرین در سیلیکون ولی بود که پس از فروش شرکتش، به قیمت یک میلیون دلار، یه ایمیل به خانواده‌ش زد و گفت آقا ما رفتیم دور دنیا بچرخیم. اینم عکس دوست دخترمه که از مدلهای پلی بوی هم هست.

⁣کریس از حرفه‌ای‌های اسکی روی آب بود. عاشق تکنولوژی هم بود و همیشه دوست داشت یه شرکتی بسازه، بزرگش کنه و بفروشتش؛ بعدش بره دنبال عشق و حال دور دنیا. یه خلق تئوری توطئه هم داشت که میگفت آمریکا با این قرصاشون دارن مارو مسموم میکنن. سیاست کثیفه و فلان. و هی میگفت من از اینجا میرم.

⁣آدم با انگیزه و جاه طلبی بود و همیشه دنبال فکرای بزرگ میرفت. میخواست خیلی سریع پولدار بشه و البته به سختی هم کار میکرد. سال ۲۰۰۴ میاد یه سایتی راه میندازه به آدرس http://Localprofit.com. یه موتور جستجو برای فروش عمده کالا، که مردم رو وصل میکرد به انبارها. ایده‌ش گرفت.

⁣و دو سال بعد ماهی ۷۲ هزار دلار درآمد داشت. از اونجایی که به اسکیت هم علاقه داشت یه سایت زد به اسم Swellster که البته دیده نشد و فقط عشقی این رو راه انداخت. در جستجو برای پیدا کردن یه ایده‌ی ناب، نقل مکان کرد به کالیفرنیا و سیلیکون ولی و سعی داشت در حوزه تبلیغات کاری انجام بده.

⁣اونجا با مردی به اسم shin آشنا شد که اونم مثل خودش جاه طلب و پر از ایده بود. این دو تا با هم مچ شدن و سعی میکردن ایده‌ای رو لانچ کنن که سریع پولدارشون کنه. سال ۲۰۰۹ شرکتی زدن به اسم 800Xchange که کارش فروش دیتا بود

⁣کار این شرکت فروش lead generation به شرکت‌ها بود که در حوزه بازاریابی مرسومه. یعنی یه شرکتی میاد میگه من کارم پوشاکه، روی چه حوزه‌ای فعالیت کنم بهتره؟ اینا میان میگن طبق آمار ما اینا رو بفروش و برای فروش این دیتا از کمپانی‌ها پول میگیرن.

⁣این کارشون گرفت و همون ۵ ماه اول حدود ۸۰۰ هزار دلار درآمد داشتن که ۸۰ درصدش سود خالص بود. سال دوم حدود دو سه میلیون شد سودشون و سال سوم تا ۸ میلیون هم پیش رفتن. شین هم بخاطر این موفقیت‌ها تو لاس وگاس پارتی میگرفت. ویلا اجاره میکردن، زن میاوردن و حسابی شلوغ میکردن.

⁣شین معمولا از هر طیفی آدم زیاد می‌شناخت؛ از خلافکار گرفته تا آدم‌های کله گنده سیلیکون ولی. خیلی زور میزد شرکت رو بزرگ نشون بده و با مهمونی‌هایی که میگرفت سعی میکرد این رو تو بوق و کرنا کنه که ما کول هستیم. اما سال ۲۰۱۰ کریس گفت آقا من دیگه کار نمی‌کنم، سهممو میفروشم و میرم بیرون.

⁣در ایمیلی که به برادرش زد گفت من سهمم رو به یک میلیون دلار فروختم. دیگه حوصله شلوغی کار رو ندارم و میخوام برم دور دنیا. ایمیل زد به برادرش پاول که من رفتم آمریکای جنوبی با دوست دخترم. یه قایق (yacht) کرایه کردیم و رفتیم سمت پرو و شیلی. عکس‌های مناطقی هم که میرفتن رو میفرستاد.

⁣ایمیل میزد که این اطراف حدود ۲۵ تا جزیره بکر داره داریم میریم اونورا. جاتون خالی. شاید هرگز برنگردم آمریکا - بعد آخر نامه می‌نوشت شوخی کردم. ولی پنج هفته بعد در ایمیلی که به پدر مادرش زده بود نوشته بود حالم خوش نیست، دارو میخورم. بوی خودکشی میومد از لحنش.

⁣اما برادرش اخلاق کریس رو می‌شناخت؛ می‌گفت دمدمی مزاجه از این حرفا زیاد میزنه. چیزیش نمیشه. حدود دو ماه بعد ایمیل بهتری دریافت کردن که گفت الان هندوستانه. تو این مسیر جدید میخوام به ترکیه، قبرس، مصر و مراکش هم برم. گفت یه آدم رو تو مصر پیدا کرده قراره بریم دریا نوردی.

⁣چند ماه بعد ایمیل زد که من رسیدم کنگو و یه چیزی پیدا کردم شبیه الماس. با خودم آوردمش. از این ایمیلا زیاد میزد. سفرش حدود یکسال طول کشید. به برادرش گفت برمیگردم کاستاریکا بیا اونجا منو ببین و ازین حرفا.

⁣پس از ایمیل کنگو، کریس دیگه ایمیل نزد. یک هفته شد. دو هفته شد. سه هفته. جواب ایمیل نمیداد و هیچ خبری ازش نشد. کم کم خانواده نگران شدن. پلیس رو در جریان گذاشتن. پلیس اطلاعاتش رو گرفت و گفتن بررسی میکنن.

⁣پلیس پس از چند روز بررسی اطلاعات، دادن شماره پاسپورت به دفاتر هواپیمایی و مواردی از این دست، برگشت پیش خانواده‌ی کریس و خبر عجیب و ترسناکی بهشون داد. پلیس گفت کریس اصلا از کشور خارج نشده! هیچ کجا شماره پاسپورتش ثبت نشده و اصلا کشور رو ترک نکرده!

⁣یعنی چی کشور رو ترک نکرده؟ پس این ایمیلا چیه؟ پلیس سعی کرد در ناحیه‌ای که دفتر کاری کریس تو سیلیکون ولی بود اطلاعات بگیره. رفتن از شریکش شین پرسیدن که خبری نداری. گفت آها، شاید با پاسپورت دیگه‌ای رفته خارج. چون میدونم یه مدت دنبال خرید یه پاسپورت جعلی بود

------
@friedrish