کانال فلسفی «تکانه» https://t.me/joinchat/AAAAAENEy7OlJWZFgWOtiA کانال فلسفی «تکانه» ۲۱:۲۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ «خواستاران سر بریدهی ایران».. هنگامی که فرمان بن سلمان را خواندم، به یاد فیلم سام پکین پا افتادم:. «سر آلفردو گارسیا را برایم بیاورید». فرمان محمد بن داعش (سلمان):. «سر این سگ (جمال خاشقجی) را برایم بیاورید». نمی توان باور کرد که یاران ایرانی ترامپ،. هم هنگام یاران محمدبن سلمان نباشند. این هم پیاله گان، خون میخواهند و. این خون را از تن دریده و. سر بریدهی ایران است که میخواهند. ... کانال فلسفی «تکانه» ۲۱:۱۵ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ نه خواست و کامه، نه سر و نه دل،.. تنها و تنها این تازیانهی بخت و بهره است که بر توسن زندگانی فرود میآید.. تو و من، ما، بر گردونه نشستگانیم نه در. روشن راه پیش که در تیره گذر بازگشت …. کانال فلسفی «تکانه» …. کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ و به میان شهرها و نیز به میان بخشهای. همیستار هرکدامین از این شهرها، همان فریب و نیرنگ و جنگ و جنگ داخلی فرمانروا بود. آنان نیز مانند ما، بر بنیان استوره هایشان و آیین هایشان،. تاریخ خود را ساختند. قهرمان بزرگ یونان، آشیل،. آرزوی شکست و مرگ همراهان خود. و جنگاوران یونانی را داشت و. پیروزی دشمن را آرزو میکرد. و رستم، قهرمان شاهنامه،. در سراسر زندگانی بلند و بلندای خود،. ... کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ولی این باختر است که آزادی و آزادگی را. ارج نمینهد و گرامی اش نمیدارد باختر دموکراسی را میشناسد و میستاید و. دموکراسی براستی که دشمن آزادی و آزادگی است. اگر در دموکراسی آتنی باریک شویم،. به جز فریب و نیرنگ و خشم وکینه، بنیانی برایش نخواهیم یافت. هرگز، آزادگان یونانی با دموکراسی دمخور نبودند و دمخور نشدند. افلاتون دموکراسی را زاده از خشونت میشمارد. و کتاب قانون هایش، با نام خدا آغاز میشد. و شهری که میساخت، شهر خدا بود. افلاتون امید و آرزوهای خود را در زیباشهر خود میآورد. ... کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۸ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ «خوی آزادگی و باختر». در روزگارانی که به سر میبریم، مردمان باختر از تاریخ خود، استورهها ساخته و پرداختهاند. همهی مردمانی که با سامان زیستند و میزیند، تاریخ دارند. ولی برای باختر، تنها آنانی که در راستای. روش و منش یونانی زیستند و میزیند،. تاریخ دارند و مردمانی تاریخی به شمار میآیند. در نگاه باختر و باختریان،. این مردمان تاریخی اند و تاریخ دارند. چراکه آزادی را میشناختند. و آزادی را میزیستند. ... کانال فلسفی «تکانه» ۱۸:۴۷ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ایران نیاز دارد به. نسلی نوین. که به کهن دیار و به نیاکان بپیوندد که آیینها و خدایان ایران را بستاید. که زنستایانه و نیز نریمانانه بزید. که تاریخ کهن و راستین ایران را بکاود و دریابد. که بر مهر و پیمان باور آورد. که مرگ ستایانه به زندگی منگرد. که به هیچکس غنودن بر تخم کین نیاموزد. و. که هماره بر خود بیفزاید بیآنکه از دیگری بکاهد. ایران به این نسل نوین نیاز دارد …خسرو یزدانی ۷ اوت ۲۰۱۸ فرانسه. ... کانال فلسفی «تکانه» ۱۷:۱۰ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ تو با شعار فریبندهی حقوق بشر. بههر کسی که تو را مپسندد، زنی تشر تو راه خود برو ای سرزمین غروب، راه من مبند. نخواستیم پیشکشات ای باختر، چه خیر و چه شر. کانال فلسفی «تکانه» …. کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۲۸ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ آنجا واسه مرگ هیچوقت دیر نمیشه. خادم حرم که از خوردن خون یمنی سیر نمیشه آنجا همه کودک و جوان میمیرن. در خاک یمن دگر کسی پیر نمیشه کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۲۴ ۱۳۹۸/۰۱/۰۱ همه افتاده در مغاک این رازیم. زندگی را چرا بهمرگ میبازیم.. رازدان، راز را ناگشوده بگفت: چون گره خورده زندگی با مرگ. همه با گریه زندگی میآغازیم. کانال فلسفی «تکانه» …. کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۰۶ ۱۳۹۸/۰۱/۰۱ بباید دریافت، که بییاری خدایان و نیاکان هیچیم.. انسان خودساز، انسان خودسوز است.. دریغا! دیر در مییابدش …. کانال فلسفی «تکانه» …. کانال فلسفی «تکانه» ۱۳:۰۴ ۱۳۹۷/۱۲/۲۹ شاد بادا شاد یاران شادباد نوروزتان. شاد بادا شاد یاران شادباد هرروزتان.. کانال فلسفی «تکانه» … کانال فلسفی «تکانه» ۰۰:۲۱ ۱۳۹۷/۱۲/۲۷ گفتمش برخیز! برو کاری بکن. تلخ لبخندی بزد، گفتا مرا: «بنشسته در زورق بشکسته،. از بهر چه پاروبزنم، کرانهای پیدا نیست. بنشسته در کلبهی خود، در این شب تیره و تار. از بهر چه بیرون بروم، با چه امید، ستارهای پیدا نیست». خاموش شدم، دگر نگفتم چیزی. شرمنده و تلخ و نگران کنار او بنشستم. کانال فلسفی. ... کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۲۶ ۱۳۹۷/۱۲/۲۵ بر خود بیفزای بی آنکه از دیگری بکاهی کانال فلسفی «تکانه» ۰۱:۲۹ ۱۳۹۷/۱۲/۲۴ خدای را دیدم خواب بود. چشمانش را دزدیدم. با چشمان خدا آدمی را نگریستم بیمناک و لرزان از آنچه که دیدم، گریستم. خدا بیدار شد و نابینا بود. از آنرو که چشمانش را ربودهام. و دیگر آدمی را نخواهد دید مرا سپاس گفت. من ماندم با چشمان خدا و پشیمان. او دیگر آنجا نبود. کانال فلسفی «تکانه» … … ... کانال فلسفی «تکانه» ۰۱:۲۹ ۱۳۹۷/۱۲/۲۴ نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند. جوانان سعادتمند پند پیر دانا را حدیث از مطرب و میگو و راز دهر کمتر جو. که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را. حافظ. کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۳۶ ۱۳۹۷/۱۲/۱۷ آنی که در جام ریخت خون دلام را بهجای می گفتا بخور، جز این نیست آنچه نوشتم بهنام تو …کانال فلسفی «تکانه» …. کانال فلسفی «تکانه» ۱۹:۱۹ ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ «آیا؟». فلسفش، برگزیدنی و خردورانه وگره خورده به کام وخواهش نیست فلسفش، همانا پرتاب شدن بر شنهای روان است. تنها بر شنهای روان است که تهی بودن بینش خودباوری و خودکانونی رخ مینماید. تنها در دل فلسفیدن راستین است که در مییابیم که با هماوردی سهماگین رویاروییم،. هماوردی با نام چرایی رنج و شکنج و مرگ. بیگمان، فلسفش از آن هرکسی نیست،. سرنوشت رقم خوردهی برخی از آدمیان است،. داغی است خورده بر گردهی اندیشهی. برخی از غمخواران و شوریده دلان. ژرفای اندیشهی فیلسوف، اندیشناکی ودلهره و اندوه است. ... کانال فلسفی «تکانه» ۰۲:۴۰ ۱۳۹۷/۱۲/۱۲ خدای را دیدم خواب بود. چشمانش را دزدیدم. با چشمان خدا آدمی را نگریستم بیمناک و لرزان از آنچه که دیدم، گریستم. خدا بیدار شد و نابینا بود. از آنرو که چشمانش را ربودهام. و دیگر آدمی را نخواهد دید مرا سپاس گفت. من ماندم با چشمان خدا و پشیمان. او دیگر آنجا نبود. کانال فلسفی «تکانه» … … ... کانال فلسفی «تکانه» ۰۲:۴۰ ۱۳۹۷/۱۲/۱۲ کانال فلسفی «تکانه» … کانال فلسفی «تکانه» ۱۳:۳۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ ریزه سنگی است زندگی. که سرنوشت، این کودک بازیگوش،. سوی مرداب میپراندش کانال فلسفی «تکانه» …. ‹ 1 2 3 4 5 ›
کانال فلسفی «تکانه» ۲۱:۲۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ «خواستاران سر بریدهی ایران».. هنگامی که فرمان بن سلمان را خواندم، به یاد فیلم سام پکین پا افتادم:. «سر آلفردو گارسیا را برایم بیاورید». فرمان محمد بن داعش (سلمان):. «سر این سگ (جمال خاشقجی) را برایم بیاورید». نمی توان باور کرد که یاران ایرانی ترامپ،. هم هنگام یاران محمدبن سلمان نباشند. این هم پیاله گان، خون میخواهند و. این خون را از تن دریده و. سر بریدهی ایران است که میخواهند. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۲۱:۱۵ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ نه خواست و کامه، نه سر و نه دل،.. تنها و تنها این تازیانهی بخت و بهره است که بر توسن زندگانی فرود میآید.. تو و من، ما، بر گردونه نشستگانیم نه در. روشن راه پیش که در تیره گذر بازگشت …. کانال فلسفی «تکانه» ….
کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ و به میان شهرها و نیز به میان بخشهای. همیستار هرکدامین از این شهرها، همان فریب و نیرنگ و جنگ و جنگ داخلی فرمانروا بود. آنان نیز مانند ما، بر بنیان استوره هایشان و آیین هایشان،. تاریخ خود را ساختند. قهرمان بزرگ یونان، آشیل،. آرزوی شکست و مرگ همراهان خود. و جنگاوران یونانی را داشت و. پیروزی دشمن را آرزو میکرد. و رستم، قهرمان شاهنامه،. در سراسر زندگانی بلند و بلندای خود،. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۹ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ولی این باختر است که آزادی و آزادگی را. ارج نمینهد و گرامی اش نمیدارد باختر دموکراسی را میشناسد و میستاید و. دموکراسی براستی که دشمن آزادی و آزادگی است. اگر در دموکراسی آتنی باریک شویم،. به جز فریب و نیرنگ و خشم وکینه، بنیانی برایش نخواهیم یافت. هرگز، آزادگان یونانی با دموکراسی دمخور نبودند و دمخور نشدند. افلاتون دموکراسی را زاده از خشونت میشمارد. و کتاب قانون هایش، با نام خدا آغاز میشد. و شهری که میساخت، شهر خدا بود. افلاتون امید و آرزوهای خود را در زیباشهر خود میآورد. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۴۸ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ «خوی آزادگی و باختر». در روزگارانی که به سر میبریم، مردمان باختر از تاریخ خود، استورهها ساخته و پرداختهاند. همهی مردمانی که با سامان زیستند و میزیند، تاریخ دارند. ولی برای باختر، تنها آنانی که در راستای. روش و منش یونانی زیستند و میزیند،. تاریخ دارند و مردمانی تاریخی به شمار میآیند. در نگاه باختر و باختریان،. این مردمان تاریخی اند و تاریخ دارند. چراکه آزادی را میشناختند. و آزادی را میزیستند. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۱۸:۴۷ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ ایران نیاز دارد به. نسلی نوین. که به کهن دیار و به نیاکان بپیوندد که آیینها و خدایان ایران را بستاید. که زنستایانه و نیز نریمانانه بزید. که تاریخ کهن و راستین ایران را بکاود و دریابد. که بر مهر و پیمان باور آورد. که مرگ ستایانه به زندگی منگرد. که به هیچکس غنودن بر تخم کین نیاموزد. و. که هماره بر خود بیفزاید بیآنکه از دیگری بکاهد. ایران به این نسل نوین نیاز دارد …خسرو یزدانی ۷ اوت ۲۰۱۸ فرانسه. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۱۷:۱۰ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ تو با شعار فریبندهی حقوق بشر. بههر کسی که تو را مپسندد، زنی تشر تو راه خود برو ای سرزمین غروب، راه من مبند. نخواستیم پیشکشات ای باختر، چه خیر و چه شر. کانال فلسفی «تکانه» ….
کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۲۸ ۱۳۹۸/۰۱/۰۲ آنجا واسه مرگ هیچوقت دیر نمیشه. خادم حرم که از خوردن خون یمنی سیر نمیشه آنجا همه کودک و جوان میمیرن. در خاک یمن دگر کسی پیر نمیشه
کانال فلسفی «تکانه» ۲۰:۲۴ ۱۳۹۸/۰۱/۰۱ همه افتاده در مغاک این رازیم. زندگی را چرا بهمرگ میبازیم.. رازدان، راز را ناگشوده بگفت: چون گره خورده زندگی با مرگ. همه با گریه زندگی میآغازیم. کانال فلسفی «تکانه» ….
کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۰۶ ۱۳۹۸/۰۱/۰۱ بباید دریافت، که بییاری خدایان و نیاکان هیچیم.. انسان خودساز، انسان خودسوز است.. دریغا! دیر در مییابدش …. کانال فلسفی «تکانه» ….
کانال فلسفی «تکانه» ۱۳:۰۴ ۱۳۹۷/۱۲/۲۹ شاد بادا شاد یاران شادباد نوروزتان. شاد بادا شاد یاران شادباد هرروزتان.. کانال فلسفی «تکانه» …
کانال فلسفی «تکانه» ۰۰:۲۱ ۱۳۹۷/۱۲/۲۷ گفتمش برخیز! برو کاری بکن. تلخ لبخندی بزد، گفتا مرا: «بنشسته در زورق بشکسته،. از بهر چه پاروبزنم، کرانهای پیدا نیست. بنشسته در کلبهی خود، در این شب تیره و تار. از بهر چه بیرون بروم، با چه امید، ستارهای پیدا نیست». خاموش شدم، دگر نگفتم چیزی. شرمنده و تلخ و نگران کنار او بنشستم. کانال فلسفی. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۰۱:۲۹ ۱۳۹۷/۱۲/۲۴ خدای را دیدم خواب بود. چشمانش را دزدیدم. با چشمان خدا آدمی را نگریستم بیمناک و لرزان از آنچه که دیدم، گریستم. خدا بیدار شد و نابینا بود. از آنرو که چشمانش را ربودهام. و دیگر آدمی را نخواهد دید مرا سپاس گفت. من ماندم با چشمان خدا و پشیمان. او دیگر آنجا نبود. کانال فلسفی «تکانه» … … ...
کانال فلسفی «تکانه» ۰۱:۲۹ ۱۳۹۷/۱۲/۲۴ نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند. جوانان سعادتمند پند پیر دانا را حدیث از مطرب و میگو و راز دهر کمتر جو. که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را. حافظ.
کانال فلسفی «تکانه» ۱۶:۳۶ ۱۳۹۷/۱۲/۱۷ آنی که در جام ریخت خون دلام را بهجای می گفتا بخور، جز این نیست آنچه نوشتم بهنام تو …کانال فلسفی «تکانه» ….
کانال فلسفی «تکانه» ۱۹:۱۹ ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ «آیا؟». فلسفش، برگزیدنی و خردورانه وگره خورده به کام وخواهش نیست فلسفش، همانا پرتاب شدن بر شنهای روان است. تنها بر شنهای روان است که تهی بودن بینش خودباوری و خودکانونی رخ مینماید. تنها در دل فلسفیدن راستین است که در مییابیم که با هماوردی سهماگین رویاروییم،. هماوردی با نام چرایی رنج و شکنج و مرگ. بیگمان، فلسفش از آن هرکسی نیست،. سرنوشت رقم خوردهی برخی از آدمیان است،. داغی است خورده بر گردهی اندیشهی. برخی از غمخواران و شوریده دلان. ژرفای اندیشهی فیلسوف، اندیشناکی ودلهره و اندوه است. ...
کانال فلسفی «تکانه» ۰۲:۴۰ ۱۳۹۷/۱۲/۱۲ خدای را دیدم خواب بود. چشمانش را دزدیدم. با چشمان خدا آدمی را نگریستم بیمناک و لرزان از آنچه که دیدم، گریستم. خدا بیدار شد و نابینا بود. از آنرو که چشمانش را ربودهام. و دیگر آدمی را نخواهد دید مرا سپاس گفت. من ماندم با چشمان خدا و پشیمان. او دیگر آنجا نبود. کانال فلسفی «تکانه» … … ...
کانال فلسفی «تکانه» ۱۳:۳۹ ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ ریزه سنگی است زندگی. که سرنوشت، این کودک بازیگوش،. سوی مرداب میپراندش کانال فلسفی «تکانه» ….