مناسک جدید التاسیس و انتظار کوچک ما.. حامد صفایی‌پور

🔻مناسک جدید التاسیس و انتظار کوچک ما🔻

✍حامد صفایی‌پور

🔹هدف این نوشته، درخواست ساکت شدن یک شخصیت پُرحرف، پُر خرج، مقلد و پریشان‌گو و به سخن آمدن شخصیت‌های صاحب نظر و مسئول است.

🔸صدا و سیما و بسیاری از منابر و معابر سخنگوی برداشتی از دین است که دو ماه عزاداری و راه‌پیمایی اربعین و تعطیلی سی صفر و غیره را تحسین نموده و بر طبل ترویج آن می‌کوبد. کلیت حرف آنان هم این است که این امور تکریم «شعائر الهی» است و در این وانفسای دین‌گریزی و کم فروغی مظاهر دینی در خیابان‌ها و پوشش‌ها و دادگاه‌ها و اختلاس‌ها بهترین راه حل همین است که بیش از پیش با انجام اینگونه مناسک جامعه را واکسینه کنیم و به جای ده روز چند دهه، و به جای یک راهپیمایی چند راهپیمایی، و به جای چند تعطیلی ده تعطیلی در مناسب‌های مذهبی داشته باشیم. این است که به یکباره در ظرف چند سال به تقلید از موکب‌های شیعیان عراق، خیابان‌های شهرهای بزرگ مملو از چایخانه می‌شود و امسال از تلویزیون رسمی کشور تصاویر راهپیمایی مردم به سمت حرم مطهر رضوی نیز پخش و تبلیغ می‌گردد.

🔹در نقطه مقابل این گروه، گروه دومی هستند که از اساس پس از عبور از مرحله دینداری، به مرحله نفرت و ستیز با همه نشان‌های مذهب و دین حکومتی و حکومت دینی رسیده‌اند و کارشان در این روزها سر تکان دادن و افسوس خوردن بر جامعه و والیان و واعظانی است که مهمترین دغدغه و کنش اجتماعی آنان، تکرار مقلدانه اینگونه برنامه‌های مذهبی است. از دید گروه نخست، این گروه منحوس، مطرود و مغضوب اند، آنچنان که از دید این گروه، گروه نخست چنین.

🔸در این میان، فضای فکری دیگری نیز به آرامی و احتیاط در میان دینداران جاری است -که از جهت شمار طرفداران، زیاد، و از جهت گفتمان، ضعیف و بی‌صداست- که معتقد است: زیاد شدن مناسک نه با نگاه درون‌دینی و نه با نگاه اجتماعی لزوما به معنای رشد دینداری و احیاء ایمان و جوهرۀ حیات دینی مردمان نیست. استدلال این گروه نیز یا نظری است،- با توسل به اهمیت اهتمام به امور مسلمین، حفظ تعادل در عقل معاش و معاد؛ با توسل به آیات و روایانی که در آنها وزنه‌ی برخی رفتارهای مقدس دینی –مثلا تولیت و خدمت‌رسانی به حاجیان در حج- در مقابل امور درونی «ایمان به خدا» ناچیز قلمداد می‌شود-، یا استدلال‌هایی عملگرایانه است که با در نظر گرفتن واقعیات اجتماعی ایران امروز از اهمیت و اولویت امور دیگر در مقایسه با گسترش مناسک مذهبی دفاع می‌کند.

🔹گفتم گروه سوم به شمار افراد، زیاد و به گفتمان ضعیف و بی‌صدایند. این امر چندین علت محتمل دارد. نخست اینکه این گروه به هر حال دلدادۀ دین اند و در قضاوت دربارۀ هر امر منسوب به معشوق خود با احتیاط و دست به عصا عمل می‌کنند. دوم، این گروه خوف آن دارند که نقد گروه نخست به نفع گروه دوم تمام شود و سفره دینداری جامعه را کوچک‌تر کنند. سوم، این گروه اقتدار و مرجعیتی ندارند، و برای امر به معروف خود احتمال تاثیر نمی‌دهند و از اینرو منتظرند مرجعی دینی، در این مسائل ابراز نظر کند تا ایشان، «سیاهی لشگر» وی شوند و تنها در این حالت وظیفۀ خود را به‌جا آورند. چهارم، این است که این گروه هم منافع و آرامش خود را دوست دارند و خوش ندارند با ورود در اینگونه بحث‌های مذهبی دشمن‌تراشی کنند و خود را از اشتغال به درآمد، کسب‌وکار و ارتقاء شخصیت اجتماعی بازدارند. پنجم، بخشی از این گروه، از لحاظ نظری، منتقدانی رادیکال اما ناامید هستند که معتقدند پس از شهید مطهری، دیکر هیچ روحانی موثری ظهور نکرده است و ایران امروز از ایران پیش از شریعتی و پیش از مطهری، جزم‌اندیش‌تر و عوام‌فریبانه‌تر است. از نظر این گروه کار از کار گذشته است و تنها تغییرات بنیادین می‌تواند زمینه نواندیشی و تغییر رفتارهای جامعه دینی را فراهم سازد. حتما تبیین‌ها و تفاسیری دیگری هم در این میان وجود دارد.

ادامه در پست بعدی 👇

@religionandsociety