یادداشتی کوتاه بر گردهمائی بزرگ اربعین

🔻یادداشتی کوتاه بر گردهمائی بزرگ اربعین🔻

✍️ سیدهاشم فیروزی (روانشناس)


[قسمت 1 از 2]


در گذشته ای نه چندان دور در چند یاداشت کوتاه و شخصی اربعین را رزم مقدماتی ظهور دانستم و پیاده سازی مدلش در داخل را تنها راه نجات کشور.

همچنان نیز اعتقادم بر همان باور است و تئوریزه کردن مدل اربعین در داخل را گره گشای وضع موجود می دانم، وضعی که به کلافی سردرگم بیشتر شبیه است تا یک حاکمیت بوروکراتیک.

آنچه در اربعین برای من که عاشق گذشته و سنت و مخالف مدرنیته هستم وجود دارد، بازگشت به سبک زندگی گذشتگان مبتنی بر سادگی با عبور از تفرد و رسیدن به یک جمع بزرگتر است، فردیتی که بلای زندگی جدید است و انسان را تا یک شی پرست تنزل داده است و حیات و مماتش را در رابطه با کالا و میزان مصرف شخصیش معنا می کند و آرام آرام در حال تنیدن تاری مرگبار به دور انسان است که دیگر هیچکس را یارای ورود به داخل آن نباشد و اینجاست که باخت معنا حاصل می شود و تنهایی مفرط با افسردگی و... سراغ انسان خواهد آمد و چه غافلیم ما که انسان ذاتا موجودی اجتماعیست!

اگر اربعین را استعاره ای از زندگی این جهانی فرض کنیم، چه زیباست این زندگی و چه زشت است زندگی امروز مدرن ما!
زندگی زیبایی که عشق در آن متبلور است:
عشق مادری به فرزند ناتوانش
و یا عشق فرزندی به مادر ناتوانش
گفتم عشق یادم آمد از این گوهر نایاب و فراموش شده امروز که در رابطه با گذشت و ایثار معنا پیدا می کند و یا بعبارت دیگر این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و اربعین غنی از عشق است این عنصر گم شده ی زندگی شبه مدرن معوج در ایران!

در اربعین مسافر مقصد دارد، هدف دارد، معنویت دارد، عشق دارد، لذت دارد، زیبایی دارد، رنج و خستگی هم دارد، نیست شدن خود و هست شدنی دوباره در دل یک جمع دارد و آه و آه که چقدر این نیست و هست شدن در سبک زندگی امروز می تواند راه گشا باشد و چه جهانی برای زیست می توان متصور بود زیباتر از این.

اینها را گفتم تا زاویه نگاه درونی و قلبی‌ام را نسبت به اربعین بما هو اربعین و نه اربعین حاکمیتی بیان کرده باشم، چرا که معتقدم تکرار زیست اربعین در فرهنگ و اقتصاد کشور امکانپذیر نیست از آن جهت که متولیان اساسا بدنبال فهم و حل مسئله نیستند و اربعین نیز دوباره فرصتی برای توسعه و مانور ذیل مفهوم قدرت در داخل و بویژه خارج از کشور برای آقایان شده است.توسعه اربعین و حاکمیتی کردن بیش از پیش این جریان مردمی با نگاه افزایش جمعیت و نیست شدنهای فردی و هست شدن های جمعی را نباید با آن هست و نیست که در ابتدا عرض کردم یکی دانست چرا که این هست و نیست در ذهن آقایان بیشتر ماهیتی سوسیالیستی و کمونیستی دارد تا الهی و ما را با آن نسبتی برقرار نیست.
از نظر آقایان اربعین دوباره فرصتی برای تکرار و تعمیم مدیریت در لحظه و میدانی با رویکردی صد در صد هیجان محور است که فی نفسه محل اشکال نیست اما هنگامیکه پیش فرض مدیریتی آقایان در چند ده سال گذشته دوری از عقلانیت و اتخاذ رویکردی هیجانی بوده است محل اشکال می شود تکرار این مدل!

البته شاید بتوان با نگاه عقلانیت ابزاری بمعنای سوءاستفاده از عقل، نحوه مدیریت آقایان را کاملا عقلانی پنداشت؟!

چرا که مردم شرطی سازی شده هیجان محور دوباره فرصتی برای تخلیه هیجانات پیدا می کنند و برای چند صباحی فارغ از مشکلات و مسائل سهل و ممتنع حکمرانی حکمرانان!!

اربعین از دگر سو محل توسعه زیست درون سلولی و البته مجردی کارگزاران نیز هست، چرا که زیست درون سلولی و یا بعبارتی دیگر گلخانه ای پس از چند وقت نیاز به فراخ شدن دارد و گرنه دچار رخوت و دل زدگی و تکرار می شود و از این سو این جماعت برای توسعه زیست خویش در حرکتی هماهنگ همه با هم راهی اربعین می شوند و گفت و شنفتها، دیدارها و رفاقتهای کانالیزه شده دوباره در اربعین تکرار می شود(هر چه دوست و آشنای مدیر و کارشناس و رئیس دفتر و نهادی و سازمانی و اداری و دانشگاهی میشناسم به زیارت رفته اند الحمدلله)
انصافا زیست مدیریتی نیز چه شیرین است در این کشور!!
مرخصی بی حد و حصر، حضور و غیاب بی حساب کتاب، حقوق ماهیانه مکفی برای زیارت و چند سفر در طول سال درعین حال دارای توانایی خارق العاده تبدیل سفر به کار و یا کار به سفر(تا شایسته سالاری حقیقین و پاسخگویی و شفافیت در این کشور نباشد هیچ جای خاصی نخواهیم رفت)

بنظر توسعه مناسکی دین (به قول محسن حسام مظاهری)، کارکردی هیجانی برای حکمرانان پیدا کرده است که با استمساک از آن در پی بهره برداری شخصی و تایید مفروضات ذهنیشان از وجود جامعه ای دینی هستند که با واقعیت کف میدان زمین تا آسمان متفاوت است و این تفاوت صرفا بمعنای دین گریزی جامعه نیست.

[ادامه 👇]

#مطالعات_اربعین

@religionandsociety