🖋فاصله بین سیاست‌ها، باورها و حقایق زیست‌محیطی از کجا شکل می‌گیرد؟ (بخش دوّم)

🖋فاصله بین سیاست‌ها، باورها و حقایق زیست‌محیطی از کجا شکل می‌گیرد؟(بخش دوّم)
@sahatzist
↙️در بخش اوّل این جستار برگرفته از مقاله‌ی «هلن اولیویِر» و «آنتونی میلنر»، به سه عامل مهم در شکل‌دهیِ باورهای عمومی اشاره شد؛ استنتاج فردی، واکنش به اطلاعات و نادیده گرفتن اطلاعات. در این بخش، قرار است بر این عوامل متمرکز شویم و شاید مطالعه‌ی آن موجب شود تا در خلوت، فرصتی را به بررسی این عوامل در درون خودمان نیز اختصاص دهیم.
@sahatzist
↙️استنتاج فردی؛ مدل اقتصادیِ کلاسیکِ شکل‌گیری اعتقادات فرض می‌کند که افراد، اطلاعات جدید را در حالت «بیزی» فرامی‌گیرند(استدلال «بیزی»، روشی بر پایه‌ی احتمالات برای استنتاج کردن است. اساس این روش بر این اصل استوار است که برای هر کمیتی یک توزیع احتمال وجود دارد که با مشاهده‌ی یک داده‌ی جدید و استدلال در مورد توزیع احتمال آن، می‌توان تصمیمات بهینه‌ای اتخاذ کرد. در این حالت می‌توان از طریق آن احتمال، یک پیشامد را با مشروط کردن نسبت به وقوع یا عدم وقوع یک پیشامد دیگر محاسبه کرد). به عنوان مثال، مشاهده‌ی یک فصل زمستان بدون برف در نواحی شمالی، ممکن است منجر به ایجاد یک «عامل بیزی» برای افزایش احتمال ذهنی فرد مبنی بر صحّت فرضیه‌ی «تغییرات آب و هوایی واقعی» شود.
@sahatzist
↙️واکنش به اطلاعات؛ این عامل بر مبنای مجموعه‌ای از تعصبات فردی نشأت گرفته از خانواده و محیط و حتّی طبقه‌ی اجتماعی که فرد در آن قرار داشته و دارد شکل می‌گیرد. این مجموعه تعصبات، تعیین‌کننده‌ی شکل و شدّت پاسخ و واکنش افراد به وقایع و اطلاعات دریافتی هستند. یکی از عواملی که قضاوت افراد نسبت به وقایع را تعدیل می‌کند، باورها و یافته‌های پیشین است. پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد افرادی که اتصالات کمتری با گذشته‌ی خود دارند، واکنش‌های شدیدتری به وقایع و اطلاعات جدید نشان می‌دهند. «غفلت احتمالی»، نکته‌ی اثرگذار بعدی بر کمّ و کیف قضاوت‌ها و واکنش افراد است؛ به این معنی که گاهی آنقدر تمایل به واکنش‌های عاطفی نسبت به شدّت وقوع حوادث و رویدادها زیاد است که «احتمال» آن‌ها نادیده گرفته می‌شود؛ مثلاً در مورد وقایعی مثل بلایای اتمی، خطرات مربوط به سفرهای هوایی و امثالهم که محقّقان این حوزه به آن‌ها استناد می‌کنند تا نشان دهند که چنین برداشت و قضاوتی می‌تواند منجر به کمرنگ شدن قضاوت‌های واقعی آن‌ها نسبت به خطرات ناشی از حوادث، بیماری‌ها و آلودگی‌های زیست محیطی شود.
@sahatzist
↙️واکنش‌های انتخابی؛ در واقع این فاکتور، زیرمجموعه‌ای از فاکتور پیشین بوده و در واقع گویای این مطلب است که گاهی واکنش افراد به وقایع، تابعی از باورها، ارزش‌ها و منافع افراد قرار می‌گیرد. برخی افراد تمایل دارند اطلاعاتی را بپذیرند و باور کنند که در راستا و مؤید باورهای ذهنی و یافته‌های پیشین آن‌ها باشد. «نیکرسون،1998»، «رابین» و «شراگ، 1999»، ضمن اشاره به این موضوع بیان می‌دارند که این فرضیه از نوعی اعتماد به نفس درونی افراد ناشی می‌شود و این‌که مردم به فرضیه‌های مورد علاقه و پذیرش درونی خود، بیشتر از آنچه که باید، باور و اعتماد دارند و باورها و اطلاعات دروغ و اشتباه، حتّی ممکن است پس از در معرضِ اطلاعات بی‌شمار قرار گرفتن نیز، تغییر نکند. همین امر در رابطه با باورهای محیط زیستی مردم، نشان داده که ادراک و دریافت مردم از اِجماع علمی مربوط به تغییرات اقیمی، به شدّت با ارزش‌های سیاسی آن‌ها مرتبط است.
@sahatzist
↙️نادیده گرفتن اطلاعات؛ شبکه‌ی ارتباطات و اطلاعات در دنیای ما به شکل فزاینده‌ای گسترده و پیچیده شده است. به ذهن سپردن و دریافت کردن هر واحد از اطلاعات جدید، شاید خارج از آمادگی ذهنی اغلب ما باشد. ادبیاتِ روانشناسی و اقتصاد تأیید می‌کنند که «ما توان تمرکز بر منابع محدودی را داریم». در ادبیات روانشناسی محیط زیستی، این ایده گاهی به عنوان توضیح عدم نگرانی مردم درمورد تغییرات جهانی اقلیم مورد توجّه قرار می‌گیرد.
@sahatzist
↙️با توجّه به قرار داشتن کمّ و کیف باورهای افراد در معرض تعصبات و عواملی که یاد شد، در بخش‌های بعد بررسی خواهد شد که تعاملات اجتماعی تا چه حد می‌تواند از پتانسیل تعدیل فضاوت‌ها، برداشت‌های متعصبانه یا پیش‌داوری‌های مردم برخوردار باشد. ادامه دارد...
@sahatzist
منبع: مجلّه‌ی Review of Environmental Economics and Policy وابسته به دانشگاه