این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
گفتوگو با، فیلسوف معاصر ایتالیایی: با شجاعت به «امید و تفکر» معنا دهیم. از آتن تا آشویتس …
گفتوگو با #جورجو_آگامبن، فیلسوف معاصر ایتالیایی: با شجاعت به «امید و تفكر» معنا دهیم
مترجم: حامد خزایی/قسمت پایانی
در سال ١٩٩٧ در جلد اول از سری كتابهای انسان مقدس، شما از اصطلاح كمپ استفاده كرده بودید و گفته بودید كه كمپ هنجار فضای سیاسی ما است. از آتن تا آشویتس...
من برای طرح این ایده بسیار مورد انتقاد قرار گرفتم كه چرا در دنیای مدرنیته كمپ را به عنوان یك هنجار و قانون جایگزین شهر كردهام. باید توجه داشت كه من كمپ را به عنوان یك واقعیت تاریخی در نظر نگرفتم، بلكه به عنوان یك ماتریكس پنهان از جامعه مان ملاحظه كردهام. اما كمپ چیست؟ كمپ بخشی از قلمرو یك كشور است كه خارج از قوانین سیاسی – حقوقی در نظر گرفته میشود؛ در واقع تحقق دولتی است كه استثناست. امروزه دولت استثنا و سیاستزدایی در همهچیز نفوذ كرده است. آیا امروزه فضای تحت نظارت دوربینهای مداربسته در فضای عمومی و خصوصی شهر، فضای داخلی و خارجی را تجسس نمیكند؟ به نظر من فضاهای جدید در حال ایجاد و شكلگیری است یعنی برای مثال میتوان به مدل اسراییل توجه كرد كه در مناطق اشغالی به كار گرفته شده است، كه متشكل ازهمه این موانع به جز فلسطینیها شده است؛ و همچنین انتقال این مدلها به شهرهایی در دنیا چون دوبی باعث شكلگیری فضای بیش از حد امن برای گردشگری شده است.
انسان مقدس در چه مرحله است؟
وقتی من شروع به نوشتن این مجموعه كردم، آنچه برایم مهم بود جستوجو در رابطه بین قانون و زندگی بود. در فرهنگ ما مفهوم زندگی هرگز تعریف نشده است، اما آن را بهطور پیوسته تقسیم كردهاند به زندگی كه دارای ویژگیهای سیاسی است و زندگی طبیعی كه مشترك همه انسانها است؛ زندگی نباتی زندگی اجتماعی و غیره. شاید ما باید به دنبال یك معنا از زندگی باشیم كه این تقسیمبندی در آن نتواند اثر كند. من در حال حاضر در حال نگارش آخرین جلد از كتاب انسان مقدس هستم. آلبرتو جاكومتی، مجسمه ساز و نقاش سویسی، به نكتهیی اشاره دارد كه همواره مورد توجه من است؛ وی میگوید كه شما هرگز یك نقاشی را تمام نمیكنید بلكه آن را رها میكنید. نقاشیهای او به پایان نرسید و پتانسیل آن هرگز تخلیه و تمام نشد. من چنین انسانی را مقدس میدانم؛ بدین معنا كه ممكن است چیزی كنار گذاشته شود ولی هرگز تمام نمیشود. به علاوه من معتقدم كه فلسفه نباید بیش از حد درگیر مسائل نظری شود. تئوریها گاهی باید نارسایی شان نمایش داده شود و بعد رها شوند.
به همین دلیل است كه مقالات نظری شما روز به روز كوتاهتر و البته شاعرانهتر میشود.
بله، دقیقا. به نظر من این نحوه از نوشتن یعنی استفاده از شعر و فلسفه در كنار هم، تضادی را ایجاد نمیكند و من حتی امیدوارم كه روزی اینها در یك مسیر همراه شوند. این شروعی از یك كتاب بزرگ است، قدرت و جلال، سلسله یادداشتهایی درخصوص حكومت و سیاست كه برآیند آن بهشدت مرا با مفهوم بیعملی درگیر كرده است. من در حال جستوجو در دیگر متون برای بسط مفهوم بیعملی هستم و امیدوارم بتوانم در این تلاش به مفاهیم خوبی در این زمینه دست یابم. این شیوه از كار از مسیر لذت بخش تفكر و نوشتن عبور میكند.
* جورجو آگامبن، فیلسوف معاصر ایتالیایی، برای ایرانیان چندان ناشناخته نیست. آنها كه علاقهمند به فلسفههای معاصر غربی هستند بهخوبی میدانند كه آگامبن برای ایرانیان نخستینبار توسط مراد فرهادپور معرفی شد. پس از آن آثاری از آگامبن و مقالات و مصاحبههایی ترجمه شد. ناگفته نماند كه او در آبانماه سال ٨٦ یكبار به ایران آمد و دو سخنرانی نیز در تهران انجام داد. مصاحبه حاضر یكی از آخرین گفتوگوهای آگامبن است كه سال جاری و توسط یك بنگاه انتشاراتی صورت گرفته است. در این گفتوگو آگامبن به طرح ایدههای خود و نسبت آنها با سیاست و فلسفه سیاسی میپردازد. اگرچه فلسفه نزد آگامبن در محدوده رشتههای مختلف و موضوعات برای توسعه پرسشهای فلسفی و سیاسی انتقادی است اما حركت از دین، قانون و زبان به سرمایهداری، كار، حاكمیت و ركود اقتصادی در اندیشه او نگاه جدید را در شرایط معاصر به همراه دارد. این، مصاحبه اخیرش نیز از این قاعده مستثنی نیست. او با ژولیت سرف در رم به بحث درخصوص روشنسازی بسیاری از مواضع خود نشسته است.
@Kajhnegaristan