#یادداشت✍ رضا مجدگاهی رنجی که می کشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولو

#یادداشت
✍ رضا مجد


گاهی رنجی که می کشیم بی معنی ست، و اصلا لزومی ندارد آن را متحمل بشویم، ولی ایدئولوژی در ناب ترین شکل آن، سعی می کند به رنج بی معنای ما، معنایی درخور حوالت کند، این ایدئولوژی را در ناب ترین شکلش، در دین می توان دید ، وقتی سیستم سلطه، زندگی را برای ما به جهنم مبدل می کند و رنج را یگانه افق زیست می سازد، ایدئولوژی دقیقا در کار تخدیر ما بر می آید و سعی می کند رنج مزخرف و بی معنی ما را معنادار و زیباشناسانه کند، آنهم به شکل پرداختن به سناریوی آخرت و بهشت و جهنم و روز جزا، و اینکه چگونه ما از خلال رنجی که کشیده ایم،پاداشی صد برابر خواهیم گرفت، پس رنجمان بیهوده نبوده. ولی من می خواهم با انگشت گذاشتن به بدیل آن در خود دین، نشان بدهم که این رنجها هیچ توجیه و معنایی در خود ندارند، ایوب نبی، در عهد عتیق نمونه بارز یک نهیلیست تمام عیار است، وقتی خدا به انواع و اقسام عذابها و رنجها او را به امتحان می کشد، ایوب تا اخر به بی معنایی رنجش تاکید می کند، حتی سه الهی دان هم که به نوعی می آیند تا رنج های او را نمادین کنند، (اینکه، خداوند می خواهد تو را آزمایش بکند، و صبر تو را محک بزند و همه اینها به نفع تو هست....) باز به بی معنایی رنجش پافشاری می کند . سرآخر هم خداوند ظاهر می شود و می گوید حق با ایوب است و آن سه دوست برخطا بوده اند، دقیقا اینجا ما با خلاء بنیادین دیگری بزرگ( خدا، جامعه، حکومت، سیستم) به ناب ترین شکلش روبروایم. و اینکه ایدئولوژی سعی در پر کردن این خلاء و شکاف را دارد، و آنهم از طریق سامان دادن و معنابخشی به رنجهای بیهوده ی ما، و در آخر منطق زیباشناسانه رنج این می شود که هر کس رنج بیشتری بکشد، رستگارتر و شریف تر است. ولی به نظر من گاهی باید مثل ایوب نبی بر بی معنایی رنجهایی که می کشیم پافشاری کنیم، تا وقتی حس نکنیم رنجی که می بریم، بیهوده و بی معناست، قادر به تغییر آن و اصلاح آن نخواهیم شد.



@Kajhnegaristan