این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
درون نظامهای بازاربنیاد هم سیاست هست: این سؤال که آیا باید در عراق بجنگیم یا نه مسئلهای سیاسی است؛ این سؤال که آیا باید قانون ما
درون نظامهای بازاربنیاد هم سیاست هست: این سؤال که آیا باید در عراق بجنگیم یا نه مسئلهای سیاسی است؛ این سؤال که آیا باید قانون مالیات بر ثروت موسوم به ISF را [که حزب سوسیالیست فرانسه در اوایل دهه ١٩٨٠ وضع کرد] کنار بگذاریم یا نه مسئلهای سیاسی است؛ رای دادن به فرانسوا فیون [نخستوزیر فرانسه در دوران ریاست جمهوری سارکوزی و متمایل به راست میانه] یا بنوآ آمون [از اعضای سابق حزب سوسیالیست فرانسه] انتخابی سیاسی است. مسئله مالکیت تنها مسئله سیاست نیست، یکی از مسائل متعدد سیاسی است و تازه، پس از شکست کمونیسم باید گفت حالا مسئلهای درجه دو است.
بدیو: اما مالکیت مسئله مرکزی است. آن جوامع سیاسی که در لحظهای پدید آمدند که دولتها حول محور کشاورزی یکجانشینان و ظهور فنون جدید تولید و ارتباطات و جنگ خلق شدند سرتاپا وابسته به تقسیم جامعه به طبقات بودند. و این تقسیم طبقاتی خود مبتنی است بر تصرف خصوصی مواهب و نعماتی که بایستی مشترک تلقی میشدند. به این اعتبار، مسئله اساسی سیاست حل و رفع منازعه میان کسانی است که مالکاند و کسانی که مالک نیستند. امروز ما شاهد واپسین و کاملترین – خاصه در تراز فنون تولید – قالب این برساخته چند هزار سالهایم؛ برساختهای که من صورت «نوسنگی سیاست» میخوانم. سرمایهداری آخرین محصول این تاریخ بسیار طولانی سازماندهی جامعه حول تصرف خصوصی مواهب و نعمات اجتماعی است و یادمان باشد که سرنوشت طبیعی این شکل از سازماندهی در حیات جمعی انسانها تاثیر دارد. حاصل اینکه سیاست در روزگار ما – سیاست به معنای مقدماتیترین کوشش برای برقراری عدالت – مستلزم تغییری کامل است؛ دگرگونی کل نظام.
ژوفرن: گمان نمیکنم برای آنکه قادر باشیم درباره سیاست حرف بزنیم شرط اولقدم آن باشد که قواعد مالکیت خصوصی را زیر سؤال ببریم و قواعد بازار را به پرسش بگیریم. یک عالم سؤال مهم دیگر هست. نگاه شما به امور بیش از حد بر مدار اقتصاد میگردد.
بدیو: ما صددرصد با هم مخالفیم. سیاستی که مسئله مالکیت را مطرح نکند سیاست است، اما به معنای اولی که ذکر کردم، یعنی به معنای اداره و مدیریت قدرت دولتی که خودش متکی است بر مالکیت «بورژوایی» – صورتی از مالکیت که همه عرصهها را دربر میگیرد: امور مالی، سهامداران، عرصه صنعت، رسانهها و… شک نیست که تفاوتهای ظریفی هست بین اداره جامعه بر پایه آزادی مطلق بازار و سوسیال- لیبرالیسم١.
ژوفرن: تفاوتهایی که میگویید ظریف نیستند… .
بدیو: البته که هستند… .
ژوفرن: اجازه دهید استدلالم را باز کنم. مثال دیگری میزنم: جایگاه دین در جامعه. انتخاب بین حکومت دینی و نظام مبتنی بر جدایی دین از حکومت برای زندگی هرروزه میلیونها انسان سرنوشتساز است؛ و البته که این انتخاب دخلی به مسئله مالکیت خصوصی ندارد. اصلاح قوانین کار در راستای حذف یا کاهش مقررات دستوپاگیر تصمیمی سیاسی است که پیامدهایش با سرنوشت میلیونها کارگر فرانسوی گره میخورد. این تفاوتها اصلا ظریف نیستند. من آنها را اختلافهایی ریشهای بر سر چگونگی سازماندهی جامعه میدانم. این سؤال که تلاش برای جلوگیری از گرمتر شدن کره زمین ضرورت عملی دارد یا نه، پدیدهای که آینده کل بشریت را تهدید میکند، فراتر از تفاوتهای ظریف است، نشانی از اختلافی اساسی و سیاسی دارد.
بدیو: معلوم است که تفاوت ظریفی نیست ولی مسئله نابودی سیاره خاکی ما بیشک با مسئله مالکیت گره خورده است. مالکیت خصوصی نظامی است مبتنی بر غارت و دزدی که نعمات و مواهب مشترک را از بین میبرد. مسئله محیط زیست و به اصطلاح بوم سازگاری (اکولوژی) مسئلهای است که خود سرمایهداری را زیر سؤال میبرد.
ژوفرن: هنگامی که نهاد مالکیت خصوصی برافتاد، شاهد روند به مراتب خشونتبارتر ویرانی و نابودی منابع طبیعی بودیم.
بدیو: این مسئله متفاوتی است. پس از چند هزار سال اداره جامعه بر مدار مالکیت خصوصی، سرانجام نظارهگر تجربه اشتراکیسازی بودیم که هفتاد سال عمرش بود. اصلا تعجب ندارد که این تجربه بسیار کوتاه که اولین بار در سراسر تاریخ در روسیه و چین پیاده شد بلافاصله صورت و قالب پایدارش را نیافت و موقتا شکست خورد. آخر این تجربه یورشی بود به نهادی که چند هزار سال در زمره محرمات بود؛ همه چیز میبایست از صفر شروع میشد و از هیچ ابداع میشد، آن هم بدون الگویی از پیش موجود برای ادامه راه.
سیاستی که مسئله مالکیت را مطرح نکند سیاست است، اما به معنای اولی که ذکر کردم، یعنی به معنای اداره و مدیریت قدرت دولتی که خودش متکی است بر مالکیت «بورژوایی» – صورتی از مالکیت که همه عرصهها را دربر میگیرد: امور مالی، سهامداران، عرصه صنعت، رسانهها و… شک نیست که تفاوتهای ظریفی هست بین اداره جامعه بر پایه آزادی مطلق بازار و سوسیال- لیبرالیسم.
ادامه دارد....
@Kajhnegaristan