این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
«از فقر به خشم»
"از فقر به خشم"
✍ نادر فتوره چی
«خصوصی سازی»؛ در مقام «دستورالعمل اجرایی» این وعده، در ایران و جهان به یک نتیجه واحد رسیده است: تاجر شدن حکومتها،بیرحم شدن پلیسها یا همان نگاهبانان سرمایه،فاسد شدن رسانهها، برآمدن طبقه «ابرسرمایهدار»، ریاضت اقتصادی برای اقشار مزدبگیر، قطع بیمه درمان، شانه خالی کردن دولتها از دادن سوبسید و تعهدات اجتماعی، گرانی، مقروض کردن مردم ، بالاکشیدن و جیببری از آنها توسط «بانک»ها و به طور خلاصه تبدیل کردن جوامع به جهنمی برای 99 درصد از مردم که «1درصدیها»، «آقازادگان» و «گنگسترها و گردن کلفتِ متکی به رانت و لطف خدا» آنرا به شکل بهشت تجربه میکنند.
این چنین است که منظره اطراف پر از یاس و ناکامیست و مبین آن است که ما ناامیدان، در «عصرپایان وعدهها» به سر میبریم.
2
دیکتاتوری لشگر کورها
سالها بود «انگشت جوهری»ها در مقام «زائده چسبیده به دولت» خود را به جای «همه مردم» بر دیگران تحمیل کرده بودند.
رسانهها و جامعه مدنی قلابی فقط از آنها حرف میزد؛ «مردم» آنها بودند، «خواست مردم» خواست آنها بود، «بهبود اوضاع مردم» بهبود اوضاع آنها بود، «باورها و مقدسات مردم» باورها و مقدسات آنها بود.
اولویتها را آنها تعیین میکردند: یوز تا ابد، پخش ربنای استاد، حضور زنان در استادیوم، برگزاری کنسرت، یاوه، یاوه، یاوه.
دیکتاتوری کور آنها بخشهای وسیعی از جامعه را در اقصی نقاط کشور نادیده گرفته و خفه کرده بود.
ما در اینجا درباره «طبقه متوسط» حرف نمیزنیم. ما درباره یک «زائده» حرف میزنیم . زائدهای که عاملیت سیاسی-مدنی خود را نه از سر استیصال، بلکه با عشق وعلاقه و «عکس سلفی در پای صندوق» به دست قدارهبندانِ «اصلاحطلب شده»ای سپرده است که طی این روزها بارها اعلام کردند حاضرند کت و شلوارها را از تن درآورند، پیراهنها را روی شلوارها بیاندازند، ژستهای آبدوغخیاریشان با عینک پنسی و در حالت مطالعه و نوشیدن کاپوچینو(فرم قالب عکسهای انتخاباتی اصلاح طلبان) را کناری بگذارند و بر سر «سیب زمینی خورها» که بازی را خراب کرده اند، هجوم آورند.
آنچه که در خیابانهای اقصی نقاط کشور در طی روزهای گذشته به وقوع پیوست، واکنشی به کوری و کری و همدستی حاکمان و این زائده ایدوئولوژیک بود: حکومت، دولت، رسانهها، روزنامهنگاران مالهکش، بوبوهای وسط شهری، اصلاحطلبان، اصولگرایان،اتاق بازرگانی، سپاه پاسداران، سلبریتکها، نهادهای مذهبی و... جملگی مخاطبان کسانی بودند که تا کنون «هیچ» بودند، اما اکنون میخواهند «همه» شوند.
به دو شعار بیاندازه مهم معترضان در روزهای نخست اعتراضات باید بیش از این حرفها توجه کرد:
«رسانهها کر شدن، از دزدا بدتر شدن»
«اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا».
این دو شعار به وضوح خشم «نابرخورداران» از بازی« پیشرفت»،«بخش خصوصی»،«تغییرات ملموس»،«ارزشها و باورها»های دیکته شده توسط دیکتاتوری لشگر کورها را نشان میدهد.
ادامه دارد...
@Kajhnegaristan