من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii


فرهاد قنبری:

اعراب از زمان بادیه نشینی و حاکمیت سفت و محکم عصبیت‌های قبیله‌ای یک وجه بارز داشته‌اند و آن شعر و علاقه به شعر است. زبان عربی، زبان فصیح و زیبایی است، زبانی که همیشه با نام شاعران خوش ذوق و بزرگی عجین بوده است. اعراب قبل از ورود اسلام بهترین اشعار شاعران خود (معلقات) را بر صفحات چرم بزرگی نگاشته و بر دیوار کعبه آویزان می‌کردند تا در دید عموم قرار بگیرند …بخشی از این نگاه شاعرانه و علاقه به شعر در میان اعراب در دیوار نوشته هایی است که در آن افرادی اغلب ناشناس جملات کوتاهی را با تلفیق موضوعات مختلف ثبت می‌کنند …دیوار نوشته هایی از حلب، درعا و بغداد تا فلسطین که همه تلفیقی است از عشق، تنهایی، وطن، جنگ و آوارگی. روح بلند پرواز نویسندگان این جملات کوتاه بر دیوارهای اغلب نیمه ریخته که در جای جای آن جنگ و خشونت چهره کریه خود را به ثبت رسانده است، روایتگر جهان پر از امیدی است که ساکنان این سرزمین‌ها در انتظار آن نشسته‌اند …آدورنو می‌گفت «پس از آشوویتس شعر وحشیانه است» اما جوانان سرزمین‌های جنگ زده و اشغال شده عربی نظری متفاوت از آدورنو دارند. آنها با نوشتن جملات نغز و اشعار کوتاه شاعران بر دیو ...
  • گزارش تخلف

آنچه از او زندان شاه را ترک گفت، جنازهٔ نیم‌جانی بیش نبود. آهسته‌آهسته در خود تپید و تپید تا مرد

وقتی درختی را در حال بالندگی اره می‌کنید، با این کار در نیروی بالندگی او دست نبرده‌اید، بلکه خیلی ساده او را کشته‌اید. ساعدی مسائل را درک می‌کرد و می‌کوشید عکس‌العمل نشان بدهد. اما دیگر نمی‌توانست. او را اره کرده بودند. درباره غلامحسین ساعدی ...
  • گزارش تخلف

ناامید ناامید شده ا م

اگر خودکشی نمیکنم فقط به خاطر تو است، والا یکباره دست می‌کشیدم از این زندگی و خودم را راحت می‌کردم. از همه چیز خسته‌ام، بزرگترین عشق من که نوشتن است برایم مضحک شده، نمی‌فهمم چه خاکی به سرم بکنم.. تصمیم دارم به هرصورتی شده، فکری به حال خودم بکنم. خیلی خیلی سیاه شده‌ام. تیره و بدبخت و تیره بخت شده‌ام. تمام هموطنان در اینجا کثافت کامل اند. کثافت محض اند. من بیچاره چه گناهی کرده بودم که باید به این روز بیفتم. من از همه چیز خسته‌ام. ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:

اگر نظر سنجی دیگری اینبار از معلمان در مورد آخرین کتابی که خوانده‌اند یا در مورد تئاتر و سینما بپرسند به نظر نتیجه اسفناک‌تر از نمایندگان مجلس خواهد بود. اکثریت معلمان از سویی به علت شرایط معیشتی و درآمدی خود و از سوی دیگر به خاطر شرایط حاکم بر وزارت آموزش و پرورش، مدارس و کلاس درس‌ها از شغل خود ناراضی هستند و این نارضایتی را در نگاه خود به هر نوع کالای فرهنگی به ویژه کتاب نشان می‌دهند …بخش اصلی قوانینی که در حوزه فرهنگ توسط مجلس تصویب می‌شود قرار است در مدارس به دانش آموزان توسط معلمان منتقل شود، سیکل معیوب قانونگذاری و اجرایی که خروجی آن چیزی در اندازه‌های صفر و پوچ است …نگاه قانونگذار و مجری به کتاب و آموزش به عنوان مقوله‌ای شغل ساز و در نهایت پول ساز است …یکی از سوالات همیشه در سالهای تحصیلی این است که در آینده می‌خواهید چکاره بشوید؟. در این سوال این اصل بدیهی انگاشته شده است که ما آمده‌ایم مدرسه تا کاره‌ای بشویم …هیچگاه از دانش آموزی پرسیده نمی‌شود که آمده‌اید مدرسه که چه بیاموزید؟. در واقع از ابتدا در ذهن دانش آموزان اینگونه جا انداخته می‌شود که مدرسه و تحصیل مکانی برای پیدا کردن ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. در قانون اساسی کشور مهمترین وظیفه نمایندگان کشور وضع قوانین عادی است

قوانینی در تمام حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و امثالهم. در این مجلس کمسیون‌های مختلفی از جمله کمسیون فرهنگ و آموزش وجود دارد که به صورت تخصصی مسائل مربوط به حوزه کتاب، کتابخوانی و حوزه فعالیت‌های فرهنگی از قبیل تئاتر را پوشش می‌دهد …تصور اینکه نود درصد افراد قانونگذار در حوزه سینما یا تئاتر حتی به صورت ابتدایی با این حوزه‌ها بیگانه هستند تصوری غیر قابل باور اما واقعی است …در حوزه کتاب شرایط تاسف بارتر است. قانونگذار کشوری که بدون مطالعه هیچ کتابی در حال تصویب قوانین برای زندگی دیگران است همانند دون کیشوتی است که با توهم «همه دانای خود» یک جامعه و نسلی را به قهقرا می‌برد …در این وضعیت مشاهده می‌کنیم که:. سرانه مطالعه کتاب در کشور چیزی نزدیک به صفر است. تئاتر و سینمای ایران به زمین لم یزرعی شباهت دارد که بدنه اصلی آن در انحصار دلقک‌ها و ملیجک هاست. هنرمندان (مانند ناصر تقوایی، بهرام بیضایی و امثالهم) یا سکوت اختیار کرده یا از ایران مهاجرت کرده‌اند. انتشاراتی هایی که در حوزه‌های چاپ کتاب‌های فلسفی و ادبی فعالیت می‌کنند به دروغ تیراژ بالای هزار می‌نویسند و اغلب در آستانه ورشکستگی ...
  • گزارش تخلف

فرض کن زن داری و زنت را هم دوست داری و عاشق زن دیگری می‌شوی …

_معذرت میخواهم، از اینجا دیگر هیچ حرفت را نمی‌فهمم. مثل این است که … این حرف تو برای من درست به همان اندازه عجیب و نامفهوم است که فرض کن وقتی اینجا خوب سیر شدیم از کنار دکان نانوایی که رد می‌شویم یک نان قندی بدزدیم. چشمان استپان آرکادیچ بیش از پیش می‌درخشید. _چرا؟ عطر نان قندی بعضی وقتها چنان مست ات می‌کند که نمی‌توانی جلوی خودت را بگیری …. آناکارنینا _لئو تولستوی ...
  • گزارش تخلف

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺑﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻣﺶ. ﭼﻨﺪ ﺷﺎﺗﯽ ﻫﻢ ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ.. ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ

ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ. ﻭ ﺍﻭ ﺷﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ. ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ. ﻭ ﺍﻭ ﻣﺮﺩ. ﻭ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻡ. ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﭼﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ ,. - ﻣﺜﻞ ﻣﻦ -. ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ , ﻣﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﺪﯾﻢ.
  • گزارش تخلف

راه، یک کانون مهم در نگاه شاعرانه ست

من وقتی خارج از وطن بودم، فکر می‌کردم راه، به خانه می‌رسدو خانه، از راه خانه زیباتر است. اما وقتی به آنچه خانه نامیده می‌شود و خانه‌ی حقیقی نیست، باز گشتم این گفته را تغییر دادم و گفتم: «راه خانه، همچنان از خانه زیباتر است»، چرا که رویا، همچنان زیباتر و شفاف‌تر از واقعیتی است که این رویا از آن زاده می‌شود. رویا، اکنون یتیم است. وقتی در خانه‌ات هستی به تمجید آن نمی‌پردازی، اهمیت و گرمایش را نمی‌فهمی اما وقتی آن را از دست می‌دهی، خانه برای تو به یک دلبستگی کودکانه و آرزو، تبدیل می‌شود. گویی خانه، هدف نهایی سراسر سفر است. تبعیدگاه، مفهوم خانه و وطن را در نظر من عمق بخشید، زیرا تبعیدگاه با این دو در تضاد است. اما اکنون من نمی‌توانم «تبعید» را با نقیض اش یعنی «وطن» تعریف کنم، همینطور وطن را با تبعید. امروز مساله خیلی فرق می‌کند، وطن و تبعیدگاه، دو مساله در هم تنیده و پیچیده‌اند. درویش ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. کمتر خانواده‌ای در این شهرها وجود دارد که زخمی از داعش را بر پیکره خود ندیده باشد

امروز قلب‌های ساکنان موصل و رمادی و …. شکسته‌تر از دیوارها و پنجره‌های شهرهایشان است. عراق پس از داعش بحران فرهنگی و اخلاقی بزرگی را به خود خواهد دید. اغلب داعشیان از اتباع خود عراق بودند و هنوز خانواده و آشنایان آنها در این شهرها زندگی خواهند کرد، جامعه‌ای که به این میزان خشونت را به خود دیده است به راحتی توان گذر از آن را نخواهد داشت …بسیار شاهد بوده‌ایم که یک روستا یا قبیله‌ای به خاطر یک نزاع یا قتل دچار فروپاشی شده است. حال با شهرها و روستاهایی مواجه‌ایم که مرگ صدها و هزاران، پیر و جوان خود را به فجیع‌ترین شیوه‌های ممکن به خود دیده است … شهرهای آزاد شده از دست داعش، کودکانی را در خود پرورش خواهد داد که بریده شدن سر انسانها را در همان کودکی به تماشا نشسته است، زنانی را در خود خواهد دید که خاطره تجاوز دسته جمعی را در ذهن شان خواهند داشت، مردانی را در خود خواهد دید که خاطره اسحله کشی روی برادر و خاندان خود را با خود خواهد داشت …داعش رفت ولی ویرانی و خشونت داعش عراق را رها نخواهد کرد. ...
  • گزارش تخلف