من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii


از این که می‌شنوم هنوز چیزی به نام «وظیفه‌ی زناشویی» وجود دارد و قانون و کلیسا زن را طبق قرارداد موظف به اطاعت از آن می‌کند دلواپس

محبت و صمیمیت را نمی‌توان با زور در مردم به وجود آورد…!. … به اعتقاد من, عصر ما تنها شایسته‌ی یک لقب و نام است: «عصر فحشا». مردم ما به تدریج خود را به فرهنگ فاحشه‌ها عادت می‌دهند. یک دلقک- هاینریش بل
  • گزارش تخلف

«نصرت! چه می‌کنی سر این پرتگاه ژرف. با پای خویش، تن به دل خاک می‌کشی

گم گشته‌ای به پهنه‌ی تاریک زندگی. نصرت! شنیده‌ام که تو تریاک می‌کشی. نصرت! تو شمع روشن یک خانواده‌ای. این دست کیست در ره بادت نشانده است؟. پرهیز کن ز قافله‌سالار راه مرگ. چون، چشم بسته بر سر چاهت کشانده است!. بیش از سه ماه رفته که شعری نگفته‌ای. ...
  • گزارش تخلف

یک دلال بازار بورس که از قضا در جایگاه ریاست جمهوری بزرگترین قدرت جهانی نشسته است خوب می‌داند چگونه بازار را بالا پایین کرده و حسا

یک روز هیاهوها برای تصمیم در مورد آینده برجام. یک روز هیاهوها برای اعلان هشدار برای کره شمالی. یک روز هم برای اعلام نظر در مورد تغییر پایتخت اسرائیل از تلاویو به بیت المقدس … …رسانه‌های جهانی هم که به مانند همیشه کاملا در اختیار نمایش قرار گرفته‌اند. ...
  • گزارش تخلف

پست یکی از فعالان اجتماعی آمریکا در فیس‌بوک.. این خوى سرمایه‌دارى است

آنها اشتباه نمی‌کنند، آنها از منطق بازار آزاد پیروی می‌کنند، منطقی که فقط کسب «سود» را به عنوان تنها دلیل وجودی خود تعریف کرده‌اند …سرمایه داری نئولیبرال پول و سود را به عنوان دال مرکزی و معنا بخش جامعه انسانی تعریف کرده و به خورد سوژه‌ها داده است. در این تعریف انسان بی پول مساوی با تفاله جامعه است، تفاله‌ای که حتی ارزش استفاده از کالای دور ریختنی و مازاد را هم ندارد. ...
  • گزارش تخلف

هیچ‌گاه و در هیچ جشنوارة سینمایی «خارجی»، فیلمی از علی حاتمی برای حضور در آن جشنواره دعوت نشد (هفته‌های فیلم را نمی‌دانم) دلیلش از

اگر حال و حوصله‌اش باشد و یک بار دیگر و با این قصد؛ مونولوگ‌های او را بخوانیم؛ موضوع دستگیرمان می‌شود. نه داستان‌های او، نه شخصیت‌پردازی‌هایش، نه دیالوگ‌ها و مونولوگ‌هایش؛ هیچ‌کدام برای مخاطب خارجی «جالب» نیستند یا به عبارت بهتر «قابل فهم» نیستند. سینمای علی حاتمی، سینمای بومی است که باید «اینجایی» باشی تا کلید زبانش را بدانی. حتی اگر یک بیگانه باشی که سالیان سال «ایران‌نشین» هم باشی؛ باز برایت گوشه‌هایی از جهان حاتمی، گنگی‌هایی دارد …هر وقت که به فیلم‌های مورد علاقه‌ام از سینمای ایران فکر می‌کنم؛ هرگز و در وهلة نخست؛ میزانسن‌های آن‌ها، صحنه‌آرایی، کارگردانی، تدوین و بازی بازیگران آن فیلم‌ها به خاطرم نمی‌آید. تنها و تنها دیالوگ‌های‌شان، پیش چشمم ظاهر می‌شود. فرقی هم نمی‌کند که شاید وقتی دیگر باشد؛ یا هامون، مادر، سوته‌دلان. آن‌چه که پیش از هر نکتة دیگر یادم می‌آید «حرف» هاست. تک‌گویی‌ها، کلمات و در مورد فیلم‌هایی که از حاتمی بسیار می‌پسندم و گاهی برایم تکیه‌کلام شده‌اند؛ این اتفاق بیش‌تر و بیش‌تر می‌افتد. گاهی خواسته‌ام به راز این کار پی ببرم و شاید تنها جوابی که پیدا کرده‌ام این است ک ...
  • گزارش تخلف

حاتمی چه‌گونه زندگی ما را دگرگون می‌کند؟

در هزاردستان با خوشنویسی محشور می‌شویم، در کمال‌الملک با نقاشی ایرانی، در دلشدگان با موسیقی ایرانی همراهیم. هنرهایی که عاریه‌ای نیستند و ما به عنوان یک ایرانی این میراث فرهنگی را باید بشناسیم. این‌ها هنرهای ایرانی‌اند. یک فیلم‌ساز در بطن داستان‌هایش از این هنرها سخن می‌گوید. دلشدگان از این منظر، اثری یکه است. شاید با دیدن فیلم به این پرسش دست بیابیم که حزن موسیقی ایرانی از کجا می‌آید؟ مصایبی که این گروه موسیقی‌دان ایرانی برای ضبط یک صفحه از موسیقی بومی خود متحمل می‌شوند؛ رنج‌نامة موسیقی‌دانان نیز هست؛ آن‌هایی که همه چیز را به جان خریدند. آن‌هایی مانند آقا فرج بوسلیک تنبک‌نواز که روی دیگ غذا هم ضرب می‌گرفت و دیدن تنبک او را از خود بی‌خود می‌کرد. علی حاتمی نفس و گرمای هنر ایرانی را در آثارش به «من» ایرانی مخاطبانش منتقل می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

فکر و ذکرمان شد کسب آبرو.. چه آبرویی؟. مملکت رو تعطیل کنید

دار الایتام دایر کنید درست تره …مردم نان شب ندارند، آنوقت شراب از فرانسه می‌آید. قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می‌کند، نفوس حق النفس می‌دهند. باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم؟! میر غضب (جلاد) بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهل‌تر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده …. چشم‌ها خمار از تراخم است. چهره‌ها تکیده از تریاک. ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. دو شاعر سینمای ایران

با توجه به اینکه چه نگاه و تعریفی از شعر داشته باشیم شاعر سینمای ایران را هم می‌توانیم علی حاتمی یا عباس کیارستمی بدانیم. دکترمحمد رضاشفیعی کدکنی از کتاب شفای ابن سینا بلخی فصل پنجم مقاله پنجم چنین نقل می‌کند:. «شعر کلامی است مخیل، ترکیب شده از اقوالی دارای ایقاعاتی که در وزن متفق، و متساوی و متکرر باشند و حروف خواتیم آن متشابه باشند.» یا شمس قیس رازی در» المعجم فی معایر اشعار العجم «می‌نویسد:.» شعر سخنی است اندیشیده، مرتب، معنوی، موزون، متکرر، متساوی، حروف آخرین آن به یکدیگر ماننده». در این تعاریف از شعر بیشتر به اوزان، بلاغت، ترتیب، آرایه‌های ادبی، زیبایی گفتار و امثالهم توجه شده و هر نوشتاری که چنین ویژه گی هایی را داشته باشد را شعر می‌نامد. تعریفی که نمونه اعلای آن در میان شاعران پارسی گوی، شیخ اجل سعدی است. سعدی بی شک استاد مسلم بلاغت، فصاحت و زیبایی گفتار کلام است. در میان سینماگران ایران بیشترین شباهت به این سبک شاعرانگی و گفتار علی حاتمی است. دیالوگ‌های پر مغز که اغلب همچون نثری شیوا از زبان شخصیت‌های مختلف آثارش بیان می‌شود جایگاه بسیار خاص و ویژه‌ای به این کارگردان صاحب سبک س ...
  • گزارش تخلف

《در کشور من مردم فقط به دو دلیل سینما می‌روند خندیدن یا گریه کردن》

رزنبام: ظاهرا فیلم هایت اول در فرانسه مورد توجه قرار گرفتند و بعد در سایر کشورهای جهان با تحسین مواجه شدند. به نظرت دلیل این اتفاق چه بود؟. کیارستمی: فقط به این خاطر که (فرانسوی‌ها) توجه بیشتری کردند. آن‌ها تفاوت‌های خودشان را کنار می‌گذارند و با ذهن باز به سراغ فیلم‌ها می‌روند. برداشت‌های متفاوتی از فیلم‌ها ندارند، بلکه فقط توجه بیشتری می‌کنند. وقتی می‌گویم همه مخاطبان شبیه به هم هستند به این معنا نیست که همه شان به یک اندازه به فیلم‌ها توجه می‌کنند. در کشور خودم ایران، مخاطبان زیاد توجه نمی‌کنند، چون هنوز در بند سنت ملودرام و سرسپرده‌ی هالیوودند و هنوز با این شیوه متفاوت فیلم دیدن کاملا خو نگرفته‌اند. در کشور من، مردم فقط به دو دلیل سینما می‌روند: خندیدن یا گریه کردن و طبعا نمی‌توانم این مخاطب را شبیه مخاطب فرانسوی بدانم …مارس ۱۹۹۸، شیکاگو. از کتاب عباس کیارستمی. ...
  • گزارش تخلف