طُرّه ی جان فلسفه،ادبیات،هنر رها قندی پژوهشگر فلسفه & Lawyer طُرّه ی جان ۱۳:۰۱ ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ «اگر به زبانهای آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم اگر قدرت نبوت داشته باشم و بتوانم جملهی اسرار و معارف را درک کنم، و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوهها را جابهجا کنم، اما محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همهی دارایی خود را بین فقیران تقسیم کنم و تن خویش به شعلههای آتش بسپارم، اما محبت نداشته باشم، هیچ سود نمیبرم …محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمیبرد؛ محبت فخر نمیفروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمیجوید؛ به آسانی خشمگین نمیشود و کینه به دل نمیگیرد؛ محبت از بدی مسرور نمیشود، اما با حقیقت شادی میکند. محبت با همهچیز مدارا میکند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همهحال پایداری میکند …محبت هرگز پایان نمیپذیرد. اما نبوتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد.». (عهد جدید، رساله اول به کرنتیان: ۱۳، ۱ تا ۸). «به هیچ کس دینی نداشته باشید، مگر دین محبت به یکدیگر. چه آن کس که دیگری را دوست میدارد، بدین کار شریعت را به جای آورده است. زیرا حکم زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، آزمندی مکن، و جملهی احکام دیگر، در این عبارت خلاصه میشود: همنوع خویش را چون خویش ... طُرّه ی جان ۱۲:۱۶ ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ . اما نتیجه ی مواجه نشدن ما با آن بیگانه شدن با واقعیات هستی خودمان است بیشتر مردم مسیر زندگی شان را در خواب طی میکنند بدون اینکه به خود اجازه دهند با چالش های وجودی ای که ماهیت هستی ما ایجاد میکند مواجه شوند، یا حتی به نحوی مداوم دربارهی آنها فکر کنند. در بیشتر نگرش های انسانی یک خوش بینی سادهلوحانه، غیرمسئولانه، و کوته فکرانه موج می زند که با واقعیت وضعیت ما در تضاد است و در هر حوزه ای از فعالیت، از زندگی معمولی گرفته تا فلسفه، تجلی پیدا میکند …. شوپنهاور از دروغی که در قلب این خوش بینی نهفته است، و از این واقعیت که خوش بینی بین ما و زندگی مان حائل میشود – و فوق همه، از بیاعتنایی ای که به رنج بشری نشان میدهد، خشمگین میشود: … «به نظر من «خوشبینی» هنگامی که چیزی نباشد جز حرافی بدون فکر کسانی که پشت پیشانی کوتاهشان چیزی جز الفاظ را پرورش نمیدهند، نه فقط یک شیوهی نادرست بلکه یک طرز فکر واقعا شرارت آمیز است.» «اگر متحجرترین و سنگدلترین خوش بینان را به میان بیمارستان ها، درمانگاهها، و اتاقهای جراحی ببریم و از میان زندانها، شکنجه گاهها، و برده خانه ها، و از فراز میدانهای نبرد و اعدام عبور دهیم، اگر تمامی گوشه های تاریک ... طُرّه ی جان ۲۱:۳۸ ۱۳۹۸/۰۳/۳۱ ملودی، شعر، صدا:. شمس لنگرودی Yalda (Shams Langeroodi) دانلود و مشاهده در تلگرام تنظیم ارکستر: محمد فرمانیان. ساکسیفون: هومن نامداری. سوپرانو: آیسان بحری. طُرّه ی جان ۲۱:۰۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ نزدیک سپیده دم خواب دید که خود را در یکی از اوراق کتابخانههای کلمانتین پنهان کرده بود کتابداری با عینک دودی از اوپرسید؛ دنبال چه میگردی؟ …هلادیک جواب داد؛ خدا … …کتابدار به او گفت: خدا در یکی از چهار صدهزار جلد کتاب کتابخانهی کلمانتین است!. پدران من و پدران پدران من به دنبال آن حروف گشتهاند. من از بس پی آن گشتهام کور شدم. عینک خود را برداشت و هلادیک دید که چشمان او مردهاند … … …. ترجمه احمد میر علایی …. ... طُرّه ی جان ۲۰:۳۳ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ دریغا از «و ادخلی جنتی» چه فهم کردهای؟ گفت: در دل بندگان من در آی، تا در بهشت من توانی آمدن رزق باشد در این بهشت. آخر دانی که جز از رزق معده، رزقهای دیگر هست: رزق قلب و رزق روح. رزق قالب همه کس را دهند، اما رزق جان و دل را هر کسی ندهند …عاشق، خط معشوق دوست دارد. همۀ موجودات فعل و صنع اوست، هر که خدا را دوست دارد، لابد باشد که آسمان و زمین را دوست دارد که صنع و فعل خداست. و نان و آب دوست دارد که سبب بقای او باشد، و زنان را دوست دارد که بقای نسل منقطع نشود، و زر و سیم دوست دارد که بدان متوسل تواند بود به تحصیل آب و نان. لابد سرما و گرما و برف و باران و آسمان و زمین دوست دارد، به آن معنی که اگر آسمان و زمین نباشد، گندم از سنگ بر نروید. اگر مجنون را با سگ کوی لیلی محبتی و عشقی باشد، آن محبت نه سگ را باشد، هم عشق لیلی باشد … … … …. القضات_همدانی …. ... طُرّه ی جان ۱۹:۴۸ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ قسمت سوم …دورانی که نزدیک به سیصد سال طول کشید و آغاز عصری تازه در تاریخ بشر بود و فرهنگ و زبان یونانی در آن نقش عمدهای ایفا کرد در این دوران مرزهای میان کشورها و فرهنگهای آنان و همچنین باور آنها از خدایان که پیش از این در چهارچوب مذهب ملی پرستیده میشدند از بین رفت. مذاهبی تازه با الهام از خدایان و باورهای کهن شکل گرفتند. این را التقاط یاها میخواندند. یکی از جنبههای مشترک این ادیان نوپای دوران یونانیگری باور به جاودانی روح و حیات ابدی بود که انسان را از بدبینی و هراس از مرگ میرهانید. فلسفهی این دوران پیرامون مسائل مطرح شده از سوی فلاسفه کلاسیک یونان. یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو میچرخید. آنان تأکید بر اخلاقیات داشتند و به دنبال مفهوم خوشبختی و راه دست یابی بدان بودند. و حال مختصری در باب چهار نمونهی بارز روندهای فلسفی در این دوران؛. •. ... طُرّه ی جان ۱۱:۳۳ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ چرا آیین بودا از عشق رمانتیک پشتیبانی نمیکند؟ …..،.، … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام طُرّه ی جان ۲۲:۱۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ اوزلم تانر özlem taner خواننده علوی مذهب ترکیهای است که در شهر غازی عینتاب در جنوب شرق ترکیه متولد شده است مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام او سعی کرده است تا موسیقی عرفانی را با موسیقی مدرن تلفیق کند. از او تابحال دو آلبوم «دختر ترکمن» و «مجلس عاشقان» منتشر شده است. ترانههای او معمولا دارای تمهای مذهبی و عرفانیاند. تانر به واسطه آشنایی با حسین محمودی، نوازنده دف اهل ماکو، سفری به ایران داشت و در برخی از اماکن تاریخی ایران ترانههایی خواند. ترانه زیر در مسجد شیخ لطف الله اصفهان در سال ۲۰۱۷ میلادی اجرا شده است. بشنوید و از فضای معنوی آن لذت ببرید:. ... طُرّه ی جان ۲۳:۳۲ ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ هیچ وسیلهای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد؛ زیرا هیچ مقایسهای امکان پذیر نیست در زندگی با همه چیز، برای نخستین بار برخورد میکنیم؛ مانند هنر پیشهای که بدون تمرین وارد صحنه شود؛ اما اگر اولین تمرین زندگی خود زندگی باشد، پس برای زندگی چه ارزشی میتوان قائل شد؟. این است که زندگی همیشه به یک «طرح» شباهت دارد. اما حتی طرح هم کلمه درستی نیست، زیرا طرح همیشه زمینه سازی برای آماده کردن یک تصویر است؛ اما طرحی که زندگی ماست، طرح هیچ چیز نیست! طرحی بدون تصویر است …یک بار حساب نیست؛ یک بار چون هیچ است …فقط یکبار زندگی کردن، مانند هرگز زندگی نکردن است …!. (بار هستی) … …. ... طُرّه ی جان ۲۲:۳۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۱ هر امر عینی، و هر چیز بیرونی، از آن جا که همواره صرفا چیزی است که درک شده، و چیزی است که شناخته شده، همواره صرفا غیر مستقیم و ثانو پس برای نقطهی آغاز خود به چیزی نیاز دارد که مطلقا بیواسطه باشد؛ اما روشن است که چنین امری مطلقا بی واسطهای فقط آن چیزیست که به داده میشود، و درونی است، یعنی امر ذهنی. بنابراین، از درخشانترین وجوه کار این است که وی نخستین کسی بود که فلسفه را از خودآگاهی آغاز کرد. فلاسفهی راستین به ویژه و و نیز هر یک به شیوهی خود تاکنون به دنبال کردن این طریق ادامه دادهاند و در نتیجهی تحقیقات ایشان بود که من به سوی تشخیص و کاربرد نه یک، بلکه دو دادهی کاملا متفاوت بیواسطه در خودآگاهی، یعنی و سوق داده شدم … … …. ... طُرّه ی جان ۲۲:۲۵ ۱۳۹۸/۰۳/۲۱ خوشایند باشیم اما در پی خوشامد دیگران نباشیم! … … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام طُرّه ی جان ۱۵:۴۴ ۱۳۹۸/۰۳/۲۰ ارادهی معطوف به «زندگی» یا ارادهی معطوف به «معنا»؟.. زندگی مفهوم بسیار پیچیده و چندگانهای دارد؛ زندگی کردن به مثابهی زنده ماندن و نفس کشیدن و فقط بودن و درجهت مخالف نیستی گام برداشتن است؟ زندگی هنر است یا هنرمندانه زندگی کردن؟. زندگی به معنای «بقا» و بودن و ماندن، صرف شیء بودگی ودچار مصرف زدگی شدن و تلاش برای لذت بردنهای کاذب و رفتن زندگی رو به ابتذال است …سرسختانه جنگیدن برای بقا در این دنیای پرهیاهو و مشوش و چنگ زدن به هر دستاویزی برای به چنگ آوردن زدگی و تثبیت سرخوشیهای کاذب نتیجهاش جز سرخوردگی و ناخورسندی نیست. ما همواره میکوشیم که سعادت و نیک بختی، این خنیاگر فتان و فریبنده را در آغوشش بیارامیم، غافل از اینکه این عروس هزار داماد را وصال ممکن نیست …پریشانی ره آورد زندگی معطوف به حیات است، آگاهی از حقیقت مرگ و تنهایی عمیق وجودی، اضطراب و اندوهی بی پایان است که چنان تیری جانمان را نشانه میرود!. ما مضطربان رنجور تلاش میکنیم زندگی را به چنگ آوریم ولی بنای بودنمان بر فراز بادهاست و چنان شمعی رو به افول …. باید تغییر مسیر بدهیم!. جهت زندگی چه خوشایندمان باشد یا نباشد رو به نیستی است! شبیخون باد دیر یا زود این شعلهی لرزان را رو به خاموشی میبرد. چارهای نیست جز ای ... طُرّه ی جان ۰۰:۲۰ ۱۳۹۸/۰۳/۱۹ سخن عاشق طُرّه ی جان ۲۰:۵۸ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ پاسخ کوتاه به این پرسش که: آیا مند است؟ از منظر مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام طُرّه ی جان ۲۰:۵۶ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ .. قیچک آلتو: … نشاید | عینالقضات (ارژنگ آقاجری | سیاوش ولیپور) دانلود و مشاهده در تلگرام طُرّه ی جان ۲۰:۵۶ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ «هر چه مینویسم پنداری دلم خوش نیست، و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتنش بهتر است از نانبشتنش ای دوست نه هر چه درست و صواب بود، روا بود که بگویند …. و نباید که در بحری افکنم خود را که ساحلش پدید نبود،. و چیزها نویسم بی «خود» که چون «وا خود» آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور. ای دوست میترسم – و جای ترس است – از مکر سر نوشت… حقا، و به، که نمیدانم که این که مینویسم راه «سعادت» است که میروم، یا راه «شقاوت؟». و حقا، که نمیدانم که این که نبشتم «طاعت» است یا «معصیت؟» کاشکی، یکبارگی، نادانی شدمی تا، ازخود، خلاصی یافتمی!. چون در حرکت و سکون چیزی نویسم، رنجور شوم از آن بغایت!. و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم، هم رنجور شوم …. چون احوال نویسم نشاید، چون احوال عاقلان نویسم، هم، نشاید و اگر هیچ ننویسم هم نشاید؛. و اگر گویم نشاید؛ و اگر خاموش گردم هم نشاید. ... طُرّه ی جان ۰۲:۵۰ ۱۳۹۸/۰۳/۱۳ زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا. چه نغزست و چه خوب است چه زیباست خدایا از آن آب حیات است که ما چرخ زنان ایم. نه از کف و نه از نای نه دفهاست خدایا … …. مشخصات؛. بوم ۵۵*۷۵. طُرّه ی جان ۰۲:۳۸ ۱۳۹۸/۰۳/۱۳ *من کجا باران کجا و راه بی پایان کجا. آه این دل دل زدن تا منزل جانان کجا … …مشخصات؛. بوم ۸۰*۸۰ طُرّه ی جان ۰۳:۱۱ ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ بر ماست که لذت ببریم از غذا، از بوهای خوش، از رنگها، از جامههای زیبنده، از موسیقی، از بازیها، از نمایشها و از همه گونه تفریح ک باید چیزهای زندگی را به کار برد و تا هر اندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و در پیوند دادنشان به هم کوشید، زیرا هر چیز که در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است. برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید؛ با آگاهی کامل باید با همه طبیعت یکی شد. پس بیایید یکدیگر را در آغوش بگیریم، ای میلیونها مردم!.. …. ... طُرّه ی جان ۰۲:۱۷ ۱۳۹۸/۰۳/۱۰ میگوید این وظیفه انسان نمو یافته است که به سرنوشت خویش، ژرف بنگرد. خیره شدن به حقیقت آسان نیست نیچه نوشته است: «این کار همواره چشم انسان را میآزارد و در پایان، بیش از آنچه میخواسته، مییابد.» در نهایت، نجات بخش بزرگ همانا رنج است که به ما رخصت میدهد ژرفترین ژرفاهای مان را بیابیم. دومین جمله ماندگار او این است که: «آن چه مرا نکشد، قوی ترم میسازد» … …. ... ‹ 1 2 3 4 5 ›
طُرّه ی جان ۱۳:۰۱ ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ «اگر به زبانهای آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سنجی پرهیاهو بیش نیستم اگر قدرت نبوت داشته باشم و بتوانم جملهی اسرار و معارف را درک کنم، و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوهها را جابهجا کنم، اما محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همهی دارایی خود را بین فقیران تقسیم کنم و تن خویش به شعلههای آتش بسپارم، اما محبت نداشته باشم، هیچ سود نمیبرم …محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمیبرد؛ محبت فخر نمیفروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمیجوید؛ به آسانی خشمگین نمیشود و کینه به دل نمیگیرد؛ محبت از بدی مسرور نمیشود، اما با حقیقت شادی میکند. محبت با همهچیز مدارا میکند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همهحال پایداری میکند …محبت هرگز پایان نمیپذیرد. اما نبوتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد.». (عهد جدید، رساله اول به کرنتیان: ۱۳، ۱ تا ۸). «به هیچ کس دینی نداشته باشید، مگر دین محبت به یکدیگر. چه آن کس که دیگری را دوست میدارد، بدین کار شریعت را به جای آورده است. زیرا حکم زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، آزمندی مکن، و جملهی احکام دیگر، در این عبارت خلاصه میشود: همنوع خویش را چون خویش ...
طُرّه ی جان ۱۲:۱۶ ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ . اما نتیجه ی مواجه نشدن ما با آن بیگانه شدن با واقعیات هستی خودمان است بیشتر مردم مسیر زندگی شان را در خواب طی میکنند بدون اینکه به خود اجازه دهند با چالش های وجودی ای که ماهیت هستی ما ایجاد میکند مواجه شوند، یا حتی به نحوی مداوم دربارهی آنها فکر کنند. در بیشتر نگرش های انسانی یک خوش بینی سادهلوحانه، غیرمسئولانه، و کوته فکرانه موج می زند که با واقعیت وضعیت ما در تضاد است و در هر حوزه ای از فعالیت، از زندگی معمولی گرفته تا فلسفه، تجلی پیدا میکند …. شوپنهاور از دروغی که در قلب این خوش بینی نهفته است، و از این واقعیت که خوش بینی بین ما و زندگی مان حائل میشود – و فوق همه، از بیاعتنایی ای که به رنج بشری نشان میدهد، خشمگین میشود: … «به نظر من «خوشبینی» هنگامی که چیزی نباشد جز حرافی بدون فکر کسانی که پشت پیشانی کوتاهشان چیزی جز الفاظ را پرورش نمیدهند، نه فقط یک شیوهی نادرست بلکه یک طرز فکر واقعا شرارت آمیز است.» «اگر متحجرترین و سنگدلترین خوش بینان را به میان بیمارستان ها، درمانگاهها، و اتاقهای جراحی ببریم و از میان زندانها، شکنجه گاهها، و برده خانه ها، و از فراز میدانهای نبرد و اعدام عبور دهیم، اگر تمامی گوشه های تاریک ...
طُرّه ی جان ۲۱:۳۸ ۱۳۹۸/۰۳/۳۱ ملودی، شعر، صدا:. شمس لنگرودی Yalda (Shams Langeroodi) دانلود و مشاهده در تلگرام تنظیم ارکستر: محمد فرمانیان. ساکسیفون: هومن نامداری. سوپرانو: آیسان بحری.
طُرّه ی جان ۲۱:۰۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ نزدیک سپیده دم خواب دید که خود را در یکی از اوراق کتابخانههای کلمانتین پنهان کرده بود کتابداری با عینک دودی از اوپرسید؛ دنبال چه میگردی؟ …هلادیک جواب داد؛ خدا … …کتابدار به او گفت: خدا در یکی از چهار صدهزار جلد کتاب کتابخانهی کلمانتین است!. پدران من و پدران پدران من به دنبال آن حروف گشتهاند. من از بس پی آن گشتهام کور شدم. عینک خود را برداشت و هلادیک دید که چشمان او مردهاند … … …. ترجمه احمد میر علایی …. ...
طُرّه ی جان ۲۰:۳۳ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ دریغا از «و ادخلی جنتی» چه فهم کردهای؟ گفت: در دل بندگان من در آی، تا در بهشت من توانی آمدن رزق باشد در این بهشت. آخر دانی که جز از رزق معده، رزقهای دیگر هست: رزق قلب و رزق روح. رزق قالب همه کس را دهند، اما رزق جان و دل را هر کسی ندهند …عاشق، خط معشوق دوست دارد. همۀ موجودات فعل و صنع اوست، هر که خدا را دوست دارد، لابد باشد که آسمان و زمین را دوست دارد که صنع و فعل خداست. و نان و آب دوست دارد که سبب بقای او باشد، و زنان را دوست دارد که بقای نسل منقطع نشود، و زر و سیم دوست دارد که بدان متوسل تواند بود به تحصیل آب و نان. لابد سرما و گرما و برف و باران و آسمان و زمین دوست دارد، به آن معنی که اگر آسمان و زمین نباشد، گندم از سنگ بر نروید. اگر مجنون را با سگ کوی لیلی محبتی و عشقی باشد، آن محبت نه سگ را باشد، هم عشق لیلی باشد … … … …. القضات_همدانی …. ...
طُرّه ی جان ۱۹:۴۸ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ قسمت سوم …دورانی که نزدیک به سیصد سال طول کشید و آغاز عصری تازه در تاریخ بشر بود و فرهنگ و زبان یونانی در آن نقش عمدهای ایفا کرد در این دوران مرزهای میان کشورها و فرهنگهای آنان و همچنین باور آنها از خدایان که پیش از این در چهارچوب مذهب ملی پرستیده میشدند از بین رفت. مذاهبی تازه با الهام از خدایان و باورهای کهن شکل گرفتند. این را التقاط یاها میخواندند. یکی از جنبههای مشترک این ادیان نوپای دوران یونانیگری باور به جاودانی روح و حیات ابدی بود که انسان را از بدبینی و هراس از مرگ میرهانید. فلسفهی این دوران پیرامون مسائل مطرح شده از سوی فلاسفه کلاسیک یونان. یعنی سقراط، افلاطون و ارسطو میچرخید. آنان تأکید بر اخلاقیات داشتند و به دنبال مفهوم خوشبختی و راه دست یابی بدان بودند. و حال مختصری در باب چهار نمونهی بارز روندهای فلسفی در این دوران؛. •. ...
طُرّه ی جان ۱۱:۳۳ ۱۳۹۸/۰۳/۲۶ چرا آیین بودا از عشق رمانتیک پشتیبانی نمیکند؟ …..،.، … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام
طُرّه ی جان ۲۲:۱۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۵ اوزلم تانر özlem taner خواننده علوی مذهب ترکیهای است که در شهر غازی عینتاب در جنوب شرق ترکیه متولد شده است مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام او سعی کرده است تا موسیقی عرفانی را با موسیقی مدرن تلفیق کند. از او تابحال دو آلبوم «دختر ترکمن» و «مجلس عاشقان» منتشر شده است. ترانههای او معمولا دارای تمهای مذهبی و عرفانیاند. تانر به واسطه آشنایی با حسین محمودی، نوازنده دف اهل ماکو، سفری به ایران داشت و در برخی از اماکن تاریخی ایران ترانههایی خواند. ترانه زیر در مسجد شیخ لطف الله اصفهان در سال ۲۰۱۷ میلادی اجرا شده است. بشنوید و از فضای معنوی آن لذت ببرید:. ...
طُرّه ی جان ۲۳:۳۲ ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ هیچ وسیلهای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد؛ زیرا هیچ مقایسهای امکان پذیر نیست در زندگی با همه چیز، برای نخستین بار برخورد میکنیم؛ مانند هنر پیشهای که بدون تمرین وارد صحنه شود؛ اما اگر اولین تمرین زندگی خود زندگی باشد، پس برای زندگی چه ارزشی میتوان قائل شد؟. این است که زندگی همیشه به یک «طرح» شباهت دارد. اما حتی طرح هم کلمه درستی نیست، زیرا طرح همیشه زمینه سازی برای آماده کردن یک تصویر است؛ اما طرحی که زندگی ماست، طرح هیچ چیز نیست! طرحی بدون تصویر است …یک بار حساب نیست؛ یک بار چون هیچ است …فقط یکبار زندگی کردن، مانند هرگز زندگی نکردن است …!. (بار هستی) … …. ...
طُرّه ی جان ۲۲:۳۹ ۱۳۹۸/۰۳/۲۱ هر امر عینی، و هر چیز بیرونی، از آن جا که همواره صرفا چیزی است که درک شده، و چیزی است که شناخته شده، همواره صرفا غیر مستقیم و ثانو پس برای نقطهی آغاز خود به چیزی نیاز دارد که مطلقا بیواسطه باشد؛ اما روشن است که چنین امری مطلقا بی واسطهای فقط آن چیزیست که به داده میشود، و درونی است، یعنی امر ذهنی. بنابراین، از درخشانترین وجوه کار این است که وی نخستین کسی بود که فلسفه را از خودآگاهی آغاز کرد. فلاسفهی راستین به ویژه و و نیز هر یک به شیوهی خود تاکنون به دنبال کردن این طریق ادامه دادهاند و در نتیجهی تحقیقات ایشان بود که من به سوی تشخیص و کاربرد نه یک، بلکه دو دادهی کاملا متفاوت بیواسطه در خودآگاهی، یعنی و سوق داده شدم … … …. ...
طُرّه ی جان ۲۲:۲۵ ۱۳۹۸/۰۳/۲۱ خوشایند باشیم اما در پی خوشامد دیگران نباشیم! … … مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام
طُرّه ی جان ۱۵:۴۴ ۱۳۹۸/۰۳/۲۰ ارادهی معطوف به «زندگی» یا ارادهی معطوف به «معنا»؟.. زندگی مفهوم بسیار پیچیده و چندگانهای دارد؛ زندگی کردن به مثابهی زنده ماندن و نفس کشیدن و فقط بودن و درجهت مخالف نیستی گام برداشتن است؟ زندگی هنر است یا هنرمندانه زندگی کردن؟. زندگی به معنای «بقا» و بودن و ماندن، صرف شیء بودگی ودچار مصرف زدگی شدن و تلاش برای لذت بردنهای کاذب و رفتن زندگی رو به ابتذال است …سرسختانه جنگیدن برای بقا در این دنیای پرهیاهو و مشوش و چنگ زدن به هر دستاویزی برای به چنگ آوردن زدگی و تثبیت سرخوشیهای کاذب نتیجهاش جز سرخوردگی و ناخورسندی نیست. ما همواره میکوشیم که سعادت و نیک بختی، این خنیاگر فتان و فریبنده را در آغوشش بیارامیم، غافل از اینکه این عروس هزار داماد را وصال ممکن نیست …پریشانی ره آورد زندگی معطوف به حیات است، آگاهی از حقیقت مرگ و تنهایی عمیق وجودی، اضطراب و اندوهی بی پایان است که چنان تیری جانمان را نشانه میرود!. ما مضطربان رنجور تلاش میکنیم زندگی را به چنگ آوریم ولی بنای بودنمان بر فراز بادهاست و چنان شمعی رو به افول …. باید تغییر مسیر بدهیم!. جهت زندگی چه خوشایندمان باشد یا نباشد رو به نیستی است! شبیخون باد دیر یا زود این شعلهی لرزان را رو به خاموشی میبرد. چارهای نیست جز ای ...
طُرّه ی جان ۲۰:۵۸ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ پاسخ کوتاه به این پرسش که: آیا مند است؟ از منظر مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. دانلود و مشاهده در تلگرام
طُرّه ی جان ۲۰:۵۶ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ .. قیچک آلتو: … نشاید | عینالقضات (ارژنگ آقاجری | سیاوش ولیپور) دانلود و مشاهده در تلگرام
طُرّه ی جان ۲۰:۵۶ ۱۳۹۸/۰۳/۱۶ «هر چه مینویسم پنداری دلم خوش نیست، و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتنش بهتر است از نانبشتنش ای دوست نه هر چه درست و صواب بود، روا بود که بگویند …. و نباید که در بحری افکنم خود را که ساحلش پدید نبود،. و چیزها نویسم بی «خود» که چون «وا خود» آیم بر آن پشیمان باشم و رنجور. ای دوست میترسم – و جای ترس است – از مکر سر نوشت… حقا، و به، که نمیدانم که این که مینویسم راه «سعادت» است که میروم، یا راه «شقاوت؟». و حقا، که نمیدانم که این که نبشتم «طاعت» است یا «معصیت؟» کاشکی، یکبارگی، نادانی شدمی تا، ازخود، خلاصی یافتمی!. چون در حرکت و سکون چیزی نویسم، رنجور شوم از آن بغایت!. و چون در معاملت راه خدا چیزی نویسم، هم رنجور شوم …. چون احوال نویسم نشاید، چون احوال عاقلان نویسم، هم، نشاید و اگر هیچ ننویسم هم نشاید؛. و اگر گویم نشاید؛ و اگر خاموش گردم هم نشاید. ...
طُرّه ی جان ۰۲:۵۰ ۱۳۹۸/۰۳/۱۳ زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا. چه نغزست و چه خوب است چه زیباست خدایا از آن آب حیات است که ما چرخ زنان ایم. نه از کف و نه از نای نه دفهاست خدایا … …. مشخصات؛. بوم ۵۵*۷۵.
طُرّه ی جان ۰۲:۳۸ ۱۳۹۸/۰۳/۱۳ *من کجا باران کجا و راه بی پایان کجا. آه این دل دل زدن تا منزل جانان کجا … …مشخصات؛. بوم ۸۰*۸۰
طُرّه ی جان ۰۳:۱۱ ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ بر ماست که لذت ببریم از غذا، از بوهای خوش، از رنگها، از جامههای زیبنده، از موسیقی، از بازیها، از نمایشها و از همه گونه تفریح ک باید چیزهای زندگی را به کار برد و تا هر اندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و در پیوند دادنشان به هم کوشید، زیرا هر چیز که در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است. برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید؛ با آگاهی کامل باید با همه طبیعت یکی شد. پس بیایید یکدیگر را در آغوش بگیریم، ای میلیونها مردم!.. …. ...
طُرّه ی جان ۰۲:۱۷ ۱۳۹۸/۰۳/۱۰ میگوید این وظیفه انسان نمو یافته است که به سرنوشت خویش، ژرف بنگرد. خیره شدن به حقیقت آسان نیست نیچه نوشته است: «این کار همواره چشم انسان را میآزارد و در پایان، بیش از آنچه میخواسته، مییابد.» در نهایت، نجات بخش بزرگ همانا رنج است که به ما رخصت میدهد ژرفترین ژرفاهای مان را بیابیم. دومین جمله ماندگار او این است که: «آن چه مرا نکشد، قوی ترم میسازد» … …. ...