داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ شتر خوابیدهاش هم از خر ایستاده بلندتره. علیرضا کاردار | بی قانون
✅ شتر خوابیدهاش هم از خر ایستاده بلندتره
عليرضا كاردار | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالیاش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش میکردند. در جینگیل همه با هم برابر بودند و تبعیضی بینشان نبود. چه جوجهتیغی که شب گوشه درختی کز میکرد و میخوابید، چه جغد که توی حمام خرابه لانه داشت و چه خرس که توی بهترین غار جینگیل خانه کرده بود، همه با هم یکسان بودند. خالهقورباغه دریاچه و دارکوب زحمتکش سر درخت و استاد موشکور زیر زمین هم بهطور مساوی از امکانات جینگیل مانند آب و آسمان و زمین و خورده شدن توسط حیوانات دیگر برخوردار بودند. نر و ماده هم با هم فرقی نداشتند. حتی خانمبزه و آقاگرگه با کرمخاکی که هم نر بود و هم ماده، برابر بودند و همهشان از یک برکه آب میخوردند و در یک خاک میپوسیدند.
تا اینکه آقاشتره که مدتها عاشق خانمگاوه بود، سرانجام پا پیش گذاشت و پیشنهاد ازدواج داد و انگار خانمگاوه هم منتظر چنین لحظهای بود و قبول کرد و این دو شدند اولین زوج ناهمنژاد تاریخ جینگیل. (بعد از این جفتگیری، حیوانات دیگر هم فهمیدند لازم نیست حتما جفتشان از نژاد خودشان باشد. مانند موش کانگورویی، قاطر، شترمرغ و...- مولف) ثمره رسیدن این دو دلداده به یکدیگر، حیوانی شد عجیبالخلقه که درازی گردن و لب کلفت پدرش و هیکل گنده مادرش را به ارث برده و به دلیل اختلال ژنتیکی خالخالی شده بود. برای همین نامش را «شتر گاو پلنگ» گذاشتند که بعدها به اختصار زرافه صدایش کردند.
زرافه که بزرگ شد به اعتبار خالهایش خودش را از بقیه حیوانات برتر میدانست. هرچند از نظر قد و هیکل سر بود، ولی از نظر عقلی شیرین میزد. دار و دستهای راه انداخت و شروع کرد به جولان دادن. روزهای اول کسی تحویلش نمیگرفت ولی کمکم با کارهایش اعصاب همه را خرد کرد. سرانجام پلنگان که به اینجایشان رسیده بود و از اول چشم نداشتند حیوان خالداری غیر از خودشان را ببینند، زرافه را به سزای رفتارش رساندند. از این زمان وقتی کسی خودش را برتر از دیگران میبیند، این ضربالمثل را برایش بهکار میبرند که قسمت دومش به مرور حذف شده است: «شتر خوابیدهاش هم از خر ایستاده بلندتره، به شرطی که خودشو خر نکنه»!
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@bighanooon
@DastanBighanoon