داستانهای روزنامه طنز بی قانون
✅ میراث خرس به کفتار میرسه. علیرضا کاردار | بی قانون
✅ میراث خرس به کفتار ميرسه
علیرضا کاردار | بی قانون
@bighanooon
@DastanBighanoon
در زمانهای قدیم جنگلی بود خوش آب و هوا که اهالیاش به لهجه محلی «جینگیل» صدایش میکردند. تا حالا خیلی از اخلاق عجیب اهالی جینگیل برایتان نوشتهایم. ولی این بار میخواهیم یکی از کارهای پسندیدهشان را برایتان تعریف کنیم تا فکر نکنید که آنها همیشه در حالت خل و چلی به سر میبردند. جینگیلوندان عادت داشتند هر از گاهی یک نفر را به اوج برسانند. ولی چون به هرحال حیوان بودند و مشاعرشان درست کار نمیکرد، وسط کار یادشان میرفت فلانی را بالا بردهاند و یکهو زیرش را خالی میکردند. این کارشان عمدی و با قصد سوء نبود.
مثلا یک روز حمله میکردند به در خانه کوآلا و از خواب بیدارش میکردند و میگذاشتندش روی سرشان و دور جینگیل میچرخاندندش. چرا؟ چون حس کرده بودند که کوآلا خیلی مهربان و گوگولی است و باید قدرش را بدانند. غافل از این که آن بدبخت چون همیشه خواب بود، آزارش به کسی نمیرسید و مهربان بودنش دلیل دیگری جز تنبلی نداشت. بعد از مدتی که همه از سر و کول کوآلا بالا میرفتند و خواب از سرش میپرید، تصمیم میگرفت با این همه طرفدار تشکیل خانواده بدهد. میرفت با یک کانگوروی خوش بر و بالا و وضع درست جفت میشد که به ناگاه همه ولش میکردند و آنقدر دریوری پشت سر و توی روی خودش و جفتش میگفتند که آن بدبخت افسرده میشد و آنقدر میخورد تا بترکد یا میرفت میخوابید و دیگر بیدار نمیشد. یا باز یک روز همه طرفدار خرس میشدند، چون فکر میکردند قوی و خوش هیکل است.
مدتی که میگذشت و حیوانات میفهمیدند آن چیزهایی که فکر میکردند سیکس پک و کول و پشت بازو است، همان پشمهایی است که میگفتند کندنش از خرس غنیمت است، ناگهان دورش را خالی میکردند و شروع میکردند به بدگویی کردن از هیکل و قدرت و عقلش. تا جایی که خرس میرفت پشت درختهای جینگیل میخوابید تا کفتارها بیایند خودش و گوشت و دنبه و پشمهایش را بخورند. اینگونه شد که از آن زمان هروقت عموم به یک طرف میل میکنند و بعد ناگهانی ول میکنند، میگویند میراث خرس به کفتار میرسد.
🔻🔻🔻
روزنامه طنز بی قانون (ضمیمه طنز روزنامه قانون)
👇👇👇
@Bighanooon
@DastanBighanoon