ناشر عوض کردن از آفات صنعت نشر ما است

ناشر عوض کردن از آفات صنعت نشر ما است. اغلب نویسنده‌های خارجی موفق از ابتدای شروع فعالیت حرفه‌ای‌شان تا انتهای آن فقط یک ناشر داشته‌اند (مثلاً، نگاه بیندازید به کارنامه‌ی نشر گالیمار و نویسندگان همکارش) اما در ایران شاهدیم که بعضی از نویسنده‌ها و مترجم‌ها مدام از این نشر به آن نشر می‌روند و حتی گاهی یک کتابشان پنج، شش دست بین ناشرهای مختلف می‌چرخد و هر بار یک جا به چاپ می‌رسد! اگر نگاه آماری داشته باشیم، می‌بینیم اغلب نمونه‌های موفق وطنی هم بخش عمده‌ای از موفقیتشان را مدیون ثبات همکاری با یک یا دو ناشر مشخص هستند، ازجمله چهره‌هایی مثل پیمان خاکسار، زویا پیرزاد و مصطفی مستور.
وقتی با ناشری همکاری ثابت دارید، ناشر می‌تواند روی آثار شما سرمایه‌گذاری بلندمدت داشته باشد، هزینه‌ی تبلیغاتی صرف کند و با دست باز روی آثار شما مانور بدهد. اگر ناشر حس کند شما با او همکاری موقت دارید، طبیعی است که دست‌ودلش نمی‌رود تمام توان خودش را صرف موفقیت شما کند و بعد شاهد باشد که آثار بعدی شما را ناشران دیگر منتشر می‌کنند و ثمره‌ی مادی و معنوی موفقیتتان به کسان دیگری می‌رسد.
البته هر نویسنده یا مترجمی حق دارد اگر ناشرش اصول حرفه‌ای را رعایت نکرد، با ناشر دیگری وارد مذاکره شود، اما به نظر می‌رسد به تعامل بیشتری بین پدیدآورندگان و ناشران نیاز داریم. ناشران باید منظم‌تر و خوش‌قول‌تر باشند و پدیدآورندگان باید تعهدشان را به ناشرشان (به‌خصوص اگر ناشری است که اولین آثار آن‌ها را منتشر کرده) بیشتر کنند.
@Virastaar