من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم. دیگر به آسانی کسی چون مرانخواهید یافت و از این رو به شما اندرز می دهم که از گرفتن جان من درگذرید. «دفاعیات سقراط» @farhad_ghanbariiiii


فرهاد قنبری:. زن یا بانو

ژاک لاکان روانکاو، فیلسوف فرانسوی در یکی از جنجالی‌ترین نطریه‌های خود می‌گوید «زن وجود ندارد» نظریه‌ای که با اعتراض بسیار زیادی به ویژه از سوی فمنیست‌ها مواجه شد …این گفته لاکان به همان میزان که جنجالی است باعث سوء برداشت‌های متفاوت نیز شده است. «زن وجود ندارد» در نزد لاکان در واقع به معنی «بانو وجود ندارد» است. بانو در ادبیات ما (یا در زبان انگلیسیlady) به دخترانی گفته می‌شود که بسیار باوقار و متین هستند، دارای زیبایی ظاهری بسیار زیادی بوده و بسیار عاشق پیشه هستند، اشتباه نمی‌کنند، آرام و موقر سخن می‌گویند، از هر نوع نقص و عیبی بری هستند و صفاتی از این قبیل که با گفتن کلمه بانو در ذهن نقش می‌بندد …اغلب مردان (حداقل در جوانی یا قبل از ازدواج و ارتباط گیری با جنس مخالف) چنین تصویری از زن در ذهن خود دارند. آنها زن را در مقام «بانو» آرمانی ساخته و با این ذهنیت به سراغ شان می‌روند. در واقع عشق نیز نتیجه این آرمانی سازی از جنس مخالف است. اما این زن «بانو» به عقیده لاکان وجود ندارد. اغلب مردانی نیز که با چنین ذهنیتی سراغ زنان می‌روند یا عاشق آنها می‌شوند پس از مدتی که ازدواجشان یا رابطه شان ...
  • گزارش تخلف

ابراهیم و اسماعیل، هر دو در یک تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهیم، اسماعیلت را قربان کن، که وقت، وقت قربان کردن است

قربانی کردم در این قربانگاه، و جوهر این دفتر، خون اسماعیل است، پسری که نداریم، دریغ که گوسفندی از غیب نرسید برای ذبح، قلم نی، از نیستان می‌رسید نی در کفم روان، نی خود، نفیر داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من می‌دمیدم چون دم زدن دم به دم. دستان_علی حاتمی ...
  • گزارش تخلف

عاشق بودن تنهایی غریبی ست. نه دل می‌ماند و. نه دلداری

کاغذ هایی می‌ماند همه خالی از واژه. کتاب هایی همه سفید. و فنجان قهوه‌ای پر از سرنوشت تلخ. عاشق بودن جهان تنهایی ست. باران تنهایی ست. پیاده روی در شهر تنهایی ست. عاشق بودن. پنجره‌ای ست رو به روی قبرستانی وسیع. که تنها یک گور دارد. ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. این کانال با این «نام» نزدیک به هشتاد هزار فالوئر دارد

پاتایا نام یک شهر مانند شهرهای دیگر نیست. پاتایا نشانه است. نشانه‌ای که با تجارت بدن، دو جنسه‌ها، کودکان بی سرپرست و مجهول الهویه، پورنوگرافی، سکس آزاد هپاتیت، ایدز و رقص و دیسکو و امثالهم در هم آمیخته است. مسافران پاتایا از همه نقاط دنیا هستند، از انگلستان تا آلمان و امریکا تا خاورمیانه و چین و …. اما تفاوتی هست بین اغلب مسافران ایرانی و مسافران سایر کشورها به این شهر نه چندان خوش نام، در کشورهای مختلف اغلب افرادی از طبقاتی با سطح تحصیلات و فرهنگ پایین مسافران پاتایا را تشکیل می‌دهند، افرادی که برخی از آنها در تجارت پورن فعالیت می‌کنند یا از بزهکاران اجتماعی محسوب می‌شوند …اما در ایران پاتایا شهر محبوب تحصیل کردگان و طبقه متوسط جدید (کارمندان، پزشکان، مهندسان و …) ایرانی است. اغلب مسافرانی که متاهل بوده و به دور از چشم همسر و فرزندان پاتایا را بهشت رویاهای خود برای استراحت و خرج پس انداز اضافی خود می‌دانند.. این میزان اعضا برای کانالی با چنین نامی گواه ناخوداگاه جمعی بخش نه چندان کوچکی از جامعه است. telegram. me/kharmagaas ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:

شایع، پیشرو، علیشمس، تهی، هیچکس، حصین ابلیس، بابک تیغه، تی‌دی، بیگرض، ساسی مانکن، صفت، تتلو، رپ لرزه، کاغذ رکورد، دوحنجره، قاف، هیدن، و… …. اینها نه اسامی اراذل و اوباش و قداره کش‌های شعبان بی مخ در کودتای بیست و هشت مرداد است و نه اراذل و اوباش و جیب برهای بازداشت شده در دروازه غار. اینها اسامی هنرمندان عرصه هنر فاخر موسیقی است که هر کدام ظاهرا طرفداران پر و پا قرص خود را دارند. این نتیجه عملکرد سازمان‌های هنری و فرهنگی است که در راستای اعتلای هنر در این سرزمین تلاش می‌کنند …وقتی هیچ سازی از تلویزیون نشان داده نمی‌شود، وقتی در کتب درسی یک کلمه هم از هنری به نام موسیقی صحبت نمی‌شود، وقتی کنسرت شهرام ناظری و شجریان با چماق و تهدید لغو می‌شود، وقتی آموزش و پرداختن به موسیقی ممنوع است، وقتی … …. در چنین شرایطی موسیقی فراموش نمی‌شود بلکه مانند آبی که مقابل آن سد ایجاد شده است سعی می‌کند از کناره‌ها سریز کرده و هدر برود و در مسیر خود زمین و محصول زراعت را نیز خراب کند، عمل می‌کند. این موسیقی، موسیقی سریز شده است، موسیقی ممنوع، موسیقی زیر زمین، موسیقی رها شده، خود رو، هرز، از ریخت افتاده، بی ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. این خود تحقیری بزرگ برای افراد در شرایط مختلفی اتفاق می‌افتد

گاهی برای پیر اندرزگویی که در دام عشق زنی اغواگیر همه چیز خود را از کف می‌دهد. گاهی برای استاد اخلاقی که سر از پاتایا در می‌آورد.. گاهی برای سیاست مداری که ژست روشنفکری و اخلاق مداری و دغدغه حقوق شهروندی می‌گیرد ولی در بزنگاه حساب‌های بانکیش و منافع شخصیش را ترجیح می‌دهد …اما مسئله اینجاست که در ازای به دست آوردن چه چیزی به این حد از تحقیر تن می‌دهیم؟. تحقیری که شب و روز رهایمان نخواهد کرد. حق با رورتی است، بالاترین تحقیر یک انسان آنجاست که به نزد خویشتن تصویر موجودی ذلیل، کریه المنظر و حقیر از خود داشته باشد. در چنین شرایطی اگر تمام دنیا به افتخار او بلند شوند، اگر تمام ثروت دنیا در اختیار او باشد باز همان موجود حقیر و فرومایه‌ای خواهد بود که مدام برای فرار از خویشتن به تایید دیگری پناه خواهد برد.. این روزهای تصاویر مربوط به صاحب کارخانه چسب هل از چنین شخصیتی پرده برداری می‌کند. شخصی که تمام عقده‌ها و حقارت خود به نزد خویش را در خواست احترام و پذیرش دیگران طلب می‌کند …اما او فقط یک فرد از بسیاری افرادی است که چنین تحقیر فلاکت باری را به جان می‌خرند ولی حاضر نیستند برای لحظه‌ای هم شده ...
  • گزارش تخلف

در شب سرد زمستانی.. کوره‌ی خورشید هم، چون کوره‌ی گرم چراغ من نمی‌سوزد …و به مانند چراغ من

نه می‌افروزد چراغی هیچ،. نه فروبسته به یخ ماهی که از بالا می‌افروزد.. من چراغم را در آمد رفتن همسایه‌ام افروختم در یک شب تاریک …وشب سرد زمستان بود،. باد می‌پیچید با کاج،. در میان کومه‌ها خاموش. گم شد او از من جدا زین جاده‌ی باریک …و هنوزم قصه بر یاد است. وین سخن آویزه‌ی لب:. که می‌افروزد؟ که می‌سوزد؟. ...
  • گزارش تخلف

در احتضار، شعری از ژاک پره ور. برگردان احمد شاملو. سیلاب بى‏امان فلاکت

که بر دیوارهاى اتاق پلشتش نمى نفرت انگیز پس مى‏دهد. سخت پریده‏رنگ، محکوم و به خود وانهاده. مردى در آستانه‏ى مرگ. در پرتو چراغ بالینش که مى‏چرخاند و مى‏جنباند باد. به چشم مى‏بیند. بر دیوار طبله زده. نور جاندار شگفت‏انگیزى:. شعله‏ى خجسته‏ى چشمان محبوب را. و در سکرات مرگ. ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:. این نقاشی مثل تمام نقاشی‌های ونگوک، دنیای درونی این شوریده هلندی را تصویر می‌کند

ون گوگ درباره الهام کشیدن تابلو شب پر ستاره این گونه به برادرش می‌نویسد:. امروز صبح تا طلوع آفتاب، مناظر بیرون را از پنجره به نظاره نشستم، چیزی نبود جز ستاره‌های صبحگاهی که بسیار درشت به نظر می‌رسیدند». این نقاشی آسمان درهم تنیده‌ای است که ماه تابان و ستاره گان پرشمار بر بالای دهکده‌ای زیبا ایستاده‌اند، در این نقاشی فاصله زیادی بین آسمان و دهکده نیست بوته هایی که بالاتر از ستاره گان و. در کنار ابرها در حال چرخیدنند. در میان نقاشی برج کلیسایی است که به آسمان پررنگ چسبیده است، انگار نزدیکی خدا را روایت می‌کند. شب پر ستاره همچون چتری زیبا دهکده را در آغوش کشیده و به آن چشمک می‌زند، زمین و آسمان آنقدر به هم نزدیکند که در گستره‌ای عظیم در یکدیگر حل شده‌اند، کوهها پهلو به پهلوی آسمان ایستاده و یک با شب پر ستاره همرنگ شده‌اند. ابرهای در هم پیچیده و کج و معجوج تلقینی بازیگوشانه از آسمان است که در خاموشی دهکده در حال آمد و شدند. telegram. me/kharmagaas ...
  • گزارش تخلف

من آن قدر سینما را دوست دارم که تحمل کسانى که آن را دوست ندارند را ندارم

یک بار کسى را که اتواستاپ مى زد را سوار کردم. وقتى فهمیدم که آلمانى است آغاز به صحبت در مورد فریتز لانگ کردم او حتا اسمش را هم نشنیده بود براى همین به اولین شهرى که رسیدم به تظاهر به این که به مقصد رسیدم پیاده‌اش کردم. تروفو ...
  • گزارش تخلف

فرهاد قنبری:

پس از گذشت نزدیک به هفتاد سال از کودتای بیست و هشت مرداد هنوز نظرات مختلفی در مورد این واقعه تاریخی ارائه می‌شود.. در دوران پس از دوران جنگ جهانی دوم که دنیا در تقسیم بندی بلوک شرق و غرب در حال بلعیده شدن بود، پیرمردی در قلب خاورمیانه علم استقلال و خودباروری را برافراشت. رزم آرا و بسیاری دیگر از سیاست مداران وقت بر این باور بودند که کشوری که قدرت ساخت سماور را هم ندارد نمی‌تواند صنعتی به بزرگی نفت را اداره ندارد.. مصدق در چنین شرایطی قدرت را به دست گرفت و اعتماد به نفس و خوباوری را در روح خسته و بی جان جامعه دمید. مصدق دو سال و چهار ماه با وجود تحریم همه جانبه قدرت‌های شرق و غرب و تهدیدهای هر روزه بریتانیا کشور را بدون فروش حتی یک بشکه نفت اداره کرد …مصدق آنقدر در راه خود مصمم و راسخ بود که تمام دشمنان داخلی و خارجی او چاره‌ای جز توطئه و براندازی دولت او از طریق کودتا را پیدا نکردند …دولت مصدق در بیست و هشت مرداد سی و دو سرنگون شد و فرصتی برای تمام استعمارگران و خودباختگان فراهم شد تا پس از مدت‌ها خواب راحت داشته باشند …او در آخرین دفاعیات خود در دادگاه چنین گفت:. آری، تنها گناه من و گ ...
  • گزارش تخلف

کرمیت روزولت دراول شهریور پس از کودتا به ایران می‌رود و می‌گوید: «پس از برگزاری تشریفات، شاه به من اشاره کرد و اولین عبارتی که با

مصدق محاکمه می‌شود. (در این موقع لب‌های شاه می‌لرزید) و به سه سال محکوم خواهد گشت … ریاحی نیز مجازات مشابهی دارد؛ ولی یک استثناء وجود دارد و آن، حسین فاطمی است. او هنوز دستگیر نشده ولی به زودی او را پیدا می‌کنند. فاطمی، بیش ازهمه ناسزاگویی کرد. هم او بود که توده ای‌ها را واداشت مجسمه‌های من و پدرم را سرنگون و خرد کنند. او، پس از دستگیری، اعدام خواهد شد. ...
  • گزارش تخلف