فلسفه،ادبیات،هنر رها قندی پژوهشگر فلسفه & Lawyer


…وجود..! وه چه بار معنایی غریبی در این واژه نهفته است!

وجد را به وجود گره بزنیم و بودن را نظاره کنیم با شعف، با شور. با شعاع جان … تن دادن به زندگی بهایی گزاف دارد. جان! بهای این تن دادگی است. گران‌ترین متاع ممکن در قبال در برکشیدن وجود! یعنی تقاضای بودن میکنیم، اگرچه غرامتش جان باشد. اپیکور می‌گوید؛ «ما تجسم یک رویاییم میان دو خواب.» دو خواب شیرین و طولانی. ما جرقه‌ای هستم میان دو شب! دو عدم! ...
  • گزارش تخلف

برای زندگی کردن است؛ نه زندگی برای دین داشتن و دینی که نتواند پاسخگوی نیازهای زندگی زمانه‌ی خود باشد، حق طبیعی آن حذف از صحنه‌ی زن

اعمالی که بنا بر سنت برای جلب رضای خدا انجام می‌شود از قبیل نذر‌، زیارت اماکن مقدس و غیره جزء اغوای دینی است و دین حقیقی جز کوشش برای اصلاح اخلاق‌، چیز دیگری نیست‌. به عبارت دیگر‌، دین طبیعی‌، دین اصالت عقل است و در تقابل هر کاستی و لغزشی، هر کس باید به عقل خود پناه ببرد …. ‌_عقل_تنها …. ...
  • گزارش تخلف

📚📙📘📕📚 …. بدین ترتیب آنها به جای تلاش و کوشش برای بهبود وضعیت خود به ظهور یک ناجی دل می‌بندند

این تفکر در نهایت مدعیان اعجازآفرینی را بر اریکه قدرت می‌نشاند و آنها نیز در چنین اوضاع و احوالی به سرعت به حاکمانی مستبد تبدیل می‌شوند …گودو نمیاد!. گودو خود تو هستی … …. (بررسی روانشناختی خودکامگی) … … ...
  • گزارش تخلف

باوری که ﺷﮕﻔﺖﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﻳﺞ ﺍﺳﺖ، این است که بسیارانی هستند که ﺭﻭﺡ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺭﺍ ﻳﻜﻲ ﻣﻲﭘﻨﺪﺍﺭﺩ، ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ باوری وجود دارد

ﺷﺪ ﻭ ﺑﺪﻳﻦﺳﺎﻥ افراد ﺑﺎ ﺑﺨﺸﻴﺪﻥ ﻧﺎﻡ ﻧﻴﻜﺎﻥ خود ﺑﻪ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﺭﻭﺡ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻮﺯﺍﺩﺍﻥ ﻣﻲﺩﻣﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺟﺪﺍﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺟﻠﻮﻩﮔﺮ ﻣﻲﺳﺎﺧﺘﻨﺪ. ﻧﮕﺮﻩﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺟﺰﺀ ﺍﺯ ﻛﻞ ﺑﺎﺯﻣﻲﮔﺮﺩﺩ. ﻳﻌﻨﻲ «ﻣﻦ» ﻣﻌﺮﻑ ﺭﻭﺣﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ … … … ...
  • گزارش تخلف

پس از آنکه به تجربه دریافتم که آنچه معمولا در زندگی اجتماعی روی می‌دهد همه باطل و بیهوده است، و دیدم که هیچ یک ازچیزهایی که مایه‌ی

و بتواند از خود خبر دهد و [چنان باشد که] نفس جز آن از چیزی متاثر نشود:. به سخن دیگر. آیا چیزی هست که کشف و کسب آن. به من سعادت دائم و عالی و بی پایان ببخشد؟؟ … … … … ….
  • گزارش تخلف

اساسی‌ترین چیز زندگی که به آن خوشبختی می‌گویند، چیست؟

یا چطور می‌شود میزان «درد» و رنج جسمی و روحی را اندازه گرفت؟. چه کسی دانه‌های اشک مان را، وقتی که نصف شب‌ها گریه می‌کنیم، می‌تواند بشمارد؟. بالاخره چه کسی به خنده‌ها و رنج‌های ما می‌اندیشد؟. بر شیطان لعنت، آیا اینها مسائلی نیستند که باید متفکران به آنها پاسخ دهند؟. علم به چه درد میخورد؟. و علمایی که با تهیه طرح‌های بسیار پر خرج موفق می‌شوند که از کره ماه خاک یا چند تا سنگ‌ بی ارزش سوغات بیاورند کارشان چه ارزشی دارد، اگر نتوانند تعاریفی در خصوص اساسی‌ترین چیز زندگی یک انسان ارائه دهند؟.. …. ...
  • گزارش تخلف

به قول پروست، ما تا مشکلی نداشته باشیم، عملا چیزی نمی‌آموزیم:

«ضعف و سستی به تنهایی وادارمان می‌کند که بیاموزیم و ما را قادر می‌کند روندی را که تاکنون چیزی درباره‌اش نمی‌دانستیم مورد تحلیل قرار دهیم. آدمی که هر شب به محض رفتن به رختخواب خوابش می‌برد، و تا لحظه‌ای که بیدار می‌شود و بر می‌خیزد از دار دنیا بی خبر است، بی تردید از مشاهدۀ جزئیاتی در مورد خوابیدن عاجز است. او به ندرت متوجه می‌شود که خواب است. اندکی بی خوابی این ارزش را دارد که ما را وادارد خوابیدن را تحسین کنیم، و شعاع نوری بر این تاریکی بتاباند. حافظه‌ای بی نقص ابزار کارآمدی برای مطالعۀ پدیدۀ حافظه نیست.». هر چند ما بدون رنج بردن هم قادریم از شعورمان استفاده کنیم، اما به زعم پروست وقتی دچار رنج و تألم هستیم کنجکاوی مان کامل‌تر می‌شود. رنج می‌بریم، پس فکر می‌کنیم، زیرا فکر کردن کمک‌مان می‌کند که رنج کشیدن را در زمینۀ مساعد قرار دهیم. کمک‌مان می‌کند آن را ریشه‌یابی کنیم، ابعادش را بسنجیم، و با حضورش کنار بیاییم …در نتیجه: افکاری که بدون رنج حاصل شده‌اند فاقد منبع مهم انگیزه هستند. به نظر می‌رسد فعالیت ذهنی برای پروست به دو بخش تقسیم می‌شود: بخشی که می‌توان افکار بی درد نامید، که بدون کم ...
  • گزارش تخلف

همانگونه که نیچه به ما می‌آموزاند، باید به زمین در مقام یک آفریننده عشق بورزیم

این آفرینش‌گری به معنی مال‌خود‌کردن زمین به مثابه اساس وجود انسان است. بنابراین، طبق آموزه‌های دستوری مکانیستی و تکنوکرات، تنها به بهره‌برداری از زمین اکتفا نکنیم، بلکه به زمین به خاطر هدیه‌ای که پیشکش می‌کند، به خاطر بخششی که برای پختگی و رسیدن به سرحدات وجود به ما عطا می‌کند، عشق بورزیم. مطمئنا انسانی با چنین پختگی‌ای باید در ابرانسان سر برآورد. با این‌ حال نباید کوشش در راستای برآمدن ابرانسان را یک جهد دینی دیگر دانست، و مقصودش را یک غایت آخرت‌شناختی دیگر برای وجود انسانی در نظر گرفت. همچنین، چنین گفت زرتشت را هم نباید به عنوان یک رساله‌ی انجیلی یا رساله‌ی اسطوره‌ای-دینی دیگر خواند: نیچه دقیقا خلاف این را در نظر دارد. ابرانسان از دل فروپاشی همه‌ی امید‌های آخرت‌شناسانه سر برمی‌آورد: ‌ انسان‌ها می‌خواهند «…خود را برای همان زمینی قربانی کنند که روزی از آن ابرانسان خواهد شد.» این یعنی وارد شدن به بیابان بی آن‌که امید خروج داشته باشی؛ یا گشایش همه‌ی افق‌ها بی آن‌که به فروبستگی قریب‌الوقوعی در آینده‌ای نزدیک دل بسپاری. بدین‌ترتیب «…شاید همین که انسان از حرکت به سمت خدا دست بکشد از هر فراز ...
  • گزارش تخلف

بعضی موقع‌ها باید ایستاد، یه نگاه به دور و بر انداخت، شاید دیگر برنده شدن توی همه‌ی مسابقه‌ها ارزش‌اش را لااقل برای خودت از دست دا

شاید سرعت‌ات از حدش گذشته باشد. شاید بفهمی که برای هیچ و پوچ داری سرعت می‌گیری. شاید بفهمی که زندگی کوتاه‌تر از آنی‌ست که تمامش را در مسابقه بگذرانی.. بعضی لحظه‌های زندگی را باید مزه مزه کرد، حتی تلخی‌هایش را؛ بعضی‌ها را باید آهسته، آهسته تجربه کرد …. …. ...
  • گزارش تخلف

📚.. روزی میرسد که. فرزندتان از شما میپرسد

چند بار عاشق شده‌اید؛. آن روز بنشینید و برایش تعریف کنیداز دوستی‌های اجتماعی که به رابطه‌های جدی مان راهشان دادیم و. دیوارهای اعتماد را آوار کردیم. از عشق هایی که در «سکرت چت‌ها» مدتش را تعیین کردیم؛. از «بی تو میمیرم هایی» که به لمس یک دکمه‌ی بلاک بند بود. از عکس و خاطراتی که با یک «دیلیت» جان دادند روی دستمان. از قول هایی که به راحتی آب خوردن رویش پا گذاشتیم. همه را بگویید …. آن روز بدون اینکه بخواهید. ...
  • گزارش تخلف

از آنجا که انسان رشدنکرده به دنیا می‌آید، بسیار بیشتر از هر موجود دیگری می‌تواند آموزش ببیند و اجتماعی شود

بیشتر پستانداران وقتی از رحم خارج می‌شوند مانند سفال لعابداری هستند که تازه از کوره بیرون آمده است -اگر کسی بخواهد شکل سفال را عوض کند، خراشیده می‌شود یا می‌شکند. اما انسان‌ها وقتی از رحم خارج می‌شوند، مثل شیشه‌ی ذوب‌شده که تازه از کوره بیرون آمده باشد، می‌توانند کش و قوس پیدا کنند و کاملا آزادانه به هر شکلی درآیند. به همین دلیل است که امروز می‌توانیم فرزندان خود را مسیحی یا بودایی، سرمایه‌دار یا سوسیالیست، و جنگ‌طلب یا صلح‌جو بار آوریم … …. ...
  • گزارش تخلف

انسان‌ها جسم دارند. طی قرن گذشته، تکنولوژی ما را از جسم‌مان دور کرده است‌‌

ما توانایی‌مان را برای توجه به آنچه بو یا مزه می‌کنیم، از دست داده‌ایم. در عوض در گوشی‌های هوشمند و کامپیوترهایمان غرق شده‌ایم. به آنچه در دنیای مجازی روی می‌دهد بیش از آنچه در خیابان روی می‌دهد، علاقه‌مندیم …صحبت کردن با عموزاده‌ام در سوئیس آسان‌تر شده، ولی صحبت کردن با همسرم هنگام خوردن صبحانه سخت‌تر شده است، زیرا او دائما به جای نگاه کردن به من، به گوشی هوشمندش نگاه می‌کند. در گذشته، آدم‌ها به خود اجازه‌ی چنین غفلتی را نمی‌دادند ….۲۱ …. ...
  • گزارش تخلف

و هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکون در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت

از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری به آتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مرورا میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند. عشق غالب شده چون به پرتو انوار معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته‌تر از آن بود که با معشوق، زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است …. ...
  • گزارش تخلف

🍀سمینار رایگان:.. 🗣روان بنه برگزار میکند:

🍀سمینار رایگان:.. 🗣روان بنه برگزار میکند:
🔴سلسله نشست‌های تکنیک‌های پیشرفته درمان ISTDP: بیمار با مقاومت متوسط. 🔵ویژه روانشناسان، رواندرمانگران علاقمند به درمان پویشی. ⚫️یکشنبه ۲۵ فروردین ماه ساعت ۱۸الی ۲۰٫۰۲۱۸۸۳۰۵۰۲۸ -۰۹۰۳۲۰۲۹۲۳۵.
  • گزارش تخلف

⚫️ فهرستی از کانال‌های مفید تلگرام:.. ●○بررسی مسائل روز. «یک صفحه» داستان بخوانیم

کتابهایی از علم سیاست. واردات و صادرات. خدایی که به‌شدت کافیست. (نجوم و کیهان‌شناسی). حقوقی و قضایی. جامع آرای قضایی کاربردی. بر مسائل روزمره. و مطالعه‌ی‌گروهی. شیفتگان کتاب).
  • گزارش تخلف

در زندگی بعدی، کاش می‌شد مسیر را وارونه طی کنم

در آغاز، پیکری بیجان و مرده باشم و آنگاه راه آغاز شود …. در خانه‌ای از انسانهای سالمند، زندگی را آغاز کنم و هرروز همه چیز، بهتر و بهتر شود. به خاطر بیش از حد سالم بودن، از خانه بیرونم کنند. بروم و حقوق بازنشستگی ام را جمع کنم. و سپس، کار کردن را آغاز کنم. روز اول، یک ساعت طلایی خواهم خرید و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت. سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد و هرروز، جوان‌تر خواهم شد …آنگاه برای دبیرستان آماده‌ام؛ و سپس به دبستان می‌روم و آنگاه کودک می‌شوم و بازی می‌کنم. هیچ مسئولیتی نخواهم داشت. آنقدر جوان و جوان‌تر می‌شوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم. ...
  • گزارش تخلف

یه روز صبح از خواب بلند میشی و متوجه میشی هیچ حسی به گذشته و آدم‌های گذشته نداری، دیگه می‌تونی واسه همشون آرزوی خوشبختی کنی؛

یه جور رهایی و بی احساسی کامل!!. از اون به بعد با کسی جر و بحث نمی‌کنی، به همه لبخند می‌زنی و از همه چیز ساده می‌گذری. مردم بهش میگن قوی شدن، اما من میگم سر شدگی! … … …
  • گزارش تخلف

انسان زاده شدن تجسد وظیفه بود:. توان دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن. توان شنفتن

توان دیدن و گفتن. توان اندهگین و شادمان‌شدن. توان خندیدن به وسعت دل، توان گریستن از سویدای جان. توان گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع شکوهناک فروتنی. توان جلیل به دوش بردن بار امانت. و توان غمناک تحمل تنهایی. تنهایی. تنهایی. تنهایی عریان … … … ...
  • گزارش تخلف

✍شوپنهاور می‌گوید: "وقتی از طبیعت سطحی و پوچ اندیشه‌های دیگران، تنگی نظرشان، حقارت دیدگاه‌هایشان و پستی نیت‌ هایشان و تعداد خطاهای

زیرا زمین مملو از آدم‌هایی است که ارزش هم‌صحبتی ندارند. به نظرت واقعا عاقلانه است که ما نظرات چنین آدم‌هایی را جدی بگیریم؟ چرا اجازه دهیم که قضاوت‌هایشان تعیین کند که ما چگونه آدمی باشیم؟. آیا نوازنده از تشویق بلند حضار مسرور می‌شود اگر بداند همه‌ی مخاطبانش ناشنوا هستند؟. …. ...
  • گزارش تخلف