📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


نوشتن چرا برای آموزگاران بنیادی است؟. تابستان۱۳۹۴، سوئد. دکتر یحیی قائدی

دانشیار دانشگاه خوارزمی. نوشتن چکیده ویژگی‌های یک ملت است. نوشتن ویژگی بنیادی شهروندی و بنیادی‌ترین ویژگی ادمی است. وقتی از نوشتن و ارتباط آن با شایستگی آموزگاری سخن گفته می‌شود بدان معنی نیست که هر آموزگار باید شاهکار ادبی یا مقاله علمی در سطح بلند تولید کند. گونه‌های دیگر نوشتن هم وجود دارند که به همان اندازه مهم و ارزشمند هستند. دست کم آموزگاران بابد مهارت ثبت فکرها و تجربه‌های خود را داشته باشند. آنها باید بتوانند دیدگاه‌ها و فلسفه آموزگاری خود را بنویسند و نیز بتوانند تجربه‌های آموزشی خود را برای خود و دیگران بنویسند تا هم خود و و هم دیگران بتوانند آنها را مورد ارزیابی قرار داده و تجربه‌های آینده خود را بهبود بخشند. آموزگاران بابد بتوانند شرح حال خود، گزارش‌های سفر خود و مشاهده ‌های خود را بنویسند. اگر آموزگاران چنین باشند آنگاه می‌توانند از دانش‌آموزان خود بخواهند که آنها نیز چنبن باشند. ...
  • گزارش تخلف

ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮﻡ ﺭﺍ با ﻣﺮﮒ ﺯﯾﺴﺘﻪ‌اﻡ، ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ‌اﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺑﻤﯿﺮﺩ

ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﺩ؛ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ هیچ‌وقت ﻓﮑﺮ نمی‌کردم ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﮒ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺎﺷﺪ …. ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﻧﺎﺭ ﺩﻧﯿﺎ/ بختیار علی. ترجمه‌‌ی آﺭﺵ ﺳﻨﺠﺎﺑﯽ
  • گزارش تخلف

کارگاه داستان نویسی.. اصول داستان نویسی.. نوشته ریموند کارور

ترجمه شقایق قندهاری …باید توجه داشت که در داستان تجربه واقعی نو و اصیل است و به سختی به دست می‌آید و کسب آن مایه خوشی و سرور است. اما نوع نگرش و تلقی شخص دیگری به امور و چیزها؛ به عنوان مثال «بارتلمی» نباید توسط دیگران تقلید شود. چون به هرحال کاری بی فایده است و بی حاصل. تنها یک بارتلمی وجود دارد و اگر نویسنده دیگری بخواهد حس و حال منحصر به فرد و خاص یا حتی شرح جزییات و صحنه پردازی‌های وی را تصاحب کند و آن را به عنوان سر فصل و نوآوری اثر خود قرار دهد، فقط وقت خویش را تلف کرده است و با دنیایی آشفتگی، ناکامی و از همه بدتر خود فریبی مواجه می‌شود. همان گونه که «ارزا پاند» تاکید داشت، تجربه گرایان واقعی باید «همه چیز را از نو بسازند» و طی این روند مسایل و چیز هایی را برای خود کشف کنند. با این حال اگر نویسندگان با حس و عاطفه خود خداحافظی نکرده باشند، مایلند همچنان با ما در ارتباط باشند و اخبار و مسایل خاص دنیای خود را با ما در جریان بگذارند. در شعر و داستان کوتاه امکان نوشتن درباره اشیا و چیزهای بسیار عادی و حتی پیش پا افتاده وجود دارد؛ آن هم با بکار گیری زبانی عادی و درعین حال دقیق و موشکاف ...
  • گزارش تخلف

کوتاهی کار کند، اغلب نمی‌دانست به کجا می‌خواهد برود. او برای نمونه از داستان

«مردمان خوب روستایی» Good Country People سخن می‌گوید که وقتی شروع به نوشتن آن کرد، چطور داستانی را خلق کرد که پایان آن برایش اصلا قابل پیش بینی نبود:. «زمانی که شروع کردم به نگارش این داستان، هیچ نمی‌دانستم یک پزشک با پای چوبی در آن است. یک روز صبح دیدم دارم بدن هیچ مقدمه‌ای درباره دو زنی می‌نویسم که چیزهایی درباره شان می‌دانستم. و تا آمدم به خودم بیایم، متوجه شدم دختر یکی از آنها پای مصنوعی چوبی دارد. بعد هم شخصیت» بایبل «فروشنده را وارد کار کردم؛ بدون آن که بدانم می‌خواهم با او چه کار کنم. حتی تا ده دوازده سطر قبل از آن که بخواهد پای چوبی را بدزدد، اصلا نمی‌دانستم می‌خواهد چنین کاری بکند! اما هنگامی که متوجه شدم قرار است چنین اتفاقی بیفتد، فهمیدم امری است اجتناب ناپذیر.». سالها پیش وقتی این مطلب را خواندم، حسابی شوکه شدم که کسی چون او و به طور کل کسی بتواند به این روش بنویسد. همیشه می‌پنداشتم که این راز ناخوشایند تنها از آن من است و به خاطر آن قدری ناراحت بودم. ...
  • گزارش تخلف

آذر۱۳۸۸، مشهد:. نخستین کارگاه.. آذر۱۳۹۴، یزد:

صدوهجدهمین کارگاه. در این شش سال. به ده شهر ایران سفر کرده‌ایم. تا فرهنگ «درست‌نویسی» را بپراکنیم …رفقای یزدی‌تان را خبر کنید:. از یکشنبه ۲۲آذر۱۳۹۴. کارگاه چهل‌ساعتی. «ویرایش و درست‌نویسی». کارگاهی، تعاملی، مهارت‌آموز،. با تضمین بی‌قیدوشرط رضایت!. ...
  • گزارش تخلف

درویشی را شاگردی بود برای او درویزه میکرد. روزی از حاصل درویزه او را طعامی آورد و آن درویش بخورد

شب محتلم شد. گفت این طعام را از کجا آوردی. شاگرد گفت والله من بیست سال است که محتلم نشده‌ام. درویش را احتراز می‌باید کردن و لقمه‌ی هر کسی را نباید خوردن که درویش لطیف است در او اثر می‌کند چیزها همچنانک در جامه پاک سپید اندکی سیاهی ظاهر شود اما بر جامه سیاه که چندین سال از چرک سیاه ورنگ سپیدی ازو گردیده باشد. اگر هزارگون چرک و چربش بچکد بر خلق ظاهر نگردد …فیه ما فیه. مولوی. ...
  • گزارش تخلف

‌‌و سورنتینو. نویسند‌‌ه‌ی آرژانتینی، متولد‌‌ ۸ نوامبر ۱۹۴۲ د‌‌ر بوئنس آیرس است

د‌‌ر غالب آثار وی د‌‌رونمایه‌های خیالی و گاه وحشت نقش عمد‌‌ه‌ای د‌‌ارد‌‌. او با آنکه بیش از سی سال سابقه‌ی نویسند‌‌گی د‌‌ارد‌‌، فهرست آثار چند‌‌ان طویلی ند‌‌ارد‌‌ و د‌‌ر نوشتن سخت‌گیر است. د‌‌استان‌های او تلفیقی خاص از طنز و گاهی فضاهای گروتسک است که به شیوه‌ای واقع‌گرایانه تصویر شد‌‌ه‌اند‌‌. از کتاب‌های سورنتینو تا به حال کتابی به فارسی منتشر نشد‌‌ه است، اما د‌‌استان‌های کوتاه متعد‌‌د‌‌ی د‌‌ر مجلات مختلف از جمله کارنامه از او به چاپ رسید‌‌ه است. Ketabnak. com. ...
  • گزارش تخلف

یک فیلمنامه نویس. یرمو اریاگا

نویسنده، فیلمنامه‌نویس و کارگردان مکزیکی در سیزده مارس ۱۹۵۸ متولد شد. از او سه رمان به‌نام‌های جوخهٔ گیوتین، بوی خوش مرگ و شب بوفالو به‌علاوهٔ یک مجموعه داستان کوتاه به‌نام رتورنو ۲۰۱ منتشر شده است. او فیلمنامه‌هایی چون آمروس پروس، بیست‌ویک گرم، سه مراسم تدفین ملکیادس استرادا، بابل و دشت سوزان را در کارنامهٔ خود دارد. آریاگا: به تارانتینو گفتم: «تو چه بلایی سر سینمای بین المللی آوردی! چون تو استعدادی داری که هیچ کس ندارد. استعداد دیالوگ نویسی و فقط مخصوص خودت است.». او جواب داد: «تو چی؟ خودت با آن ساختارهای به هم ریخته‌ات که همه سعی دارند ازش تقلید کنند. کاری که جواب نمی‌دهد.». ...
  • گزارش تخلف

های نوشتن. گی یرمو آریاگا.. -من هیچ درسی در زمینه فیلمنامه نویسی نخواندم

اما من کلی کتاب درباره فیلمنامه نویسی خواندم و به حرفهای هیچ کدامشان گوش ندادم. آموختم که اولین قانون هر هنری اینست که هیچ قانونی وجود ندارد. هرکسی باید راه خودش را برای نوشتن بیاموزد …-من برای تحقیق تنبل هستم. بنابراین از خودم و اتفاقاتی که برایم افتاده می‌گویم. فیلمی نوشتم که در مراکش اتفاق می‌افتاد اما هرگز به آنجا نرفتم …-خانمی بود که بهم می‌گفت: «تو باید همه چیز را درباره شخصیتت بدانی. باید تمام عقبه زندگی شخصی اش. را بدانی حتی بدانی چه نوع لباس زیری به تن دارد.». اما اگر همه چیز را درباره آن‌ها بدانم پس چه طور می‌توانند باعث تعجب من شوند. من نمی‌دانم شخصیتهایم از کجا می‌آیند. ...
  • گزارش تخلف

یرمو آریاگا. دیالوگ فیلمها.. بیست و یک گرم

-مگه ما چند بار به دنیا می‌آییم، مگه چند بار از دنیا می‌ریم؟. می‌گن درست در لحظه مرگ ۲۱ گرم از وزن کسی که داره می‌میره، کم می‌شه. و مگه ۲۱ گرم چقدر ظرفیت داره؟. مگه چی از ما کم می‌شه؟. مگه چی می‌شه اگه ما ۲۱ گرم از دست بدیم؟. با رفتن اون چی می‌شه؟. مگه چقدر ارزش داره؟.۲۱ گرم وزن… یک سکه پنج سنتی. وزن یک مرغ مگس خوار…یه تیکه شکلات.۲۱ گرم چقدر وزن داره؟. این ۲۱ گرم که از ما کم می‌شه وزن روح ماست. ...
  • گزارش تخلف